مختصری از زندگینامه شهید ابوالحسن رضوان
نام پدر : ظفر
تاریخ تولد : 1348
محل تولد : نورآباد
تاریخ شهادت : 62/12/20
محل شهادت : جبهه طلائیه
زیارتگاه : نورآباد ممسنی
بسمه تعالی
زندگینامه
شهيد سعيد است وشهادت سعادت (امام خميني ره)
ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
فکر نکنيد آنهائيکه در راه خدا کشته ميشوند مرده اند بلکه زنده اند ونزد خدايشان روزي مي خوردند.
شهيد ابوالحسن رضوان در تاريخ نهم شهريورماه 1348 از ميان خانواده اي تنگدست ومذهبي ديده به جهان گشود ودرايام کودکي داراي اخلاقي نيکو وکرداري شايسته بود درميان همسايگان ودوستان خود با عطوفت ومهر ومحبت به زندگي خود ادامه مي داد و درسن هفت سالگي شروع به درس خواندن نمود وبر اثر نبودن مدرسه درمناطق دوردست خود را براي فراگيري درس آماده ساخت شهيد ابوالحسن رضوان سال اول ابتدايي خويش را در دبستان عشايري اشکفتستان با مدرک قبولي به پايان رسانيد وسال دوم ابتدايي را در دبستان عشايري گاوبرگ .بقيه را در زادگاهش به اتمام رسانيد دراين ايام ابتدايي تمامي آموزگاران وي از او خشنود بودند ودرباره نحوه رفتار وکردار ودرس او تعريف مي نمودند واو را تشويق مي کردند. پس از اتمام دوره ابتدايي عازم مدرسه راهنمايي آب بند دشمن زياري شد که درآخر سال با موفقيت وپيروزي وبا نمره خيلي خوب قبول شد ودرمحيطي که به تحصيل اشتغال داشت کليه اولياي مدرسه راهنمايي آبيد دشمن زياري رضايت خود را نسبت به وي ابراز داشتند ومقدم وي را به آن مدرسه خوش آمد مي گفتند وسال دوم راهنمايي خود را که سال در پیش بود(63-62 )در مدرسه راهنمايي ابوذر وغفار مصيري ادامه تحصيل داده وسرانجام عشق وايماني را که به لطف خدا درقلب وي کاشته شده بود او را وادار ساخت که برعليه کفر جهاني آمريکاي جنايتکار ونوکرانش قيام کند وپوزه آنها را به خاک سياه بکشند. تا اينکه عازم جبهه هاي حق عليه کفر گرديد ودر گروه امدادگري به کمک رزمندگان غيور اسلام شتافت وانجام وظيفه مي نمود تا به آرزويش که همان شهادت بود رسيد.
شهيد ابوالحسن رضوان از همان موقعي که انقلاب ايران به پيروزي نهائي رسيد وآگاه شد در راه اسلام وخدا بر عليه ظلم بپا خاست وخدارا هيچ وقت فراموش نمي نمود هميشه با عبادت وطهارت بود ودرتمام ايام نماز را بجاي می آورد ودربيشتر اوقات قران مي خواند. براي سلامتي رهبر وسرباز امام زمان امام خميني ياور محرومان وبت شکن زمان وبراي رزمندگان اسلام دعا مي نمود ومي گفت خميني چشم ماست جانمان را مي دهيم چشممان رامی دهیم. با مردم خوش اخلاق وخوش رفتار بود ودربيشتر تشييع جنازه هاي شهدا شرکت مي نمود ومي گفت که امام را تنها نگذاريد وپشتيبان ولايت فقيه وطرفدار حق باشيد تا خداوند تبارک وتعالي در جهان آخرت نجاتتان بدهد واز شما خشنود گردد وبه خانواده وهمسايگان سفارش مي نمود که به فقرا ومحرومين کمک کنيد يار ومددکارشان باشيد خمس وزکات بدهيد ونمازهاي يوميه وروزه را به وقت خود بجا آوريد.
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد