مختصری از زندگی نامه شهید امرالله رخ افروزيان
نام شهید : امرالله
نام پدر : علی
تاریخ تولد : 1340
محل تولد : سوق
تاریخ شهادت : 64/9/20
محل شهادت : جزیره مجنون
زیارتگاه : گلزار شهدای سوق
زندگينامه
بسم الله الرحمن الرحيم
ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون قرآن مجيد گمان مبريد آنانكه در راه خدا كشته شده اند مرده اند آنها زنده اند و نزد خداي خود متنعم هستند .
شهيد امرا... رخ افروزيان در سال 1340 در روستاي كوچكي در 5 كيلومتري مغرب سوق در خانواده اي مستضعف اما مذهبي به دنيا آمد . و در سن شش سالگي جهت فراگيري علم و دانش راهي مدرسه شد و دوران ابتدايي را با سختي و مرارت پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمايي گرديد . عليرغم دوري و جدايي از خانواده شدايد ناشي از دوران تحصيلي را در اين مقطع متحمل و در اين دوره بود كه شخصيت اصلي وي شكل گرفت و تكوين يافت و در بين همكلاسيهايش به حسن اخلاق و انسان دوستي مشهور و انگشت نما گرديد . وي با اين خصوصيت جهت ادامه تحصيل وارد دبيرستان گرديد . اما از آنجايي كه بزرگ شده و يگانه فرزند ذكور خانواده نيز محسوب مي شد خود را در برابر والدين و پنج خواهر مسئول ديد و ملزم به تهيه معاش آنها شد . لذا تحصيلات خود را در كلاس دوم دبيرستان ناتمام گذاشت . تا شايد بتواند شخصاً سرپرستي خانواده را عهده دار شود . در اين زمان بود كه براي نامبرده تقاضاي كفالت و معافيت از خدمت نظام كردند و مسئولين ذيربط نيز با كفالت وي موافقت كردند. اما شروع جنگ تحميلي كفر عليه اسلام او را وادار به تصميمي ديگر نمود كه نتيجه آن معرفي خود به يگانهاي نظامي و خدمت در پايگاه پنجم شكاري و مأموريت در سايت 5 بعنوان پدافند و همچنين شركت در عمليات «بيت المقدس» گرديد . شهيد تا پايان مأموريت سربازي و همچنين دوره احتياط در سنگرهاي جنگ عليه جهانخواران جنگيد و مجدداً به زادگاه خود برگشت . ايشان مدت زمان كوتاهي در اداره بهداري شهرستان كهگيلويه مشغول انجام وظيفه شدند و سرانجام در ارگان مقدس و محترم بنيادشهيد شهرستان كهگيلويه به خدمت خانواده محترم شهداء و اسرا و مفقودين و جانبازان قرار گرفت و از اين طريق دين خود را نسبت به انقلاب اسلامي ادا نمود و به گفته خود كه :
«اكنون كه انقلاب اسلامي ما از هر طرف مورد هجوم بيگانگان واقع شده اين تكليف را بر خود واجب شرعي دانستم كه همدوش ساير رزمندگان به جبهه حق عليه باطل اعزام شوم» و نهايتاً به گفته خود جامه عمل پوشيد و مجدداً عازم جبهه هاي نبرد گرديد .
اين فرزند راستين اسلام و اين يگانه فرزند خانواده ، اسلام و امام و جبهه را بر پدر و مادر و خواهران خود ترجيح داد چه مي دانست كه ارزش و شرافت آنها در حفظ و بقاي اسلام است . شهيد علاوه بر رها كردن پدر و مادر ، مراسم عروسي خود را صرفاً بخاطر ماندن در جبهه هر روز به تعويق مي انداخت تا سرانجام در تاريخ 64/9/20 در جبهه شط علي (مجنون) به لقاء محبوبش شتافت و با خون خود تداوم انقلاب را استمرار بخشيد . روحش شاد و راهش پررهرو باد .
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد
