مختصری اززندگینامه شهید والا مقام خدابخش نيكبخت

نام شهید: خدابخش نيكبخت

نام پدر: قايد غريبعلي

تاریخ تولد : 1342

محل تولد: دشت روم

تاریخ شهادت: 1364/9/20

محل شهادت: هور العظيم

زیارتگاه :دورگ دهنو ممسني

زندگينامه

خدابخش نيكبخت فرزند مرحوم قايد غريبعلي قايدگيوي ساكن روستاي سيار (عشاير) دشت روم «دو رگ دهنو ممسني»در سال 1342 در خانواده اي نسبت به وضع منطقه ثروتمند متولد شد. از آنجايي كه خانواده وي علاقه زيادي به روحانيت مخصوصاً خانواده محترم و بزرگوار حضرت آيت الله سيد كرامت اله ملك حسيني داشتند اين علاقه را به روحانيت را تا لحظه شهادت حفظ نمود و نجات اسلام از روحانيت مي دانست در سال 1348 پدرش را از دست داد. در سال 1349 روانه مدرسه ابتدايي عشايري شد. در خرداد 1354 پس از اخذ پايان دوره ابتدايي دوره راهنمايي تا سوم دبيرستان را در مدرسه دكتر علي شريعتي مصيري به پايان رسانيد و سال چهارم دبيرستان را در مدرسه امام خميني ياسوج گذراند. در خردادماه 1361 پس از اخذ ديپلم در آزمون دوره مربي عقيدتي بسيج شركت و موفق شد كه اين دوره سه ماهه را در پادگان بلال حبشي تهران به پايان رساند از آن پس جزء نيروهاي ويژه بسيج و مسئول عقيدتي سياسي ياسوج گرديد. در مورخه 1362/11/19 مسئول تبليغات نيروهاي طرح لبيك تيپ قمر بني هاشم وارد جبهه انديمشك گرديد. اوايل خرداد 1364 ازدواج نمود و در مورخه 64/7/1مسئول تبليغات گردان روح الله اعزام به جبهه و در مورخه 1364/9/20 در هور العظيم شهيد شد.

فرازهايي از سخنان شهيد در جمع مسئولين آموزش عقيدتي پايگاههاي بسيج:

اين نيروهاي بسيجي و مردمي نيروهايي هستند پاك و مخلص مثل آب باران پاكند همانطور حفظشان كنيم و نگذاريم گنديده شوند. اين نيروهاي با اخلاص مي آيند و وارد مي شوند ولي متأسفانه بر اثر سهل انگاري و بي توجهي ها در بعضي موارد آخرش سر از شرك بيرون مي آورند كه ماها در مقابل اين جوانان مسئوليم اين جوانان عزيزي كه از همه چيز خود گذشته و فقط به خاطر رضاي خدا مي آيند و وارد جبهه مي شوند و هر مشكلي كه باشد آن را تحمل مي كنند . خدايا اخلاصم ده تا فقط براي تو كار كنم.

گزيده اي از سخنان شهيد خطاب به پاسداران:

اي پاسداران قدر خودتان را بدانيد. ما نبايد كسي بفهمد كه در دلمان چه هست. بگذار ما پاسداران هرچه مي كنيم خدا شاهد باشد، زيرا غير از خدا هيچ كس شاهد مطلق نيست بايد نظر كنيم چه بوديم، چه هستيم و چه بايد باشيم. تكليف از ما چه خواستند. بايد گفت اين شهيدانند كه انسانها را مي سازند و انسان را از منجلاب پستي نجات مي دهند.

خدايا اخلاصم ده تا فقط براي تو كار كنم .