جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۷
شهید "سید اکبر رودبارانی" در وصیتنامه اش می نویسد: چون عاشقی به معشوق رسیده و این اوج آرزو من بود و به کام خویش رسیدم

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید سید اکبر رودبارانی در اولین روز شهریور 1342 در روستای رودباران از توابع اراک متولد شد و چشمان سیدآقا به تولد فرزندش روشن شد. سیداکبر از همان دوران کودکی سخت کوش و پرتلاش بود و حتی بعدها در دوران جوانی هم تلاش و پشتکار او نمایان بود. در کنار زندگی علاقه وافر او به کوه، باعث شده بود که کوهنوردی را به عنوان یک ورزش مناسب برای تقویت جسم و روح انتخاب کند و این انتخاب به دلیل نزدیکی روستایشان به کوه های هفتاد قله اراک دو چندان شده بود. دستگیری و کمک و توجه به پدر و مادر از ویژگی های بارز این شهید بود. از کودکی طنین قرآن و اذان پدر گوش هایش را نوازش می داد.

صدای دل نشین اذان او زنگ بیداری روستایی ها شده بود و این شد که وقتی صدای جنگ در کشور پیچید و جوانان فوج فوج عازم جبهه های نبرد شدند. او دیگر طاقت ماندن نداشت و به واسطه اعتقادات مذهبی راهی جبهه شد. او با حضور داوطلبانه به همرزمان خود در جبهه حق علیه باطل پیوست، سیداکبر پس از شش ماه حضور در جبهه در عملیات کربلای 4 حضور موثر داشت و سرانجام در 4 دی 1365 در میعادگاه عاشقان کربلا دعوت حق را لبیک گفت و آسمانی شد، پیکر مطهر او را پس از تشییع باشکوه در زادگاهش به خاک سپردند.

صدای دل نشین اذان او زنگ بیداری روستایی ها شده بود

وصیت نامه شهید:

هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.

با درود فراوان به امام امت و رهبر انقلاب اسلامی خمینی (قدس سره) بت شکن و سلام به امت قهرمان و شهیدپرور ایران بدین وسیله از مادر مهربانم و تمام خواهران و برادران و همگی اقوام و خویشاوندانم تقاضای عفو و حلالیت می کنم و از آن ها می خواهم که اگر فرصتش پیش نیامد تا به خدمت یکی یکی آن ها برسم و شخصاً حلالیت بطلبم طلب عفو و حلالیت می کنم.

باری مادر مهربانم از شما می خواهم که آنچه زحمات و سختی ها را که در مورد من متحمل شدید و همچنین شیر پر ارزش خودتان را به فرزند خویش حلال کنید و از تمام همسایگان و دوستانم نیز تقاضای حلالیت می کنم.

باری از مادر و همگی بستگان و تمام دوستان عاجزانه تقاضا دارم که بر هجرت من اشک نریزید و جامه سیاه به تن نکنید، زیرا خون من بیهوده به هدر نرفته بلکه ندای حسین (ع) سرور شهیدان را که می فرماید (هل من ناصر ینصرنی) آیا کسی هست که من را یاری کند، را لبیک گفته و به سوی او شتافته ام.

نهال انقلاب اسلامی مان نیز به ایثار و فداکاری و خون جوانان مسلمان و متعهد نیاز دارد تا آبیاری شده و هر چه بیشتر بارور گردد و ما نیز در برابر آیندگان سرافکنده و شرمنده نخواهیم بود و آن ها به چنین رزمندگانی افتخار خواهند کرد.

جشن بر فراق و هجرت شهید

آری بر این هجرت جشن بگیرید و بخندید و شادی کنید زیرا چون عاشقی به معشوق رسیده و این اوج آرزو من بود و به کام خویش رسیدم و مجدداً تقاضا دارم هیچ کس بر من اشک نریزد بلکه اگر به راه من ایمان دارد پیرو راه من یعنی پویندگان راه حق پیرو خط انبیاء و امام (قدس سره) امت باشد و اگر این افتخار شهادت نصیب من شد به عنوان یک برادر کوچک از شماها تقاضا دارم که این شعار را به خاطر حفظ خون شهدا همیشه زنده نگهدارید.

صدای دل نشین اذان او زنگ بیداری روستایی ها شده بود

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده