شهید والامقام علی دیابی
حالا که یاد گرفتم یک چیزهایی رو بنویسم، می فهمم سواد چقدر خوبه!

به خاطر این که در روستا مدرسه نبود درس نخواند. یک سال بعد عروسی مان به شهر آمدیم. در کارخانه مشغول شد روز کار می کرد و شب کلاس نهضت سواد آموزی می رفت. به درس خواندن علاقه پیدا کرد. من شش کلاس درس خوانده بودم. از من خواست کمکش کنم.

می گفت:«واقعاً راست می گن که آدم بی سواد کوره، حالا که یاد گرفتم یک چیزهایی رو بنویسم، می فهمم سواد چقدر خوبه. از کلاس که برگشتم بیا با من کار کن تا یک چیزهایی یاد بگیرم».

برای یاد گرفتن شرم نمی کرد.

شهید علی دیابی

برگرفته از خاطره همسر شهید

ديابي، علي: يكم مهر 1338، در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش قاسم، کشاورزی می‏کرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. كارگر كارخانه بود. ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم تير 1361، در سردشت توسط گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكر وي را در گلزار شهدای امامزاده يحياي زادگاهش به خاك سپردند. برادرش محمود نيز شهيد شده است.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده