شهدای مهرماه
آفتاب روز پنجم ماه آذر سال 1351 از پشت كوههاي زاگرس با خود خبر خوش و مباركي را همراه داشت.خبر رويش گل خوشبويي كه به ميمنت و كرم و لطف خداوند متعال نام وي را كريم گذاشتند.


نام شهید : سيد كريم

تاریخ تولد : 1351

محل تولد : روستاي سادات امامزاده نورالدين

تاریخ شهادت : 66/7/29

محل شهادت : ماهوت عراق

زیارتگاه : روستاي سادات امامزاده نورالدين

بسمه تعالي

زندگينامه

فليقاتل في سبيل الله الذين يشرون الحيوة الدنيا بالاخرة و من يقاتل في سبيل الله فليقاتل او يغلب فسوف نوئية اجراً عظيماً

پس بايد كارزار كنند در راه خدا آنها كه خريدند زندگاني دنيا را با آخرت و هركه كارزار كند در راه خدا پس كشته شود يا غالب آيد پس زود باشد كه بدهيم او را مزد بزرگ . (سوره نساء آيه 77)

آفتاب روز پنجم ماه آذر سال 1351 از پشت كوههاي زاگرس با خود خبر خوش و مباركي را همراه داشت.خبر رويش گل خوشبويي كه به ميمنت و كرم و لطف خداوند متعال نام وي را كريم گذاشتند.سيد كريم در خانواده اي مذهبي و كشاورز در روستاي سادات امامزاده نورالدين چشم به جهان گشود و پس از گذرگاه گهواره و سپري كردن سنين طفوليت وارد مرحله اي از دوران حياتي از زندگي خود گرديد كه مي بايست دوشادوش پدر به كار و كوشش بپردازد و جهت تلاش و معاش در زمينه دامداري و كشاورزي و كارگري همراه پدر خود به فعاليت پرداخت.شهيد بزرگوار در محيطي آكنده از عشق به خداوند متعال و ائمه اطهار و با اعتقادي راسخ به خداوند و پيامبران خدا پرورش يافت . او گلي خوشبو بود كه از او بوي ايمان و صداقت و صميميت و صفاي باطن و چندين صفات خدايي ديگر مي آمد . سيماي ايشان نشانگر تقواي الهي و اخلاق حميده بود . حركتش ، فعاليتش،كردارش،رفتارش،گفتارش،برخوردش،طرز تفكرش، قدرت تعقلش برخلاف سنش بود.او گامهاي بلندپروازي برمي داشت كه گويا روح ملكوتي او هر لحظه به كالبد مادي اعلام خطر مي نمود كه اين قفس مادي جاي مناسبي نيست و قصد شكستن اين قفس جسم را مي نمود كه با پروازي ملكوتي به سوي محبوب خويش به پرواز درآيد زيرا قلب كوچكش يك دنيا عشق در خود جاي داده بود:عشق به خدا،عشق به اسلام و انقلاب،عشق به امام و روحانيت. صفات انساني و الهي در عمق جانش و در تمام تار و پود وجودش ريشه دوانيده بود . تواضع و فروتني ، يكرويي و يكرنگي خوشرويي و خوش خلقي و چندين اخلاق نيكوي ديگر ابعاد وجودش را كامل كرده بود . انساني اينچنين تاب ماندن در اين دنياي غرور ، تكبر ، نخوت ، منت ، عجب ، ريا و خودنمايي و دروغ و تهمت و افترا را ندارد و قلب كوچكش بايد در در فضاي قدسي بتپد و خون گرم و سرخ حسين در رگهاي پاكش به حركت درآيد و همچون پيشتاز كاروان شهداي كهگيلويه شهيد والامقام سيدعلي نورالديني كه از بستگانش بود با دژخيمان پهلوي مبارزه نمايد و با صفير گلوله هاي جابرين و خائنين دعوت حق را لبيك گويد و يا همچون ديگر قهرمانان و هم سن و سالان مبارزش و ديگر شهداي سادات امامزاده نورالدين در ميادين رزم با عزمي راسخ و گامهاي استوار مبارزه نمايد و در نبرد حق و باطل به صف مردان حق بپيوندد و با جنود كفر شجاعانه بجنگد . بالاخره در اوايل سال 64 نبوغ و مردانگي شهيد اجازه نداد كه به كمي سن بينديشد و در پشت جبهه بماند . دوران مرحله مبارزاتيش آغاز مي گردد . ابتدا ايشان دوره آموزش را در كازرون به پايان مي رساند و به عنوان نيروي بسيجي به جبهه اعزام و چندين بار در جبهه هاي غرب و جنوب كشور عاشقانه حضور فعالانه داشت كه خلوص نيت و پاكدلي و صميميت و قدرت انجام واجبات همرزمان خود را متحير و مجذوب نمود كه او را به عنوان يك نيروي مخلص و فداكار به همديگر معرفي مي نمودند . شهيد بزرگوار سه ماه و اندي در مهاباد به عنوان نيروي ضربتي در گروه ضربت با گروهكهاي ضد اراذل و اوباش شجاعانه مبارزه مي كرد و بعد از مدت كوتاهي كه عزم ملاقات پدر و مادر و خواهران و برادران و ديگر بستگانش را مي نمود و به پشت جبهه مي آمد گويا محيط پشت جبهه برايش يك زندان بود و با به صدا درآمدن مارش حمله تاب و تحمل ماندن از او سلب مي گشت و به خيل دوستان مبارزش مي پيوست و مدت 7 ماه در گردان يا رسول الله عاشقانه و داوطلبانه حضور شجاعانه داشت و براي حاكميت خدا و احياء دين اسلام و رضاي خالق مبارزه و خدمت مي نمود و در عمليات كربلاي چهار با سري نترس و پيكري وقف به خدا قهرمانانه شركت مي كرد و به نقل از همرزمانش قدرت فوق ايمان او و توانايي رزمي متهورانه و بي باكانه ايشان ديگران را به شگفتي وامي داشت و بعد از كربلاي چهار به پشت جبهه رجعت و در سنگر توليدات به كار و كوشش و تلاش معاش با پدر همكاري مي نمود ولي ماندن در مكان امن و امان براي مردان مبارز كه خون سرخ حسين تمامي وجودشان را فراگرفته ننگ و زبوني است و دشمن تا دندان مسلح با همكاري همه احزاب شرك و الحاد براي نابودي اسلام قيام كرده و هر روز عده اي را به خاك و خون مي كشد مردان خدا بايد برزمند و بزدلان كفر را براي هميشه از صحنه روزگار براندازند . اين بود كه شهيد بزرگوار براي آخرين بار به بسيج مراجعه و به غرب كشور اعزام گرديد و به صفوف مردان خدا در گردان امام علي مي پيوندد و سرانجام به اهداف مقدس و عاليه خود رسيد و در تاريخ 66/7/29 در منطقه ماهوت عراق در تپه هاي معروف به دوقلو براثر تركش به درجه رفيع شهادت نائل آمد و روح ملكوتيش به اعلا عليني پيوست .

روحش شاد و راهش پررهرو باد .

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده