مختصری از وصیتنامه شهید فتح الله بنياد عمل

نام شهید : فتح الله

نام پدر : صفر

تاریخ تولد : 1354

محل تولد : بهمئی

تاریخ شهادت : 64/8/11

محل شهادت : هورالعظیم

زیارتگاه : روستای سرطوف

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحيم

با سلام و درود بر امام امت خمينــى بت شكن كه با هوشيارى او مردم بيگناه را از زير چكمه‌ابرقدرتهاى شرق و غرب درآورد و اسلام را در سراسر گيتـى و جهان برپا كرد و با سلام و درود بر رزمندگـان كفر ستيز اسلام كه با جان خويش درخت اسلام را آبيارى مى كنند و مشتاقانه اين راه را انتخــاب كـردنــد و رفتند تا راه حسين و يارانش را كه ســـر او را از تن حدا كردند ادامه دهند و با سلام و درود بــر چنين پدران و مادرانى كه جنازه فرزندشان گيــرشــــان نيامده ، درود بر چنين پدران و مادرانى كــه چنين فرزندانى تربيت كردند و آنها را در راه اســـلام از دست دادند ، خوشا بــه سعــادت چنيــن پــدران و مادرانى كه جنازه فرزندشان گيرشان نيامده و چنين صبر و اسقامت از خودشان نشان دادند .

اما وصيتى دارم با تو پدر عزيزم ، سلام و درود بر تو باد كه چنين فرزندى بزرگ كردى و در راه اسلام از دست دادى ، اما پدر عزيزم من مى دانم كه تو خيلى آرزو براى من داشتيد ولى عشق و علاقه كه فرزندت داشت اجازه نمى داد و هرلحظه بر قلبم غلبه مى كرد ، اين عشق و علاقه اى بود كه از حسين و يارانش بر همه مسلمين برگشته است ، اما پدر عزيزم تو براى من خيلى زحمت كشيدى من مى دانم كه اگر تا آخر عمر پهلوى شما بودم نمى توانستم زحمتهاى شما پدر و مادرم را جبران كنم ولى شما بايد بر من حلال كنيد ، پدرجان اگر خبر شهادت فرزندت را به تو رساندند هيچ ناراحت نشويد و صبر و اسقامت از خود نشان بدهيد و ما شرمساريم كه سر به تن داشته باشيم و پيش حسين برويم ، خجالت كاريم و لباس سياه هم نپوش و تا مى توانيد بر عليه ظلم و ستم هميشه قيام كن .

اما وصيتى دارم با تو مادر جان ، سلام و درود بر تو باد كه چنين فرزندى را بزرگ كردى ودر راه اسلام از دست دادى ، اما مادر تو شبهاى  شب بيدارى كشيدى و خواب پر ارزشت را براى من از خودت دور نمودى و رنج و مشقت زياد كشيدى تا من را بزرگ كرديد و من را به سن بلوغ درآورديد ولى مادر من قدر رنجهاى پرارزش شما را مى دانم و مادر من در اين حال مى دانم كه تو براى من خيلى زحمت كشيدى ولى مادر تو را به فاطمه زهرا قسم مى دهم براى من گريه و ناله و بى حجابى نكن و لباس سياه نپوش و اگر مى خواهيد به ياد من باشيد به ياد سر از تن جدا كرده حسين باشيد و صبر و استقامت از خود نشان بدهيد ، مادر تو بايد از اين شيرى كه تو پستان بر دهان من گذاشتى به فاطمه زهرا قسمت مى دهم شيرت را برمن حلال كن ، مادر جان من مى دانم داغ سنگينى بر قلب تو است چون تو نه پدر و نامدر و برادر از خود دارى و تنها و تنها من را داشتيد ولى بايد در همه وقت صبر و استقامت از خودت نشان بدهى كه خدا صابرين را دوست دارد و اما وصيتى با شما خواهران عزيزم : اميدوارم كه زينب گونه باشيد و هميشه حجابتان را رعايت كنيد و حق نداريد مويى از سرتان بيرون بيايد و لباس سياه هم نپوشيد و اگر مى خواهيد براى من ناراحت باشيد براى فاطمه زهرا كه سرفرزندش را از تن جدا كردند ناراحت باشيد و اميدوارم كه پيش زينب سرافراز بوده باشيد . . .

اما وصيتى دارم با شما برادران عزيزم : اميدوارم كه هيچ براى من ناراحت بناشيد و اگر مى خواهيد ناراحت باشيد براى ديگر خانواده هاى شهدا ناراحت باشيد و اما برادران شما را به خون حسين قسم مى دهم مادرم را اذيت نكنيد چون مادر من داغ ديده است و برادر شما زحمتهايى را كه براى من كشيديد بر من حلال كنيد چون مى دانم كه شما براى من خيلى زحمت كشيديد و با هزاران رنج و مشقت ما را بزرگ كرديد و مى دانم كه خيلى بر من حق داريد ، شما بايد بر من حلال كنيد و اما برادران عزيزم تا مى توانيد پدرمان را دلدارى كنيد و تا مى توانيد به او كمك كنيد و برادر عزيزم نعمت الله را به مدرسه بگذاريد نكند او را از مدرسه بيرون بياوريد و از زن برادران عزيزم مى خواهم كه زحمتهايى كه شمابراى من كشيديد برمن حلال كنيد . تمام برادران سرطوفى يك به يك اگر ناراحتى يا بدى از من ديديد و يا چيزى از خانه شما خوردم حلال كنيد چون در آن دنيا ديگر نمى توانيم همديگر را حلال كنيم . همه از خداآمده اند و بسوى او باز مى گردند ، ما همه مسافر هستيم و فردا به شهر مى رويم يا چند روز ديگر  .

والسلام

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد