به مناسبت سالروز شهادت وصیت نامه شهید «قدرت الله محمدی» منتشر شد؛
همسرم انشالله ما هم در نجف همدیگر را ملاقات می کنیم و من فعلاً در جبهه دارخوئین هستم و وضع جبهه ها بحمدالله خوب است. مهدی جان سلام، پسر پاسدارم خسته نباشی. شنیدم از جماران پاسداری می کردید دلم می خواست آنجا باشم و چشمان تو را می بوسدم. مهدی جان اینجا خدا میتوان دید. نمی دانم چطور برایت تعریف کنم اینجا بوی بهشت را می دهد. دیشب تا صبح جبهه ها غرق در آتش بود ولی پسرم تا امام را و تا اسلام را داریم هیچ غصه ای نداریم.
همیشه در خط ولایت و رهبری باشید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید قدرت الله محمدی/ در سال 1315 در شهر ری به دنیا آمد. نام پدرش ربیع نام داشت. و در دارخونین در هفدهم مرداد سال 60 به شهادت رسید.

وصیت نامه پر محتوای شهید «قدرت الله محمدی» را در سالروز شهادت می خوانید؛

بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی ( عجل ) شد و شما فرزندان شکوفه های زندگی من و میوه های عمر من هستید ، تمامی شما را دوست دارم و به آینده ی شما امیدوارم ، ان شاء الله به یاری خداوند کریم و سبحان سعادتمند شوید .

همسر مهربانم سلام، انشاالله که حالت خوب است و مشکلات زندگی تو را در راهت مقاوم تر می سازد و فرزندانمان را مصمم تر از همیشه می پرورانی.

همسرم انشالله ما هم در نجف همدیگر را ملاقات می کنیم و من فعلاً در جبهه دارخوئین هستم و وضع جبهه ها بحمدالله خوب است. مهدی جان سلام، پسر پاسدارم خسته نباشی. شنیدم از جماران پاسداری می کردید دلم می خواست آنجا باشم و چشمان تو را می بوسدم.

مهدی جان اینجا خدا میتوان دید. نمی دانم چطور برایت تعریف کنم اینجا بوی بهشت را می دهد. دیشب تا صبح جبهه ها غرق در آتش بود ولی پسرم تا امام را و تا اسلام را داریم هیچ غصه ای نداریم.

مهدی جان از راهی که انتخاب کردی منحرف نشو که سعادت تو جدا از این انتخاب نیست. حمید جان انشالله که حالت خوب است. محمد جان تو چطوری امیدوارم که در دبستان موفق باشی و تا بستان به شما خوش بگذرد.

و اما مجید جان پسر کوچکم به گفته اماممان سنگر مسجد را حفظ کن. مخصوصاً تو پسرم برای همه سربازان اسلام و بابا دعا کن. دعا کم هر چه زودتر سپاه اسلام بر کفر پیروز شود.

امام فاطمه جان دختر قشنگم امیدوارم که حالت خوب باشد. دلم برایت خیلی تنگ شده است. فاطمه جان دختر کوچکم نامه خوب و قشنگ تو را خواندم.دخترم من هم به داشتن فرزندانی مثل شما افتخار می کنم.

دخترم تو هم دعا کن که جنگ به نفع ما تمام شود. چون خدا از شما بچه ها خیلی خوشش می آید. حتماً دعاهایتان را قبول می کند. ضمناً اگر خدا خواست در تاریخ نوزدهم مرداد 60 مأموریت ما تمام می شود. و اگر عمری باقی ماند و خدا خواست به تهران می آیم.

از خدا برایتان تندرستی و موفقیت در درس و کار و برای مادرتان صبر و اجر مسالت دارم . دختر عزیزم نام تو را از این جهت فاطمه نهادم چون به حضرت زهرا ( علیها السلام ) و فرزندانش خیلی علاقه دارم و از شما می خواهم تا آنجا که در توان دارید از این بانوی بزرگ اسلام و امام حسین ( علیه السلام ) پیروی کنید ، در این صورت است که من به وجود شما افتخار می کنم .

عزیزانم از شما می خواهم همیشه در خط ولایت و رهبری باشید و امام عزیز را تنها نگذارید . فرزندانم بدانید که ما برای نان و آب و خاک، انقلاب نکردیم ما برای اسلام انقلاب کردیم و شما هم باید از اسلام پاسداری کنید . و اما همسرم من همیشه برای شما دعا می کنم و شما هم مثل حضرت زینب ( علیها السلام ) صبور باش و به خدا توکل کن تا بتوانی فرزندانی سالم تحول اجتماع بدهی .

خاطره ای از زبان دوستان شهید :

در تاریخ بیستم بهمن 57 که مبارزان انقلابی به محل دفن رضا شاه ملعون حمله کردند درگیری مسلحانه ی سختی در گرفت . ایشان در حین کمک به جوان مجروحی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه ی انگشتان دست مجروح شد ، ولی علی رغم درد و ناراحتی بسیار شدیدی که داشت بسیار خوشحال و خندان و شاد بود و مدام خدا را شکر می کرد و می گفت : این انگشت مثله شده را در کفن من قرار دهید تا فردای قیامت به مدد آن مورد شفاعت قرار گیرم .

پیام شهید :

1. امام را تنها نگذارید .

2. فرزندانتان را چنان تربیت کنید که مدافع ولایت باشند.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده