مختصری از زندگینامه و وصیتنامه شهید والا مقام على ولايتىنسب
نام شهید : على ولايتىنسب
نام پدر : جانمحمد
تاریخ تولد : 1351/6/5
محل تولد : امامزاده نورالدين (ع)
تاریخ شهادت : 1367/4/4
محل شهادت : خندق
زندگينامه
بسمه تعالي
شهید ولایتی نسب درتاريخ 20 بهمن ماه سال 1350در سرماي سرد زمستان دريك خانواده مؤمن و مذهبي در سادات امامزاده نورالدين (ع)چشم به جهان گشود.پدرش كه از پيروان حضرت علي (ع)بود نام او را علي گذاشت ولي واقعاً چون اسم نورعلي (ع)در خندق شجاعانه جنگيد ما هم در خندق دوران چه نيكو و شجاعانه جنگيديد.اما خانواده علي در سال 1358 به علت عدم امكانات از روستاي نورالدين عباس هجرت نمودند و علي در اينجا موفق شد در راهپيمايها و تظاهراتهايي كه براي پيروزي انقلاب انجام شد شركت كند و همچنين توانست موفق به اخذ مدرك ابتدائي شود علي نوجواني متين و مودب بود و متخلص به اخلاقي الهي و در ميان خانواده چهره اي روشن نوراني و به نور قادر متعال و از هر بند و علائق دنيوي و در همان لحظه علاقه به شهادت جهاد پيكار در راه خدا در چهره اش نمايان و قابل توجه بود و به نحوي شيفته فرورفته در خط امام و انقلاب و شور و هيجان كه در سر داشت كه حتي مادر خواهر و همسرش را وادار به شعار مذهبي و شعارهاي انقلابي مي نمود و آنها را ياد دهد تا در تظاهراتها سهيم نمايد كه بي بهره نباشد مي گفت كه زنهار بايد در صحنه حاضر باشند و بدانند كه در اين انقلاب چه مي گذرد.از خصوصيات اخلاقي و مهذب بودن او در برخوردهاي اجتماعي با مردم محيط خانواده رفقا همرزمان همسنگران درس مي گرفتند كه قابل توجه بود شاهد زنده اين است هر لحظه او را ياد مي آورند سخت ترين و شديدترين حالات زندگي آنها مي گويم چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است آري چنين است مكتب دوستي و پيرو حقيقي شاعر فارس زبان سروده در اعمال خوش خويش و حق كلام را اداء نموده.
در مسلخ عشق جر نكو را نكشند روبه صفتان زشت خو را نكشند
گر عاشق صادقي زمردن مهراس مردار بود هر آنكه او را نكشند
برادر بزرگوار با روحي سرشار از عشق علاقه به مسلخ عشق در بدر خندق نهاد و جهانيان و روبه صفتان بزدلان ترسو فهماند كه مرگ باعزت اگر رنگين است بهتر از زندگي ننگين است و شهيد عزيز در خط سرخ شهادت حسين گونه قدم به عرصه پيكار گذاشت و به جهانخواران و مشركين فهماند كه فداكاري يعني چه و چگونه بايد از جان گذشت تا به جانان رسيد ولي درتاريخ 61/10/4يعني در سن يازده سالگي به علت دست بردن در شناسنامه و ازدياد سن در بسيج دهدشت ثبت نام و تاريخ 62/1/5در جبهه نور عليه ظلمت برزم خود ادامه داد و از تاريخ 62/2/1تا 65/2/21در جبهه هاي جنوب غرب پيكار نموده و در مورخه 65/3/1بواسطه عشق سرشاري كه به خدمت در جبهه و علاقه مفرطي كه به سپاه پاسداران داشت در سپاه دهدشت تحت عنوان پاسدار افتخاري ثبت نام نمود و علت فعاليتهاي چشمگير وافري كه در سپاه و به دليل تربيت و تهذيب نفس و متخلص بودن با اخلاق حسنه و شركت در جبهه هاي و حماسه ها كه در جبهه ها و در عملياتهاي متعددي از جمله عمليات والفجر هشت –كربلاي 1و 4 و ديگر عملياتهايي كه به علت اطلاع و ؟ به پرونده نام عمليات از فكر آنها خود داري شده شركت كرده و به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و به دليل لياقت و ايستادگي در پادگان آموزش امام حسين واقع در دشت مازه بعنوان يكي از مربيان آموزشي انجام وظيفه نمود سپس در منطقه كفش كنان مسئوليت پاسگاه مقاومت را به عهده گرفت و سرانجام در تاريخ 67/4/4در يك تك خندق به وسيله مزدوران امريكايي به درجه عاليه شهادت نائل و حسين گونه و اسماعيل وار به سوي محبوب خود شتافت و در خط سرخ شهادت به مولي و مقتداي خويش اقتدا نمود و مرغ روحش از عالم ملكوت اعلي پيوست ودر جوار حق تعالي تسليم به تقدير الهي گرديده و نام نيك خويش بوسيله خون سرخ خويش در تاريخ و در رديف شهدا نوشت و براي اسلام و مسلمين افتخار آفريد.
وصيتنامه
(و قاتلوهم حتي لاتكون فتنه و تكون دين الله)
بجنگيد و مجادله كنيد تا فتنه و فساد از روي زمين برداشته شود و همه را آئين دين خدا باشد.(قرآن كريم).
حمد و ستايش پروردگار را سزاست كه خالق جهانيان است و انسان را خلقت كرد تا در روي زمين خليفة الله باشد و براي هدايت آنها رسولاني فرستاد كه دورد خدا بر آنها باد بخصوص حضرت خاتم الانبياء محمد (ص) و جانشينان بحق ايشان كه از علي ولي الله تا مهدي موعود حجت خدا و نائب بر حق او روح الله سلام درود فراوان نثار چنين اسوه هايي از اخلاص تقوي رهروان حق با دل و جان براي به اهتراز در آوردن پرچم لااله الا الله در سرتاسر گيتي در طبق دست گذاشتند و براي اداي تكليف همانند شمع سوختند و روشنايي دادند تا ماها ز بيراه به راه راست هدايت شويم خدايا مي داني كه زبانم براي بيان نعمتهاي تو قاصر است ولي همين اندازه كه الان دارم برنامه حيات دنيويم را براي توشه آخرتم با قيد يادي از رسولان تو به صورت وصيتنامه براي وارثان شهدا و نسلهاي آينده روي كاغذ درج مي نمايم شكر گزارم.بارالها ميداني كه اين چندمين بار است كه وصيت مي نمايم و به جبهه مي روم ولي آن كمالي را كه برايش پر مي زنم نصيبم نمي گردد اما هم اكنون براي رضاي توو جامه عمل پوشيدن به كلام تو (وقاتلو هم..)و براي لبيك گفتن به نداي امام خميني روح الله كه كلام تو رادر اين عصر براي هر فرد مسلماني واجب كرده به جبهه مي روم تا اينكه حكم تورا به اجرا درآورم و اين را بر خودم ننگ مي دانم كه در گوشه و كنار كشور ايران و ديگر بلاد مسلمين صداي ضجه و ناله زن و مرد پير و جوان از جور از خدا بيخبران به گوش ما طنين انداز باشد و ما ساكت باشيم ولي خدا را شكر مي كنيم كه تولد و عمر دوران جوانيم را در زماني قرار داده كه تكه شهادب فروزاني از چراغهاي اهل بيت عصمت و طهارت و هدايت بشريت براي نجات مستضعفين جهان زمينه سازي حكومت آخرين شعله ائمه اطهار لبيك گويم و تداوم دهنده راه سرخ امام حسين(ع)باشم كه هزاران لاله در اين راه پر پر شده اند امت قهرمان و شهيد پرور ايران وظيفه داريد كه دست در دست هم داده و يكپارچه برويم تا مظلوميت مفاهيم جنگ را در دنيا برداريم و قلوبهاي مسلمانان را از انقلاب جمهوري اسلامي ايران كه روزنه اي از حكومت امام زمان مي باشد با نور بصيرت آن منور سازيم انشاءالله برادران و خواهران حزب الهي امت مسلمان و شهيد پرور ايران شما را وصيت به وحدت و اخوت مي نمايم و اميدوارم كه تا آخرين قطره خون و نفس خودتان از امام عزيزمان دفاع كرده و تاريخ را مديون ايثار و شجاعت و مظلوميت خودتان قرار داده و بدانيد چنانچه ما اين رسالت سنگين را انجام ندهيم گروه ديگري هستند كه بيايند و انجام وظيفه كنند و كمال سعادت را تسخير نمايند ولي ماها بايد بكوشيم تا اينكه همانند سرور آزادگان امام حسين(ع) اين افتخار را عائد خودمان كنيم اميد است كه تاريخ ماها را از اينگونه افراد به نسلهاي آينده معرفي كند.اما پدر و مادر مهربانم مي دانم برايم زحمتها كشيديد و آرزو داشتيد كه با شهادتم كه اگر خداي متعال نصيبم گردانيد بتوانيد بزرگترين سود را كه سربلندي در روي امام حسين و حضرت فاطمه (س)است كسب نمايد و بدانيد كه من امانتي بيش پهلوي شما نبودم وظيفه شما سالم رساندن امانت به صاحب اصلي بود.برادران و خواهران عزيزم اميدوارم كه تو برادر با شجاعت و ايثارت تو خواهر با اداي رسالت حجابت آرزوي مشركين و ملحدين استعمارگران ابرجنايتكاران را به يأس و نواميدي تبديل كنيد و بعد از مرگم وارث خونم باشيد نه ميراث خوار خونم.
وصيتي به طايفه سادات نورالديني اميد است كه به شهداي ميهن مان بخصوص شهيد نورالديني و غلام و اكبر و رضا عمل كنيد و اين كينه توزي را كنار بگذاريد چون اين گونه مسائل باعث تقويت دشمنان اسلام مي باشد پس شما اگر رهبري امام را قبول داريد در صحنه باشيد و عملاً نشان دهيد كه همانند مردم كوفه نيستيد كه انشاءالله اميدوارم كه آنطور هم نباشد در پايان از كليه اقوامان و آشنايان حلاليت مي طلبم اميدوارم كه امام عزيز را تنها نگذاريد و وحدت را حفظ كنيد و اين كليد فتح پيروزي را كه وحدت مي باشد به دست دشمن ندهيد و براي نگهداري از اين كليد مسجد ها و مراكز برگزاري نماز عبادي سياسي جمعه را فراموش نكنيد.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي خميني را نگه دار