اين جنگ نعمت است براي اين ملت (امام خميني)
شهید احمد در دامن مادري متدين از سادات امامزاده علي پرورش يافت و پس از سپري نمودن دوران طفوليت در سال 1350 جهت كسب علم روانه دبستان روستاي مذبور گرديد.

نام شهید : احمد

نام پدر : گرجي

تاریخ تولد : 1343

محل تولد : روستاي سرماهور

تاریخ شهادت : 62/8/1

محل شهادت : در خاك عراق

زیارتگاه : دهدشت

بسم الله الرحمن الرحيم

زندگي نامه

اين جنگ نعمت است براي اين ملت (امام خميني)

زيستن در راه خدا كمال هر انسان به خصوص مقربان درگاهش مي باشد. امروز قلم به دست مي گيرم تا مكتوب نمايم و اين مكتوب همگام با ورق زدن تاريخ ايثارها و از خودگذشتگي امت حزب الله و پرشور دانشگاههاي شهادت در رهرو پيام حسيني (ع) در ظهر عاشورا به حسينيان توسط زينب(س) مي باشد.

احمد در سال 1343 خورشيدي در روستاي سرماهور از توابع دهدشت در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود. وي در دامن مادري متدين از سادات امامزاده علي پرورش يافت و پس از سپري نمودن دوران طفوليت در سال 1350 جهت كسب علم روانه دبستان روستاي مذبور گرديد . وي تا سال سوم ابتدايي در آن روستا و سپس جهت تكميل نمودن دوران ابتدايي به دهدشت آمده و در دبستان امام خميني اين شهر به تحصيل پرداخت و در سال پنجم دانش آموز ممتاز آن آموزشگاه شناخته شد . احمد كه علاقه شديدي به كسب علم داشتند و با آمدن خانواده شان به شهر دهدشت و سكونت در اين شهر زمينه جهت ادامه تحصيل و كسب علم و فضيلت برايش مساعد گرديد ايشان دوران راهنمايي را در مدرسه راهنمايي طالقاني دهدشت با موفقيت به پايان رساند و سپس براثر علاقه اي كه به علم صنعت داشت در هنرستان صنعتي شهيد باهنر دهدشت ثبت نام نموده و مشغول به تحصيل شد پس از گذراندن دو پايه در آموزشگاه فوق در رمضان سال 1361 با تمام كيفيت فوق با امت حزب الله همگام شده و خود را در رديف لشكريان سپاه اسلام قرار داده و از طريق بسيج دهدشت به جبهه اعزام گرديد و با بعثيان كافر مشغول مبارزه گرديد و پس از چهارماه نبرد با كفار بعثي سرانجام در عمليات باشكوه محرم از ناحيه دست راست مجروح و در بيمارستان شركت نفت تهران بستري گرديد پس از بهبود روانه منزل گرديد و مدتي هم در منزل تحت مداوا قرار گرفتند احمد براي آنكه پشتوانه ديني خود را قوي نمايد به فرمان رهبر خود كه فرمودند با يك دست سلاح و با دست ديگر قرآن را برداريد لبيك گفته و پس از بهبودي دوباره به سنگر مدرسه بازگشت و پس از گذراندن كلاس سوم هنرستان با وجود آنكه دو برادرش در ميان لشكريان اسلام انجام وظيفه مي نمودند از پدر خود خواستند كه اجازه دهند تا دگربار به جبهه برود و با مخالفين اسلام بجنگد . وقتي كه پدر از ايشان خواست تا بماند و جاي خالي برادرانش را در خانه پر كند احمد اظهار داشتند كه آن دو كه مي جنگند سنگر خود را پر نموده و سنگر من خالي است و پس از اظهار اين كلمه به رضايت پدر نسبت به ايشان به جبهه به پدرشان گفتند پدرجان بنده اگر رفتم و به درجه رفيع شهادت نائل گشتم روزه قضاي من را اجابت نماييد و پدر اظهار داشتند پس حالا كه مي خواهي به جبهه بروي روزه ات را بگير و سپس به جبهه برو كه احمد قبول كرد و پس از گذراندن ماه مبارك رمضان با توافق خانواده به نسبت علاقه شديدي كه به عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گچساران داشتند به آن سپاه مراجعه و از طريق سپاه مذكور به جبهه اعزام مدتي را در جبهه انديمشك و پس از آن به كردستان مأموريت يافتند و با شركت نمودن در عمليات والفجر 4 در تاريخ 62/8/1در خاك عراق به لقاءالله پيوستند .

روحش شاد و راهش پررهرو باد .

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده