نوید شاهد - برادر شهید "خسرو پرچمی" می‌گوید: «برادرم بعد از 8 فرزند که همگی فوت کرده بودند به دنیا آمده بود، مادرم خیلی به او وابسته بود و راضی به رفتن او به جبهه نمی‌شد و وقتی هم که راضی شد خسرو از خاطرات خوش جبهه برایش تعریف می‌کرد.»

خاطرات خوش جبهه مادر را راضی به جبهه رفتن

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید خسرو پرچمی، یادگار «برهان» هجدهم تیرماه سال 1343 در شهرستان خلخال و در خانواده‌ای متدین قدم به دنیای خاکی گذاشت. پس از دوران کودکی که در کانون گرم خانواده‌اش گذراند، به دبستان رفت و مقطع ابتدایی را با موفقیت پشت سر نهاد.

در دوران قبل از انقلاب با وجود سن کم، در تظاهرات و راهپیمایی‌ها و بخش اعلامیه شرکت مستمر داشت. در همان زمان وارد دبیرستان شد و هر سال با رتبهِ عالی قبول می‌شد. در انجمن اسلامی دبیرستان و در پایگاه بسیج شهید بهشتی هم نقش ارزنده‌ای داشت.

در زمستان سال 1365 جهت ادای تکلیف خود، عازم جبهه‌های نور علیه ظلمت گردید و با شور و خلوص وصف ناپذیری مشغول خدمت مقدس سربازی شد. سرانجام پس از 18 ماه حضور در منطقهِ ابوغریب، هنگام انجام ماموریت دیده‌بانی بود که در حین برگشت به منطقه ترکش خمپاره‌ای به گردن و سینه اش اصالت کرده و در بیست و پنجم بهمن ماه سال 1366 به شهادت می رسد.

روایتی از برادر شهید

مادرم خیلی به خسرو وابسته بود، چون هشت فرزند قبل از خسرو فوت کرده بودند و با سختی توانست خسرو را نگه دارد، مادرم خیلی او را دوست داشت و اصلا اجازهِ رفتن به جبهه را نمی داد. وقتی هم اجازه داد، خسرو برای اینکه مادر نارحت نشود، از خاطرات خوش جبهه صحبت می‌کرد. یک مرتبه از سربازی آمده بود و به مغازهِ پدر رفت. پدر سرش پایین بود و خسرو خودش را به پدر نشان نداد و از کالا‌های مغازه می پرسید، می خواست با پدر شوخی کند بالاخره خسرو را شناخت و کلی با هم خوش و بش کردند.

منبع: کتاب شهدای شهرستان ملارد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده