نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - بارانی
«اولین اقدام تشکیل یک جلسه با بچه‌های سپاهی بود. آن‌ها دل پری داشتند و شاکی بودند که چرا اقدامی برای اعزامشان به جبهه کردستان صورت نمی‌گیرد و مدعی بودند مثل یک اسیر در سپاه قزوین زندانی شده‌اند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۶۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸

«یکی از دوستانم که به منزل من رفت‌وآمد داشت به اهالی قصر شیرین اطلاع داد که ما در منزل‌مان عکس امام را قاب کرده و بر روی دیوار اتاق نصب کرده‌ایم. با انتشار این خبر، مردم غافل‌گیرانه به پشت در خانه ما هجوم آوردند. وقتی در را باز کردم عده‌ای از روی هیجان و خوشحالی با من روبوسی کردند و اجازه ورود خواستند. آن‌ها با دیدن تصویر امام به گریه افتادند، دست‌به‌دست چرخاندند و بوسیدند و صلوات فرستادند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که در آستانه ایام‌الله دهه‌فجر تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۲۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۰

شهید«حبیب خندان بارانی »، دوم مرداد 1341، در روستای امام جمعه از توابع شهرستان زابل به دنیا آمد. به عنوان استوار دوم ارتش در جبهه حضور یافت. سی ام اردیبهشت 1365، در تنگه چزابه بر اثر اصابت ترکش به پهلو، دست و پا، شهید شد.تصاویری از این شهید بزرگوار برای علاقمندان منتشر می‌شود که در ادامه می‌بینیم.
کد خبر: ۵۶۱۸۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

مادر شهید غلامحسین بارانی روایت میکند:مدتی بود نیاز به یک جفت کفش داشتم ولی به دلیل ناتوانی در راه رفتن برایم مقدور نبود به خرید برم. شبی غلامحسین به خوابم آمد و نشانی یک جفت کفش در منزل را به من داد...»
کد خبر: ۵۶۱۴۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

به مناسبت سالگرد شهادت میرزاکوچک جنگلی آیین اختتامیه دومین رویداد هنری «جنگل بارانی » در مجتمع شاهد و ایثار بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان برگزار می شود.
کد خبر: ۵۶۰۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۱

«وقتی از برادرم می‌پرسیدند برادرت که رفته جبهه، تو دیگر کجا می‌روی؟ جوابی می‌داد که همه را وادار به سکوت می‌کرد. می‌روم تا امام زمانم را ببینم و راهی خرمشهر شد تا در عملیات بیت‌المقدس شرکت کند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

«شهید مهدی زین‌الدین حین رفتن از من پرسید: «راستی مهجور تو پول داری؟» خندیدم و گفتم «فرمانده لشکر ۵۰۰ تومان هم توی جیبش پیدا نمی‌شود»؟ خندید و همان مبلغ را گرفت و راهی قم شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

«آمدم ماوقع را برایش تعریف کنم که در یک آن شیطنتم گل کرد و قیافه غمگین به خودم گرفتم و با ناراحتی سری تکان دادم و گفتم راستش را می‌خواهی بدانی؟ با دلواپسی گفت «راستش را بگو». طاقتش را داری؟ دست‌پاچه و نگران جواب داد بگو! بگو! نکند مجروح شده؟ سرم را پایین انداختم و گفتم: علی شهید شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷

برگی از خاطرات؛
«فرماندهی تیپ ۱۷ علی‌ابن‌ابیطالب(ع) بعد از مرحله چهارم عملیات رمضان را دوست عزیزم شهید «مهدی زین‌الدین» بر عهده گرفت. درست به خاطر دارم که مدام تکرار می‌کرد اگرچه فرماندهی تیپ افتخار بزرگی است که نصیبم شده، ولی من به دنبال افتخاری بزرگ‌تر یعنی شهادت در راه خدا هستم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۸۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۲

خاطره‌‌ای از شهید «خلیل بارانی‌زاده»
پدر شهید تعریف می‌کند: «خیلی خوشحالم که پسرم در راه خدا شهید شده است و امیدوارم در روز قیامت نزد حضرت زهرا‌(س) مایه سرافرازی ما گردد.»
کد خبر: ۵۵۸۳۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۶

فرازی از وصیت‌نامه شهید «خلیل بارانی‌زاده»
شهید «خلیل بارانی ‌زاده» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «ای امت حزب اله همیشه در صحنه و غیور ایران اسلامی؛ علم مبارزه را بر دوش گیرید و راه امام حسین(ع) را برگزینید تا از شفاعت آن حضرت برخوردار گردید.»
کد خبر: ۵۵۸۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۶

فرازی از وصیت‌نامه شهید «خلیل بارانی‌زاده»
به مناسبت اربعین حسینی، گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید «خلیل بارانی ‌زاده» برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۷۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۱

شهید«الوان بارانی » از شهدای مبارزه با مواد مخدر است که در تیرماه 1385 در درگیری با اشرار و قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد در سالگرد شهادت اسناد این شهید والامقام را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۲

طی مراسمی، حجت‌الاسلام بارانی امام جمعه و نورانی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مهدی‌شهر، با جانباز سرافراز «محمدعلی سادات‌حسینی» و جانباز معلم گران‌قدر « احمد صباغیان»، شانزدهم اردیبهشت‌ماه دیدار و گفتگو کردند. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.
کد خبر: ۵۵۳۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸

«سرگرد علیار فرمانده عملیات حزب دمکرات یکی از افسران فراری پادگان مهاباد که به دموکرات پیوسته بود و در زمان کوتاهی توانسته بود جایگاه مستحکمی از اعتماد و علاقه‌مندی هم‌سنگران دموکراتش را به خود جلب کند و باعث تقویت حزب شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۳۳۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳

به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام بارانی امام جمعه، اقوامی‌پناه فرماندار و نورانی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مهدی‌شهر با جانباز گران‌قدر دوران دفاع مقدس و پدر شهید «علی همتیان» و فرزند گرامی شهید «میرمحمدعلی سادات‌حسینی» دیدار و گفتگو کردند. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.
کد خبر: ۵۴۸۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۵

«یکی از بچه‌های سپاه هم که چند بار با خباتی‌ها رویاروی شده بود، می‌گفت از حق نگذریم چریک‌های جنگاوری‌اند و مثل یوزپلنگ از کوه بالا می‌روند و مثل عقاب از فواصل دور طعمه‌شان را با یک تیر شکار می‌کنند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۷۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۲

به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و روز مقاومت، طی مراسمی حجت‌الاسلام بارانی امام جمعه، اقوامی‌پناه فرماندار و نورانی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مهدی‌شهر با خانواده معزز شهید مدافع حرم «حسن حسنی» و جانباز گران‌قدر مدافع حرم «جان‌محمد محمدی» شامگاه دوازدهم دی‌ماه دیدار و گفتگو کردند. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.
کد خبر: ۵۴۶۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۲

«شهر‌ها بیش از این به فعالیت فرهنگی و اجتماعی نیاز داشتند، ولی از یک سو به علت حضور ضدانقلاب و احتمال حمله عراق کمتر مبلغ و روحانی حاضر می‌شد وارد منطقه ما شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۶۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۸

«اصرار‌های جواد کارساز نبود تا اینکه یک روز به محل کار پدرم رفت و در آن‌جا همکاران آقاجان پادر میانی کرده و به پدرم گفتم حاج‌آقا چرا ناراحتی؟ می‌رود و برمی‌گردد! او را جلو نمی‌برند. آن روز جواد سر از پا نمی‌شناخت مرتب بالا و پایین می‌پرید و با نشان دادن امضای پای رضایت‌نامه فریاد می‌زد «آخ جان رضایت داد! بالاخره رضایت داد! ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۲۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۷