مختصری اززندگینامه شهید والا مقام نورالله بى خشت
نام شهید: نورالله بى خشت
نام پدر: موسی
تاریخ تولد : 1341
محل تولد: روستای چین
تاریخ شهادت:60/6/17
محل شهادت: بیمارستان مشهد
زیارتگاه: روستای چین
زندگی نامه
او در سال 1342 در روستاي چين ( نورالله آباد ) ديده به جهان گشود و پس از اتمام دوره ابتدايي وارد دهدشت شده و دوره راهنمايي را آغاز نمود و فعاليتهاي چشمگيري در راه اندازي تظاهرات آن شهرستان مي نمود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي با چند تن از دوستان خود وارد سپاه پاسداران گچساران شده و از همان موقع آن سپاه شكل گرفت و به فعاليت خود بر عليه ضد انقلاب ادامه داد اين برادر شهيد چندين بار به كردستان رفت و با ضد انقلاب جنگيد و پس از تجاوز صدام كافر به ميهن اسلامي چند بار به جبهه اعزام شد كه يكبار مجروح شد و پس بهبود دوباره به جبهه اعزام شد و دوباره در جبهه فياضيه به شدت زخمي شد و شهيد شد .
وصیت نامه:
قل هاتو برهانكم ان كنتم صادقين
بنام خداوند بزرگ بنام ياور مستضعفان جهان اينجانب با اينكه چندمين ماه كه حدود يكسال و چندماه ميشودودراين نهاد جوشيده از ميان مردم برخاسته ايم خدمت ميكنم احساس شرمندگى دارم كه نتوانسته ام آنطور كه بايد دين خودرا نسبت به اسلام برآورده سازم حال با تو ام اى خداوند مرا در برابر شهيدان شرمنده نگردان مرا همرزم وصفشان قرار بده ميدانم هنوز لايق نيستم اما لايقم گردان خداوندا مرا از دست شيطان نفس نجات بده و غالبم گردان رنجها ديدم اما چه سود خداوند رنجهاى روزى را كه پيمان بسته ام قبول بدار از خيانتهايم بگذر مرا در پيشگاه خودم محكوم نگردان كه اگرگشتم پيش توهم محكومم سلام رهبرم توچراغى من پروانه بى بال دوست دارم ازنورت ؟؟؟ وچه افسوس كه چه ؟؟؟ يك لحظه عمرت را خداوند زياد ؟؟؟ همه هستيم ؟؟؟ مى باشيم فداى تو - اما تو چه اى همسنگر پاسدار زيرا امانتهاى بسيارى را بدست من سپرده اى نكند غافل شويم زيرا يك لحظه غفلت باد فنا همرا دارد بيائيد خواب آلوده نباشد زيرا ابرجنايتها و جيره خوارانشان در كمينند پيش برويد كه پيشامد داريد هرچه به جلورويم راه داريم راه ما سرودنيست آزادى تا ابدى جولانگاه شماست صحبتى با تو اى همه وطن كى تحقيق كرده اى كه اسلام ارتجاعى است از ريگان بگين ؟؟؟