مختصری از زندگینامه شهيد سيد جابر عوض پور
نام شهید : سيد جابر
نام پدر : سید صابر
تاریخ تولد : 1345
محل تولد : روستاي سادات ده برآفتاب
تاریخ شهادت : 62/5/2
محل شهادت : سرپل ذهاب
زیارتگاه : گلزار شهدای ده برآفتاب
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگینامه
شهيد سيد جابر عوض پور فرزند پدري پير واز كار افتاده درخانواده اي بسيارمستعضف بدنيا آمده روانه تحصيل يعني از اول دوره ابتدايي تا سوم راهنمايي رابطور بسيار مشقت وپر رنج به سر برد تا اينكه از نداستن وضع مالي مجبور به ترك تحصيل شد وبه كشاورزي پرداخت تا اينكه جنگ شروع شد وشهید براي بار اول دوره كوتاه مدتي رادر كازرون آموزش دید و بعد از آموزش لازمه به جبهه رفت يعني به جبهه سرپل ذهاب مدت زيادي يعني شه كاه رادر سال 61 درآن جبهه بود سپس به محل آمد بعداز مدتي دنبال كار وكشاورزي بود باز هم به جبهه رفت يعني در جبهة حاج عمران عراقي كه در حمله والفجر 2 بدرجه رفيع شهادت نائل آمد خلاصله زندگي پدرايشان واقعاً واقعاً بطور شكل قابل عمل باشد.
خاطره برادر شهید:
خاطره اي كه از شهيدم دارم اينكه شهيد كه كه در روستاي سادات ده برآفتاب درس مي خواند،ايشان رفتار وبرخوردي خيلي خوب وپسنديده با مردم روستا داشت ايشان مردم را احترام مي كرد ومردم هم متقابل ايشان رامورد احترام قرار مي دادند.شهيد روحيه ورزشكاري داشت البته خودش هم اهل ورزش بود و حتي دوستان ومااعطاي فاميل وخانواده را تشويق مي كرد.كه به ورزش بپردازيم.به حضرت امام خميني خيلي علاقه داشت وتنفر شديدي به آمريكا،اسرائيل وكشورهاي ابر قدرت وزورگو داشت.شهيد اولين بار درسال 62 مارابه كوه برد چون ماعشايري زندگي ميكرديم براي آن سال ايشان مارا به كوه برد.در همان سال ضمن تحصيل درس به جبهه اعزام شد.مدت سه ماه درجبهه بود كه به مرخصي آمد وبعداز آشفته مرخص واستراحت درکوه تصميم به اعزام گرفت. پدرم از ايشان خواست كه ديگر نرود.وبه كارهاي منزل بپردازد چونكه به وجود ايشان خيلي احتياج داشتيم.ايشان گفت پدرجان اگر ما جوانان نرويم ودفاع نكنيم از اسلام وانقلاب وجلوي دشمن را نگيريم. چطور تحمل كنيم وشاهدباشيم كه دشمن مارا مورد هجوم وتاخت وتاز قرار داده برايمان سخت است كه بينيم دشمن ميهن اسلامي ما حمله كرد وما بي تفاوتيم .مابايد براي اسلام وانقلاب فداكاري كنيم وحتي از جان مايه بگذاريم.شهيد اين حرفها راكه گفت پدرم سكوت كرد وهيچ جوابي هم نداشت كه بگويد براي باردوم به جبهه رفت در منطقه حاج عمران ودر عمليات واالفجر 2 درسرپل ذهاب درتاريخ 62/5/2 شربت شهادت نوشيد وبه ديدار حق شناخت.شهيد فردي با ايمان وبا خدابود وهمواره درخظ ولايت بود وعاشق امام بود وهميشه سعي مي كرد كه از امام اسلام وانقلاب وروحانيت جدا نشود.