از شهید «شهید محرم یادگاری» دستخط و نامه‌هایی به یادگار مانده که آنها را به‌مناسبت سالروز شهادت منتشر می‌کنیم.
دست‌خط شهید «نجات‌اله راضی»
به‌گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید محرم یادگاری در بیستم اردیبهشت 1347، در شهرستان تبریز به دنیا آمد. پدرش حیدر نگهبان شهرداری بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. ننوا بود به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. نوزدهم مهر ماه 1366 در سومار توسط نیروی عراقی با اصایت گلوله به سر شهید شد. پیکرش در امامزاد محمد کرج به خاک سپرده شد.

 نامه و دست‌خط شهید«محرم یادگاری» را در ادامه می‌خوانید:

دست‌خط شهید «نجات‌اله راضی»
دست‌خط شهید «نجات‌اله راضی»

به‌خدمت پدر عزيزم و مادر مهربانم سلام عليكم؛
پس از عرض سلام، سلامتي شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم و اميدوارم كه در زير سايه خداوند متعال شاد و خرم و خوشحال باشي و اميدوارم كه از دست من ناراضي نباشيد و اگر از احوالات اين‌جانب، محرم را جويا باشيد؛ الحمدالله نعمت سلامتي حاصل و برقراراست و هيچ ملالي نيست به جز دوري و نديدن شما كه ان شاءالله برطرف مي‌شود.
باري، پدرجان، امروز كه نامه شما به دست من رسيد، خيلي خيلي خوشحال شدم و پدرجان من در نامه نوشته بودم كه چرا جواب نامه  مرا نمي‌دهيد ولي پدر جان مرا ببخشيد، پوزش مي‌طلبم كه نامه من دير به دست شما رسيده و امروز كه شانزدهم مهر ماه 1366 نامه شما به دست من رسيد خيلي خوشحال شدم و از نگراني درآمدم و پدر جان از قول من به مادر خيلي خيلي سلام برسان. پدر جان و مادر مهربانم، من حالا قدر شما را مي‌دانم كه چقدر براي من مهرباني مي‌كرديد، پدر جان، از قول من به عموي عزيزم حاجي‌حسين و زن عمويم كبري خانم و پسر عمويم اكبر سلام برسان  و از قول من به برادرانم اصغر و يوسف سلام برسان و از قول من به خواهرانم خانم نغمه و هاجر سريه  و رقيه و اكرم سلام برسان و از قول من به دامادمان اكبر و حيدر علي سلام برسان و به خانواده داداشم همه سلام برسان. مخصوصاْ به جواد عزيزم و از طرف من يك به يك خواهر زاده هايم را و برادرزاده‌هايم را ببوسي و به برادر عزيزم يوسف بگو كه چرا براي من نامه نمي نويسي كه خيلي دلم مي‌خواهد، دست خط تو را ببينم.
خب، پدر جان و مادر مهربان ديگر وقتتان را نمي گيرم و ما را از ياد نبريد. ديگر عرضي ندارم
                                          به اميد ديدار خداحافظ
نه شرقي نه غربي جواب نامه برقي                                قربانت پدر جان محرم هیجدهم مهر ماه 1366


*********
با عرض سلام به حضور برادر عزيزم علی اصغر يادگاری پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم و خواهانم اميدوارم که در زير سايه خدا شاد و خرم بوده باشيد. باری ديگر برادر جان، اگر از احوالات اين‌جانب، برادر کوچکت محرم يادگاری خواسته باشی به لطف خدا خوب هستم و فقط نگرانی من از دوری شما و پدر و مادرم است که اميدوارم با ديداری مجدد تازه و رفع گردد.
برادر جان، از قول من به خانواده‌ات سلام برسان و از قول من به ناهيد و حميده و جواد عزيزم سلام برسان و از قول من به پدر و مادر عزيز سلام برسان و از قول من به برادر عزيزم سلام برسان و از قول من به خواهران عزيزم خانم نه‌نه و هاجر و ... و رقيه و اکرم سلام برسان و از قول من به عموهايم و پسر عموهايم سلام برسان و از قول من به بچه های خواهرم و مخصوصا به پسر عموی عزيزم و با خانواده اش سلام برسان و از قول من به محمد يادگاری و همه  بچه خواهرم سلام برسان باری ديگر برادر جان ما وقتی که به خط می آمديم ماشين ما تو مرد آباد نگه داشت که ناهار بخوريم که من زود رفتم به خانه برادر خانمت  که علی است.
علی خان نبود و خانمش را ديدم و به او گفتم که اگر علی آقا آمد به ايشان بگو که برود به خانه ما و برادرم يعنی شما  باشی، بگويد که من رفتم به خط مقدم ولی به برادرم بگو که به پدر ومادرم بگويد که من رفتم شيراز که ناراحت نباشند اگر گفته باشد از علی آقا خيلی تشکر می‌کنم.
برادر جان، ديگر چکار می کنی؟ حالت خوب است. برادر جان، حالا اينجا حال من خوب است. برادر جان، می‌دانم که خيلی من تو و پدر ومادرم اذيت کردم حالا می‌فهمم که چقدر من به شما اذيت کردم، برادر جان بايد همگی مرا ببخشيد.
 
دست‌خط شهید «نجات‌اله راضی»
دست‌خط شهید «نجات‌اله راضی»

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده