مختصری از وصیتنامه شهید سيدجبار كشاورز
نام شهید : سيدجبار
نام پدر : سید غفار
تاریخ تولد : 1349
محل تولد : دشت بلوط
تاریخ شهادت : 67/6/26
محل شهادت : عمليات مهران
زیارتگاه : گلزار شهدای گچساران
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيتنامه
در اين سنگر كه مي گردد نفس اندر گلو خاموش، نمي خواهم كسي از مردن من باخبر گردد،نمي خواهم كه مادر تلخي جان كندنم بيند، نمي خواهم پدر برهم نهد چشمان بازم را،وليكن گوش كن نامه اي كوته كه چندي پيش بنوشتم، اگر افتد به دست خواهرم اشكش فروريزد،ولي من نامه را در زير لب آهسته مي خوانم،ايا مادر دگر بر رفتنم حرفي نخواهي زد ، دگر از من نمي پرسي چرا ديرآمدي خانه،كجا بودي در اين سرما؟ اگر روزي رفيقي مهربان آمد به ديدارم و گفت جبار كو؟بگو در سنگر ناكامي و حسرت شبي جان داد ،ولي تا آخرين لحظه چنين مي گفت:خداحافظ رفيقانم، خداحافظ عزيزانم.
راستي پدرجان از عموهايم به خاطر اين كه نتوانستم خداحافظي كنم معذرت خواهي كن و بگو مرا حلال كنند. پدر عزيزم كه در سرما و گرما،در سختي و مشقت با قامتي استوار و ايماني محكم به خدا با تمام ناملايمتها و تنگناها مرا بزرگ كردي و در مسير حق و اسلام تربيت نمودي و با ارشادات و راهنمايي هايت مرا در مسير حق و راه رسيدن به هدف ياري نمودي از شما به خاطر اين همه لطف و مرحمت سپاسگزارم و از شما مي خواهم كه اگر من لياقت شهادت را داشتم بدانيد كه من هدف اصلي انقلاب را درك كرده بودم و مي دانستم كه اين انقلاب به انقلاب جهاني مهدي موعود(عج) متصل خواهد شد و عدالت و آزادي دنيا بستگي به اين انقلاب دارد و از شما مي خواهم كه هميشه چه در جبهه و چه در پشت جبهه حامي و پشتيبان اين انقلاب باشيد و از مرگ من كه يافتن سعادت و خوشبختي من است غم و اندوه به خود راه ندهيد بلكه خوشحال و مفتخر باشيد و اين را (شهادت) يك فيض الهي بدانيد. و تو اي مادر كه آسايش شب و روز خود را فداي رشد و تربيت من نمودي و مرا در دامان خود به نحو احسن پرورش دادي بدان عواطف و مهرباني هاي تو و خوب پرورش نمودن تو موجب گرديد تا من درس بزرگ انسانيت را كه حسين بن علي(ع) سرور بزرگ مسلمانان جهان به انسانها آموخت را در مكتب او بياموزم و آن را اسوه زندگي نمايم، از تو تقاضا دارم كه در فراق من سوگواري نكني و غم و اندوه ننمايي و از نبودن ظاهري من هيچ ناراحت نشوي زيرا دوري من از اين دنياي فاني موجب نزديكي بيشتر من به خدا و ائمه اطهار مي شود و اين همان هدفي است كه من در تمام مدت اين هجده سال عمرم در پي آن بودم و از تو مي خواهم كه شيرت را يعني همان مايعي كه موجب زنده ماندنم شد تا به هدفم برسم حلال كني تا سعادت بيشتري نصيبم گردد و روحم شاد باشد و هنگامي كه بر سر منزلگاه ابديم مي آيي بنگر، دوستانم را كه چنان حسين بن علي(ع) در راه خدا به شهادت افتخارآفرين رسيده اند پس غم مخور و اشك ديده مريز كه من باصابرين و شاهدين در جوار علي ساقي كوثر نشسته ام. و از شما خواهران و برادران عزيزم تقاضا دارم كه هميشه با هم متحد باشيد و دست به دست هم داده و در نشر فرهنگ و اهداف اسلامي كوشا باشيد و با فكر و قلم و قدم و زبان خواهان اسلام باشيد و همواره پيرو رهبر عظيم اين انقلاب باشيد و بدانيد كه روح من زماني از شما خوشحال و راضي مي باشد كه جز براي رضاي خدا قدم برنداريد و هميشه سعي كنيد از شما كسي ناراحت نشود. از شما اقوام و خويشان و دوستان تقاضا دارم كه باتوجه به اينكه الآن همه چيز ما در گرو اين جنگ است اگر مي توانيد به جبهه برويد و اگر نمي توانيد در پشت جبهه به طور چشمگيري در صحنه انقلاب حاضر باشيد و با تمام قدرت در راه پيشبرد اين انقلاب مؤثر باشيد اگر از من ناراحتي يا بدي ديديد به بزرگواري خودتان مرا مورد عفو و بخشش قرار دهيد.
برادر كوچك شما
سيدجبار كشاورز
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد