مختصری از وصیتنامه شهید موسى رحمانى

نام شهید : موسى

نام پدر : غلام

تاریخ تولد : 1353

محل تولد : نازمکان

تاریخ شهادت : 72/6/28

محل شهادت : سردشت کردستان

زیارتگاه : گلزار شهدای گچساران

وصيت‌نامه  

دوست دارم در ره آزادى كشور بميرم

                                                   جان دهم در راه دينم با سرافرازى بميرم

بهر اجراى عدالت ره بسوى غرب بردم

                                                    تا كه خائن را برانم يا به پاى حق بميرم  

حال كه خود را در مصاف با دشمنان قسم خورده دين و كشورم مى بينم و جهت اجراى عدالت به فرمان ولايت به اين قسمت از سرزمين خود آمده ام بر خود فرض دارم كه وصيت نامه اى بنويسم و هم كيشان و ملت عزيزم و خانواده گراميم را در راه هدفم آگاه سازم . قبل از هر چيز از خداوند مى خواهم كه روحيه شهادت طلبى را از ملت عزيزم نگيرد بلكه آنها را در راه اجراى عدالت نيز يارى نمايد .از شما ملت عزيز و خصوصا خانواده محترمم مى خواهم كه راه امام كه همان اسلام ناب محمدى (ص) است را ادامه داده و وصيت هاى آن بزرگ مرد تاريخ كشورمان را به اجرا دربگذاريد . هميشه بر آن بوده ام تا خدمتى به اين كشور و دينم بكنم و حال كه در لباس مقدس رويا رو با خود فروختگان قرار گرفته ام ، مى خواهم كه تا آخرين رمق با آن مبارزه نمايم شايد مبارزه را تنها در جنگيدن با اسلحه بدانيد نه اينطور نيست من بر آن شده ام كه اگر با زبان هم بشود آنها را از مقابل اسلام رد كرده و همراه با اسلام حركت داده ، زيرا اين عمل بهتر است ولى اگر نپذيرند جان خواهم داد و يا از آنان جان خواهم  گرفت . اگر دشمن را از سر راه برداريم كه دينم بيشتر شده و اگر جان بدهم كه سعادت ، مگر نه آنكه اولين امام ما هميشه از خدا مى خواست كه مرگش با شهادت پايان پذيرد و هنگامى كه از دشمن ضربت خورد فرمود به خدا كه من رستگار شدم . آيا ما كه خود را شيعه او مى دانيم از شهادت هراس داريم خير نه تنها ترسى از شهادت نيست بلكه آن را شهد زندگى مى دانيم . پس از شما مردم عزيز مى خواهم كه نگذاريد بيگانگان با تبليغات نابجا فرزندانتان را از راه اين دين مبين دور نمايند از شما مى خواهم كه وحدت داشته باشيد در هر كارى اگر وحدت باشد آن كار براحتى انجام مى گيرد .

همين مسئله جنگ ايران و عراق بر اثر وحدت بين نيروهاى انتظامى و مردم به پيروزى رسيد . البته وحدت به تنهايى كارى انجام نمى دهد و همانطور كه قبلا هم گفتم از رهنمودهاى امام استفاده نمائيد . رهبرى يك مسئله مهم است و وحدت در كنار رهبرى آگاه و دلسوزانه پيروزى مى آفريند پشتيبان ولايت فقيه باشيد . نه آنكه عده اى فكر كنند حال كه روبروو با دشمن هستم اين جملات را مى نويسم خير اين وصيت را براى تا آخر عمر با خود خواهم داشت چون معلوم نيست كه خداوند ما را بپذيرد اما به خانواده معظم شهدا كه جگر گوشگان خود را داده اند مى خواهم كه شاكر باشند زيرا كه اسلام در 14 قرن پيش ما را خوانده است و در قرآن آمده است كه شهيدان زنده اند و نزد خداى خويش روزى مى خورند .. پس شما بايد از ديگران بيشتر به فكر انقلاب باشيد و با تلاش در جاده دين مبين اسلام و فراگيرى ملزومات كه همانا دانش يكى از آنها ست و انسان را با خداى خويش آماده تر مى نمايد راه شهيدان خود را ادمه دهيد . به خانواده ام وصيت مى نمايم كه هر وقت بر قبر من ظاهر مى شوند به ياد حسين گريه كنند كه او مظلوم و دور از وطن و توسط آنهايى كه به زور حق او را گرفته بودند به شهادت رسيد و اگر سيد الشهدا نبود امروز از اسلام خبرى نبود و چند كلامى هم با آنانكه فقط در راه ثروت اندوزى هستند دوست دارم كه هنگام مردنم دستانم را از تابوت بيرون بياورند تا آنان بداند كه هيچ چيز با خود نبرده ام مگر اعمالم را . و چشمانم را باز بگذاريد تا مردم بدانند كه اين راه را مى ديده ام و كور كورانه نبوده است و حتى آخرين لحظات نيز براى ديدن امام زمانم مهدى (عج ) كه وارث زمين است او را مى جسته ام و چشم انتظارش بوده ام . خواسته ديگرى كه از شما عزيزان دارم اين است كه مساجد را پر كنيد براى فرج آقا دعا كنيد و بين خود امر به معروف و نهى از منكر كنيد كه خداوند فرموده اند شما بهترين امتها هستيد چون امر به معروف و نهى از منكر مى كنيد . و حال نيز پيام رهبر خود را بشنويد و براى سلامتى  اش دعا كنيد اميدوارم كه خداوند ما را بپذيرد .