نوید شاهد - شهيد" پرويز هوشمند "پس از شهادت برادرش "بیژن هوشمند" تصميم به رفتن مي گيرد و مي رود تا راه بيژن  همراه و همرزم و برادرش را ادامه دهد و با او ميثاق بندد كه ما هميشه در صراط پاك الله با هم خواهيم بود. رفت تا سنگر بيژن شهيد را خالي نگذارد و سلاح بر زمين افتاده اش را پرتوان تر و با عزمي راسخ تر برگيرد و با ياري الله به سوي قلب متجاوز نشانه رود.

به گزارش نوید شاهد کهگیلویه وبویراحمد،شهيد پرويز هوشمند سال 1340  در يك خانواده مسلمان و مؤمن در امیدیه ديده به جهان گشود. پس از 6 سالگي وارد مدرسه شد ،دوراني تازه در زندگيش آغاز شده بود و آن هم محيط پرسر و صداي مدرسه بود. پرويز شاگرد زرنگ و بااستعدادي بود درس را به خوبي مي آموخت و بارها مي شد كه مورد تشويق معلمان و مربيان خود قرار مي گرفت او بسيار مهربان و خوش اخلاق بود.

 زمان قبل از پيروزي به همراه برادر ايثارگر و مجاهدش بيژن گرم فعاليتهاي انقلابي بودند همه جا با هم با يك فكر و عقيده و آن هم ايدئولوژي غني و انسان ساز اسلام بود . هميشه مثل دو همرزم همه جا حاضر و ياور هم بودند به محض رسيدن اعلاميه اي از امام به دستشان شب را تادير وقت مي نشستند و اعلاميه دست نويس تهيه مي كردند و فردايش هر طوري كه مي توانستند در بين كارگران پخش مي كردند تا آنها را نسبت به مسائل انقلاب و دستورات امام آشنا و آگاه كنند.

با علاقه و عشقي كه به امام داشتند با ميل در تظاهرات ضد رژيمي و به طرفداري از ملت مسلمان و انقلابي به رهبري امام خميني شركت مي كردند. پرويز و بيژن سعي مي كردند كه دينشان را نسبت به انقلاب و اسلام ادا كنند چون مي دانستند تنها در پرتو پيروي كردن از احكام عالي الهي مكتب رسول الله (ص) است كه رهايي واقعي بدست خواهد آمد.

همانگونه كه رسول(ص) مي فرمود: قولوا لااله الاالله تفلحوا بگوييد نيست خدايي جز خداي يگانه تا رستگار شويد. و در اين رابطه پرويز و بيژن هم راه و طريق صراط مستقيم و الي الله را برگزيدند تا به رستگاري ابدي برسند .

 پرويز ديپلمش را گرفته بود و حاضر بود هرچه در توان دارد براي دفاع از جمهوري اسلامي به كار بندد. برادر و همرزم پيكارگرش بيژن در تاريخ 21 بهمن ماه سال 60 در تنگ چزابه در حمله اي به شهادت رسيده بود و به آرزوي ديرينه اش رسيده بود و وصيت كرده بود كه اين راه يعني خط سرخ شهادت كه راه امام است ادامه دهند.

پرويز نيز پس از شهادت برادرش تصميم به رفتن مي گيرد و مي رود تا راه بيژن  همراه و همرزم و برادرش را ادامه دهد و با او ميثاق بندد كه ما هميشه در صراط پاك الله با هم خواهيم بود. رفت تا سنگر بيژن شهيد را خالي نگذارد و سلاح بر زمين افتاده اش را پرتوان تر و با عزمي راسخ تر برگيرد و با ياري الله به سوي قلب متجاوز نشانه رود.

 زماني كه پرويز عزم سفر كرده بود تا به جبهه جهاد مقدس برود همسر باردارش ماههاي آخر بارداري را مي گذراند و هنوز چهلم برادرش نشده بود. مادرش به او گفت: پرويز جان بمان تا همسرت وضع حمل كند و اربعین برادرت را بگيريم و وسايلي را كه از مردم گرفته ايم به آنها پس بدهيم بعد برو، من هيچ وقت نخواهم گفت نرو! چون نمي توانم و در برابر خدا مسئولم و در آخرت بايد جوابت را بدهم.

 اما پرويز جان هيچ وقت براي گرفتن انتقام نرو، به قصد خونخواهي برادرت نرو، هدفت فقط الله باشد و ياري دين او اگر به قصد انتقام خون برادرت بروي خون او را پايمال و ارزشش را كم مي كني ، چون بيژن خودش اين راه را انتخاب كرده بود و عاشق شهادت بود كه به آرزويش رسيد فقط و فقط نيتت الله باشد.

پرويز به جبهه مي رود تا در رزم مردانه و حق طلبانه دفاع از اسلام شركت كند او در نامه اي كه از جبهه براي خانواده اش نوشته بود همه اش از اسلام و ياري كردن دين حق سخن گفته بود و گفته بود درخت اسلام احتياج به خون و محافظت دارد ، بايد از آن پاسداري كرد.  پرويز در حمله پيروزمندانه فتح المبين در حالي كه مردانه به پيش مي رفت و قلب دشمن را مي شكافت در ميدان نبرد مقدس جهاد في سبيل الله تاريخ 2فروردین سال 61 در منطقه عملیاتی فتح المبین نداي حق را لبيك گفت و روحش به لقاءالله پيوست . پیکر مطهرش را در گلزار شهدای گچساران به خاک سپردند.

روحش شاد و راهش پررهرو باد.

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده