زندگى چيست به جز غم خوردن / اولش غم آخرش مردن
اى مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خداوند بتوانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل هفتاد و دو تن شهيد را كرد ، همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه هاى نبرد بفرستيد.


نام شهید: بابك

نام پدر:نصرت اله

تاریخ تولد:1351

محل تولد:آبدگاه

تاریخ شهادت:67/3/4

محل شهادت: پد خندق

زیارتگاه : روستای آبدگاه

 

وصیتنامه

بسمه تعالى

و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون (قرآن كريم)

با درود و سلام به پيشگاه منجى عالم بشريت مهدى موعود (عج) و نايب بر حقش قلب تپنده امت ، شجاع و شهيد پرور ايران خمينى كبير و شهداى راه حق و رزمندگان كفر ستيز اسلام در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل و خانواده هاى محترم شهدا ، مجروحين ، مفقودين و اسراء ، جنگى و امت شهيد پرور ايران بخصوص مردم آبدهگاه وصيت خويش را با قلبى پاك آغاز مى نمايم .

حال كه اراده كردم به عنوان يك پاسدار از كيان اسلام پاسدارى كنم در دنيا چيزى ندارم كه وصيتش كنم ولى چون هر شخصى در هر مقطع از زمان بايد وصيتى از خود داشته باشد بخصوص وصيت نامه شهدا كه اسناد معتبرى براى نسلهاى آينده مى باشد در اوليت مرتبه به امت شهيد پرور ايران وصيت مى كنم : كه مبادا رهبر عزيز خود را تنها بگذاريد زيرا ما اهل كوفه نيستيم حسين تنها بماند ، مگر امت بميرد امام تنها بماند . وصيتم به پدر زحمت كش كه دار و ندار خود را براى بزرگ شدن من خرج كرده اين است كه براى من ناراحتى به خود راه ندهيد و افتخار كنيد كه چنين فرزندى تقديم و تحويل اسلام و قرآن كرده اى و اما اى مادر غم پرور و اى محنت كش دوران ، شبها و روزها در كنار گهواره ام نشسته بودى و با هر ناراحتى من هزاران ناراحتى كشيدى ، از شهيد شدن من ناراحت نشويد بلكه همانند كوه استوار باشيد زيرا قرآن فرموده است : كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند مرده نيستند بلكه زنده اند و نزد خداى خويش روزى مى گيرند و شما آن را درك نمى كنيد . به برادران و خواهرانم وصيت مى كنم از اينكه من در بين شماها نيستم ناراحت نباشيد چون اگر چه جسم من در بين شما نيست ولى روحم با شما همراه مى باشد .و سفارش دارم كه ادامه دهنده راه شهدا باشيد و نگذاريد اين انقلاب اسلامى كه خون بهاى هزاران شهيد و معلول و مجروح مى باشد مورد تجاوز و دستبرد دشمنان داخلى و خارجى گردد ، از مردم شهيد پرور آبدهگاه بخصوص دوستانم به گفته امام عزيزمان عزت و شرف ما در گرو همين جنگ است . و رها كردن جنگ براى ما ننگ است ، شماها را به صبر و بردبارى و تقوى سفارش مى كنم كه براى من طورى عزادارى كنيد كه خداى نكرده باعث غم و اندوه شما و خوشحالى دشمنان اسلام نشود ، آنقدر به جبهه مى روم و مى جنگم تا كه شهيد شوم . اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه امام حسين (ع) در نبرد با كفار شهيد شد . اى جوانان مبادا در غفلت بميريد كه امام على (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه على اكبر امام حسين (ع) در راه اسلام و قرآن با هدف شهيد شد .

اى مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خداوند بتوانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل هفتاد و دو تن شهيد را كرد ، همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه هاى نبرد بفرستيد و حتى جسد آن را تحويل نگيريد زيرا مادر وهب فرمود : سرى را كه در راه خدا هديه كردم پس نخواهم گرفت . در آخر از پدر و مادر عزيزم و تلاشهاى شبانه روزى كه براى من كشيديد و شير پاكى كه مادرم به من داد حلاليت مى طلبم ، چون ممكن است خداوند شهادت را نصيب اين حقير بگرداند . در خاتمه سلام گرم خودم را به برادران و خواهرانم مى رسانم و خداحافظى مى كنم و از برادران و دوستانم مى خواهم كه اگر از من ناراحتى ديده ايد ببخشيد چون انسان جايز الخطا مى باشد از همه شما خداحافظى مى كنم . از آن دسته از دوستان و آشنايان كه نتوانستم آنها را زيارت كنم حقيرانه مى خواهم كه به بزرگى خودشان مرا بخشيده و حلال نمايند .

در آخر از مسئولين محترم تقاضا مى شود كه مراسم شهدا را به نحو احسن انجام دهند و به وصيت نامه شهدا توجه فرمايند .

زندگى چيست به جز غم خوردن ، اولش غم آخرش مردن

والسلام

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده