شهدای تیرماه
شهيد بزرگوار هيچ موقع در فكر ماديات نبود و تمام فكر و ذكر او معنويات و رضاي خداوند بود.


نام شهید: ارجاسب

نام پدر: نورمحمد

تاریخ تولد: 1351

محل تولد: روستاي شاه بهران

تاریخ شهادت:67/4/4

محل شهادت: پد خندق

زیارتگاه : روستاي شاه بهران

 

زندگینامه

بسم رب الشهداء‌

شهيد بزرگوار در تاريخ 1351 در روستاي شاه بهران از توابع باشت در خانواده اي مذهبي و با ايمان به دنيا آمد ايشان از 4 سالگي شروع به درس خواندن كردند و از هوش سرشاري برخوردار بودند و در همان سال اول با معدل 20 قبول شدند. ايشان از همان سن 4 سالگي شروع به نماز خواندن كرد و هيچ موقع تا وقت شهادت آن را ترك نكرد و ايشان فردي افتاده و بسيار متواضع بودند. شهيد بزرگوار هيچ موقع در فكر ماديات نبود و تمام فكر و ذكر او معنويات و رضاي خداوند بود. ايشان در دامن پدر و مادري پرورش يافته بودند كه هنوز كه هشتادسال از سن پدرمان مي گذرد من به ياد ندارم كه اذان گفته باشند و پدرم جانماز خود را براي نماز پهن نكرده باشد. در گردان پشتيباني بودند در پد خندق توسط عراقي ها محاصره شده و بسياري از پاسداران استان كهگيلويه و بويراحمد به شهادت رسيده بودند و وقتي به ايشان گفتند كه عقب نشيني كنيد در جواب آنها گفت كه براي من زشت است كه برادرهايم اينجا باشند و يكي يكي شهيد شوند و من آنها را ترك كنم و به عقب برگردم.يك كمك آرپيچي داشت و به او گفت كه شما پدر پيري داريد و توانايي انجام كارهاي خانه را ندارد و شما نمي خواهد همراه من بياييد و برگرديد و خود به تنهايي به بقيه همرزمان ملحق شد و چون مي دانست كه برگشتي هم در كارش نيست اما رفت و طوري كه دوستان او تعريف كرده اند رشادتهاي زيادي از خود نشان داد تا به شهادت رسيد. چون از وضعيت جسماني خوبي برخوردار بود هميشه با پاي پياده مسافت زياد را مي پيمود تا به دبيرستان مي رسيد و وقتي دوستانش از او سوال مي كردند چرا با تاكسي و يا ماشين به مدرسه نمي آيي در جواب مي گفت كه من مي خواهم پياده روي كنم تا تنم سالم بماند. و بالاخره معلوم شد كه ايشان پول كرايه ماشين را نداشتند وراضي نمي شد از من پولي بگيرد و مي گفت شما خودتان زن و فرزند داريد و من نمي توانم از شما چيزي بگيرم.

يك روز يكي از برادرانم به جبهه مي رود و مي بيند كه شهيد محمود(ارجاسب) در جايي ايستاده و وضو مي گيرد كه زير آتش خمپاره و توپ دشمن است و وقتي از او سوال مي كند كه چرا اينجا وضو مي گيري در جواب مي گويد كه من مي خواهم وضو بگيرم كه اگر شهيد شدم با وضو شهيد شوم .

و بالاخره اين شهيد عزيز در تاريخ 4 تير 1367 در پد خندق شهيد شدند و اين شهيد بزرگوار مفقودالاثر بوده و بعد از 11 سال توسط گروه تفحص پيدا شد و به ما تحويل داده شد.

 علي محمد عليزاده برادر شهيد

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده