مختصری از وصیتنامه شهید والامقام سلیمان آبدار
نام شهید : سلیمان آبدار
نام پدر: فرج الله
تاریخ تولد: 1 1351/ 1/
محل تولد: شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه
تحصیلات: سوم راهنمایی
شغل: کشاورز
محل شهادت: شطعلی
تاریخ شهادت: 27 1367/ 2/
محل دفن: زادگاهش
بسمه تعالى
متن وصيتنامه سلیمان آبدار
گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند نمرد ه اند بلکه آ نها زند ه اند ونزد پروردگارشان روزی میگیرند
اولاً سخنم را با نام الله و یاری دهندة روح الله و درهم کوبندة شرق و غرب و مستکبران و یاری دهندة مستضعفان شروع میکنم. ای مادر محترم و ارجمندم! نمیدانم که چگونه از شما تشکر کنم که توانستی چنین فرزندی را به بار بیاوری تا در جامعة اسلامی نقش مهم وبا ارزش و پرافتخاری داشته باشم و باز هم نمیدانم که چگونه از شما تشکر کنم که وقتی من به سن شش سالگی رسیدم تو مرا به مدرسه آوردی و لباس و قلم و دفتر برایم خریدی تا من کم کم بالا آمدم تا اینکه به سن 13 سالگی که رسیدم قلب من باز شد و عشق شهادت در دلم پابرجا شد تا اینکه توانستم در سال 1361 ثبت نام جبهه کنم و به جبهه بروم و بجنگم و بجنگم تا اینکه به درجة رفیع شهادت نائل گردم. و تو در مرگ من اشک مریز و ناراحت نباش! چونکه خداوند فرزندی را به تو امانت داده، مانند زمان حضرت محمد که مردم امانت به حضرت میدادند، و خداوند هم امانتی در پیش تو گذاشته بود و حالا از تو میگیردش و امیدوارم، مادر گرامی و ارجمندم! هرچند که بدون خداحافظی از میان شما رفتم من را با آن بزرگواریتان ببخشید و حلالم کنید.و اما ای پدر بزرگوارم! در سوگ من اشک مریز و امیدوارم که حالت خوب باشد. و من خیلی خوشحالم که شما توانستید چنین فرزندی را به جامعة اسلامی تحویل دهید و شما به بزرگواری خودتان من را حلال کنید. از ننه مشهدی گلی میخواهم که من را حلال کند. و از برادرانم هم میخواهم مرا حلال کنند بخصوص از خواهرانم میخواهم که من راحلال کنند و در سوگ من اشک نریزید. و اما وصیتی بزرگوار ، با ارزش و مفید که آن این است ای برادران دانش آموز! درس خود را بخوانید و برای معلم خود احترام قائل باشید و به معلمان کمک کنید و صورت مدرسه را هم با چیزهایی ژرف آلود کثیف نکنید.
والسلام
منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران کهگیلویه وبویراحمد