به هوش باشید، در رختخواب ذلت نمیرید!
به گزارش نوید شاهد کهگیلویه وبویراحمد شهیدمحمد حسین زاده سال 1340 در روستای حسن آباد چشم به جهان گشود .وی در 23مرداد 67 در جنوب آبادان شربت شهادت را نوشید. پیکر پاکش را در گلزار شهدای یاسوج به خاک سپردند.
مروری بر وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحيم
الذين آمنويقاتلون فى سبيل الله و الذين كفروايقاتلون فى سبيل الطاغوت فقاتلوا اوالياء الشيطان ان كيد الشيطان كان ضعيفا (سوره السناء آيه 78)
اهل ايمان در راه خدا و كافران در راه شيطان جهاد مى كنند پس شما مؤمنان با دوستان شيطان بجنگيد و از آنها بيم و انديشه نكنيد كه مكر و سياست شيطان بسيار سست و ضعيف است .
آنقدر به جبهه مى روم و مى جنگم تا شهيد بشوم . اى جوانان در رختخواب ذلت نميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد . اى جوانان مبادا در غفلت بميريد كه على (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه على اكبرحسين در راه خدا با هدف شهيد شد .
سخنی با مادران
اى مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خدا نمى توانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل هفتاد و دو شهيد را نمود . همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه هاى نبرد بفرستيد و حتى نكند او را هم تحويل بگيريد زيرا مادر وهب فرمود سرى را كه در راه خدا داده ام پس نمى گيرم .
برادران استغفار و دعا را از ياد نبريد
برادران استغفار و دعا را از ياد نبريد كه بهترين درمانها براى تسكين دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نياندازد و شما را از روحانيت متعهد جدا نكند كه اگر چنين كردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست و وحدت را در جبهه هاى حق عليه باطل ثابت نگه داريد . در خط امام بيشتر تعمق و دوستى كنيد عظمت او را بيابيد و خود را بسازيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ كنيد اگر فيض شهادت قسمتم شد آنانكه پيرو خط سرخ امام خمينى نيستند بر جنازه من حاضر نشويد اما باشد كه شهادت رزمندگان آنان رانيز متحول سازد و به رحمت ايزدى بپيوندند .
سلام به رهبر
سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيد و بگوييد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد . با خدا پيمان بسته ام كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالى نكنم تا هنگاميكه همه احكام اسلام در سرتاسر جهان و زمان مهدى (ع) به اجرا در آيد.
زمزمه شهادت
اين وصيت نامه را در جايى مى نويسم كه فردايش در كمين يكى از روستاهاى كردستان عازم عمليات مى شوم و با توجه به اينكه چند بار در عمليات شركت كرده بودم ضرورت نوشتن وصيت نامه را حس كرده ، فرصت نداشتم و هم اهميت نمى دادم ولى نمى دانم كه چرا حس كردم كه اگر وصيت نامه ننويسم گناهى مرتكب شده ام لذا اين وصيت نامه در مورد خانواده ام و برادران و آشنايان مى نويسم و با توجه به اينكه حدودا يكماه است وارد مبارزات سياسى و نظامى شده ام و به همين خاطر نسب به خانواده ام خبرى ندارم و از هيمن وضع هميشه احساس ناراحتى مى كنم و هيچ وقت هم نتوانستم فرصت پيدا كنم كه مسئوليت را رها كنم .
بدينوسيله از آنها معذرت مى خواهم و طلب بخشش دارم از حقى كه به گردن من دارند و نتوانستم اين حق را ادا كنم ولى اين اطمينان را به خانواده ام مى دهم كه هرگز از ذهن من خارج نشده اند و فكر نكنند كه نسبت به آنها بى تفاوت بوده ام ولى مسئوليتها بسيار سنگين هستند و از برادرانم مى خواهم كه فرزندانشان را خوب تربيت كنند كه نسبت به اسلام دلسوز بار بيايند و از مادرم درخواست بخشش دارم كه از دست من ناراحت نباشدومرا حلال کند.
منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد