مختصری از زندگینامه شهید آشكار روزبه
نام شهید : آشكار
نام پدر : طوفانى
تاریخ تولد : 1345
محل تولد : لیرکک
تاریخ شهادت : 63/7/2
محل شهادت : جزیره مجنون
زیارتگاه : روستاي ليركك دشمن زياري
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه
ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله
اموتا ً بل احياء عند ربهم يرزقون
مپنداريد آنان كه در راه خدا كشته شده
اند مرده اند ، بلكه زنده و نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند .
با سلام به منجي بشريت مهدي موعود
(عج) و با سلام و طول عمر و دعاي خير براي امام عزيز ابراهيم زمان خميني بت شكن و
با سلام و درود به كليه رزمندگان عزيز در جبهه ها كه همچنان حماسه مي آفرينند و مي
كوشند و به درجه رفيع شهادت نائل مي گردند. و با سلام به ارواح مطهر شهدا كه
مظلومانه و ناكامانه باي – ذنب – قتلت و با سلام و درود به
خانواده هاي شهدا ، مفقودين ، اسرا ، مجروحين و معلولين كه شجاعانه جوان مي دهند و
با شجاعتند .
پاسدار شهيد آشكار روزبه در دهات و
خانواده اي محروم و مذهبي و فقرزده چشم به جهان گشوده است . وي در سن هشت سالگي
بود كه پدر خود را از دست داد و چنان بود كه از فقر و بيچارگي بسيار محروميت ها
كشيد و دوران بعد از پدر كه فقر و بيچارگي افزايش يافته بود بر خويش تحمل نمود و
شبهاي زيادي را با شكم گرسنه گذراند تا زماني كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد .
در نهضت سوادآموزي فعاليت خود را شروع كرد . روزها را به كارگري و شبها را به
تحصيل با قلبي سليم اخلاقي پسنديده سپري نمود . اخلاق نيكو و پسنديده ايشان مقدم
بر كارهاي او بوده است .هر شب كه به مدرسه مي رفت افراد جديدتري به جمع اضافه مي
شدند .همه و همه آنها براثر اخلاق محبت انگيز ايشان بوده است . و همچنين او فردي
با ايمان و متكي به جمهوري اسلامي ، فردي زاهد و پارسا و به تمام معنا مؤمن . شهيد
روزبه طي دوسالي كه به كلاس نهضت سوادآوزي روانه شده بود با آن استعداد و تجربياتي
كه داشت خواندن و نوشتن را آموخت و سواد ايشان در حدي بود كه كتابهاي درسي در حد
خودش و كتابهاي غيردرسي مطالعه مي كرد . و با همين سواد كم بينشي گسترده داشت كه
با همين بينش هميشه خالق خود را طلب مي كرد . و چيزي كه مورد رضايت خالق ايشان بود
مي جست . شهيد روزبه از آنجايي كه فطرتي خداجوي و حس سپاسگزاري و پرستش در او نفوذ
كرده بود در اين صورت ماديات را ناچيز دانست زيرا كه مي دانست آنها فاني هستند و
دردي را دوا نمي كنند . بنابراين به آنها پايبند نشد و دل نبست و او هميشه اين ندا
را مي داد :
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم
خاك چند
روزي قفسي ساخته اند از بدنم
او دنيا را پوچ و سرمنزلي از منازل و
گذرگاه مي دانست و دنيا را جز مقدمه اي برا ي آخرت چيزي بيش ندانست زيرا كه شهيد
روزبه هميشه دنبال سعادت بود و از اين رو سعادت را در ماديات نيافت زيرا كه سعادت
چيز مادي نيست كه انسان آن را با چشم بنگرد و مشاهده كند و در اين دنيا نصيب او
گردد . بنابراين رهسپار جيهه هاي حق عليه باطل شد و سعادت خويش را در آنجا يافت كه
با شهادت خويش در حيات اخروي عالم غيب به آن رسيده است كه آن بهشت جاودان است . و
جايگاه مؤمنان كه آزادانه انتخاب كردند و حق را به پا داشتند كه شهيد روزبه يكي از
آنهاست
روحش شاد و راهش پررهرو باد
گلي گم كرده ام مي جويم او
را به
هر گل مي رسم مي بويم او را
گل من يك نشاني در بدن
داشت يكي
پيراهن كهنه به تن داشت
خدايا هركه تو را شناخت جان را چه
كند فرزند
و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كني هر دو جهانش
بخشي ديوانه
تو هر دو جهان را چه كند
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد