شهدای فروردین
شهيد در شهر آزادشده فاو به دست دژخيمان بعثي با تركش خمپاره در يك سنگر همراه با شهيد رسول پيرايش زخمي شد.


نام شهید : بهرامقلي

نام پدر : محمد

تاریخ تولد : 1340

محل تولد : شوتاور

تاریخ شهادت : 65/1/27

محل شهادت : فاو

زیارتگاه : روستای شوتاور

 

زندگینامه

 بسم الله الرحمن الرحيم

شهيد بهرامقلي آذرشب فرزند محمد آذرشب در سپيده دم صبح روز چهارم خردادماه سال 1340 در روستاي شوتاور از توابع طيبي سردسير چشم به جهان گشود و چهارمين فرزند خانواده بود و در سن 7 سالگي تحصيلات خويش را در مدرسه ابتدايي شوتاور آغاز كرد وي تا سال چهارم دبستان به ادامه تحصيل پرداخت و در بين دانش آموزان از هوش و ذكاوت بخصوصي برخوردار بود . وي در سال چهارم براثر كمبود امكانات رفاهي و فقر مادي مجبور شد كه ترك تحصيل بنمايد و همراه پدر و ديگر برادران خود بتواند مخارج خانواده را از راه كاركردن در بندرهاي گرم جنوب و ديگر كارها تأمين نمايد و در همين اوان بود كه موج تظاهرات و راهپيماييها در سراسر كشور آغاز شد و شهيد مانند ساير اقشار در تظاهرات و راهپيماييها شركت داشت و لازم به تذكر است كه شهيد را در حين تظاهرات در بندر گناوه مأموران دولتي مورد آزار و اذيت قرار دادند تا اينكه به سن 18 سالگي رسيد و خويش را براي خدمت مقدس سربازي آماده نمود تا اينكه بتواند دوشادوش رزمندگان اسلام در جبهه هاي حق عليه باطل شركت داشته باشد ، وي در سال 1359 همراه با عده اي از برادران اين روستا عازم خدمت مقدس سربازي شده و حدود سه ماه آموزشي خود را در پادگان آموزشي خسروآباد از توابع استان خوزستان گذراند كه بعد از مدت آموزشي حدود 18 ماه در كنار زاهدان شب و شيران روز در خط مقدم جبهه اروند رود مشغول خدمت بوده كه مدتي به عنوان كمك تيربارچي بوده اما بعد از مدتي به خاطر اخلاص و ايمان قلبي و شجاعت و تقوايي كه داشته در بين سربازان بعنوان تيربارچي ويژه معرفي شده اما شهيد در اين مدت در حمله شكستن حصر آبادان كه به فرموده امام امت حصر آبادان بايد شكسته شود و خود به عنوان فرمانده اين عمليات بوده شركت داشته و تا آخرين نفس در اين حمله سرنوشت ساز تا پاي جان همراه با ديگر رزمندگان اسلام ايستاده دشمن بعثي را از خاك مقدس جمهوري اسلامي ايران بيرون رانده اما بعد از اين مدت براي استراحت به پشت جبهه يعني ناحيه ژاندارمري استان فارس در شيراز عازم شده و در اين بين منتقل به شهرستان فسا شده . از شهر فسا به عنوان سرباز ويژه در كوههاي فيروزآباد به عنوان گشت مبارزه با خشخاش ترياك و مبارزه با خوانين ترك قشقايي و مبارزه در خط دوم يعني در پشت جبهه شروع كرده اما در اين بين براي استراحت به كازرون عزيمت نموده و تا پايان خدمت مقدس سربازي در اين شهر به خدمت مشغول بود تا اينكه خدمت را تمام كرده و به خانه بازگشت و در اينجا مسئوليت وي سنگين تر شده و همراه پدر و برادران خود امرار معاش خانه را تأمين مي كرد و بعد از چندي نگذشت كه به عنوان سرپرست خانواده عموي خود انتخاب شده و مسئوليت وي سنگين تر از قبل شده و در اين مدت مي توانست به امرار معاش خانواده خود برسد . با وجود اينكه مسئوليت وي خيلي سنگين بوده وقتي كسي با شهيد برخورد مي كرد او را راهنمايي و ارشاد مي نمود كه به جبهه اعزام شويد و دين خود را در اين بين ادا نماييد كه ناگهان بعد از اعزام كاروان 2 زمزمه اعزام كاروان 3 راهيان كربلا به گوش مي رسيد كه شهيد در اينجا بر خود اظهار مي داشت كه بايد به جبهه اعزام شوم كه در تاريخ 64/12/25 از شهرستان دهدشت عازم جبهه جنگ حق عليه باطل شد تا اينكه به دشمنان اسلام بفهماند كه اسلام در هر زماني پيروز است و كسي جرأت ندارد كه به خاك مقدس جمهوري اسلامي ما تجاوز نمايد زيرا كه ما تجاوزگر را مجازات مي كنيم و حتي شهيد در وصيتنامه خود نوشته است كه اي پدر و اي مادر براي من گريه نكنيد براي روزي گريه كنيد كه اسلام ضربه بخورد . شهيد در شهر آزادشده فاو به دست دژخيمان بعثي با تركش خمپاره در يك سنگر همراه با شهيد رسول پيرايش زخمي شده كه او را به تهران برده و بستري كرد و مدتي در بيمارستان پاستور نور تهران بعد از مدتي كه تحت بستري بوده در تاريخ 65/1/27 به آن آرزويي كه از قديم داشته رسيده و به لقاءالله پيوست و او را در زادگاهش شوتاور در كنار دو تا از شهيدان حمله بدر و شهيدان به خون خفته تاريخ كه شهيد مطهري درباره آنها مي فرمايد "شهيد شمع تاريخ است و خود مي سوزد و روشنايي به جهان مي بخشد به خاك سپردند . "

روحش شاد و راهش پررهرو باد .

خانواده شهيد

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده