تا در بهار بارش خون بارور شود / نخلى نشانده اند و به ياران سپرده اند
من هم اكنون راهى جبهه شدم تا خون ناچيزم را در راه حسين نثار كنم و دين محمد (ص) را جاودانه نگهدارم .


نام شهید: بارانى

نام پدر: عوض

تاریخ تولد: 1348

محل تولد: سپاخنگ

تاریخ شهادت: 65/11/3

محل شهادت: آبادان

زیارتگاه :  روستای سپاخنگ

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحيم

و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون

آنان كه حلق تشنه به خنجر سپرده اند             آب حيات از لب شمشير خورده اند

تا در بهار بارش خون بارور شود                        نخلى نشانده اند و به ياران سپرده اند

بار امانتى كمه فلك بر نتافتش                       بر دوش جان نهاده در اين راه برده اند

اين بيشمار لاله رخان در هواى يار               تا روز وصل ثانيه ها را شمرده اند

هرچند شاخه ها ز طوفان شكسته اند             هرچند شعله ها به ظاهر فشرده اند

روزى خوران سفره عشقند تا ابد                   اى زندگان خلك مگوئيد كه مرده اند

بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با عرض سلام به ارواح طيبه شهدا راه حق از حسين (ع) رهبر آزادگان تا شهداى كربلاهاى ايران كه جان داده اند و خون خود را نثار اين انقلاب و اسلام كرده اند و انقلاب و اسلام را به ثمر رسانده اند . من هم اكنون راهى جبهه شدم تا خون ناچيزم را در راه حسين نثار كنم و دين محمد (ص) را جاودانه نگهدارم . افتخار مى كنم كه ادامه دهنده راه حسين هستم اميدوارم خداوند امام عزيز اين پير جماران را تا ظهور مهدى (عج) براى ما نگه دارد . هموطنان عزيز ، دوستان مهربان ، خانواده مهربانم اكنون كه زمانه چون بادى مى گذرد و عمر ما بيهوده تلف مى شود حيف نيست كه آن را اين چنين به پايان برسانيم ؟ من كه به سهم خود چيزى ندارم ، فقط وصيت من اين است كه اگر از من كوچكترين ناراحتى ديده ايد مرا حلال كنيد .

سخنى با خانواده ام ، مادر جان : از تو فقط يك چيز مى خواهم و آن اين است كه اينكه چنانچه شهادت نصيب من شد برايم گريه نكنى ، مادر جان شهادت پيامى است به همه عصرها و نسلها كه اگر مى توانى بميران (جهاد) و اگر نمى توان بمير (شهادت) اينك ما عاشقانه با آغوش باز به سوى شهادت مى رويم اگر شهادت نصيب ما شد كه آرزوى قلبى ماست .

سخنى با پدر مهربانم : سلام بر تو اى پدر كه سالهاى سال براى من زحمت كشيدى و من نتوانستم زحمتهاى تو را جبران كنم ، پدر جان ببخش كه هر چند پسر شما فرزند خوبى براى شما نبود ولى وظيفه من بود كه به جبهه بروم ، پدر جان من از تو خواهشمند هستم كه اگر كوچكترين ناراحتى از من ديده باشى مرا حلال كنى .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار .

          والسلام                

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده