نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهرستان
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر بزرگوار شهید می‌گوید: شهید آنقدر مردمدار و خوش اخلاق بود که تمامی اهالی محل، از کوچک تا بزرگ برای تشییع‌اش آمدند.
کد خبر: ۵۷۴۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵

مادر شهید «محمدکاظم اعزی پاشاکلائی» می‌گوید: یک سال ماه رمضان در فصل تابستان بود به محمد کاظم گفتم که هوا گرم است روزه ات را ادامه نده، گفت: مادر جان گرفتن روزه در روز‌های گرم هنر است و گرنه در هوای سرد پیرمرد هفتاد ساله روزه می‌گیرد.
کد خبر: ۵۷۴۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵

شهید «علی اکبری» در وصیت نامه خود می‌گوید: «با قرآن مانوس باشید چرا که انس با قرآن باعث هدایت می‌شود.»
کد خبر: ۵۷۴۶۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵

همزمان با روز اربعین و خیل دوستداران حسینی در مسیر کربلا و نجف، جاماندگان از این سفر معنوی در شهرستان های مختلف استان ایلام با حضور امام جمعه، خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران و آحاد مردم، کارکنان و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ها هم قدم با عاشقان آقا اباعبدالله الحسین(ع) با پیاده‌روی در مسیرهای تعیین شده، در این همایش عظیم شرکت کردند. 
کد خبر: ۵۷۴۶۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵

پدر شهید «سیف الله سبک رو» می‌گوید: آخرین باری که می‌خواست برود به او گفتم: پسرم! می‌خواهم امروز کاری کنم که محلی‌ها بگویند اسلام بالاتر از پسر است.
کد خبر: ۵۷۴۵۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

شهید «خسرو نظری» در وصیت نامه خود می‌گوید: «برادرن و خواهرانم! بعد از من راهم را که راه بهشتی هاست را ادامه دهید.»
کد خبر: ۵۷۴۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید ترابی در خاطراتی بیان می‌کند: پسرم چند روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد و هرگز پدر را ندید.
کد خبر: ۵۷۴۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۳

خواهرشهید «حسین آسال» می‌گوید: هوای رفتن به جبهه به سرش زد به او گفتم تازه آمدی پس صبر کن پدر و مادر از مکه بیایند بعد برو. با خنده جواب داد: اگر تو آن جا باشی و آن صحنه‌ها را ببینی به من نمی‌گویی که نرو.
کد خبر: ۵۷۴۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

شهید «حسین آسال» در وصیت نامه خود می‌گوید: «نماز جمعه و جماعات را هرچه باشکوه‌تر برگزار کنید و در انجام واجبات و ترک محرمات بکوشید.»
کد خبر: ۵۷۴۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید بزرگوار میرزایی در بیان خاطراتش می‌گوید: ترکش‌های بمباران قلب همسرم را هدف قرار دادند.
کد خبر: ۵۷۴۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۳

اوحدی معاون رئیس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در اولین یادواره شهدای غریب در اسارت شهرستان ‌های استان تهران بیان کرد: «شهید ۱۵ ساله مهدی حاج کرمی سال ۱۳۶۱ به اسارت در آمد. او با لشکر نجف اشرف از خمینی شهر اصفهان اسیر شده بود و در حالیکه تیری به ران او اصابت کرده بود زیر ضرب و شتم فرماندهای بعث وارد اردوگاه شد. نمایندگان صلیب سرخ برگه کاغذی دادند و به زبان انگلیسی گفتند که قبل اعزام مهدی حاج کرمی باید امضا کند چراکه عفونت وارد خون او شده و ممکن است عضو دیگرش هم قطع شود. برایش همین را نوشتم، به محض اینکه نوشته را خواند، آرام اشک از چشمانش پایین آمد.»
کد خبر: ۵۷۴۵۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

مراسم یادواره شهدای غریب در اسارت در قالب سیصد و شصتمین برنامه شب‌های خاطره حوزه هنری با تقدیر از خانواده ۱۲ شهید غریب در اسارت شهرستان ‌های استان تهران با حضور معاون رئیس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران و مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ‌های استان تهران و جمعی از مسئولان کشوری و لشکری، خانواده‌های معظم شهدا، ایثارگران، آزادگان سرافراز برگزار شد. در ادامه این شب خاطره، تئاتر پرفورمنس با موضوع «شهدای غریب» اجرا شد. فیلم این اجرا را در نوید شاهد تماشا می‌کنید.
کد خبر: ۵۷۴۵۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

محمدجواد زمردیان دبیر کنگره شهدای غریب در اولین یادواره شهدای غریب در اسارت شهرستان ‌های استان تهران خود بیان کرد: «فرمانده عراقی ژنرال ماهر عبدالرشید از سر ستون که به سمت اسرا می‌آمد به جوانان که نزدیک می‌شد برای نقش بازی کردن ترحمی می‌کرد و ظرف آب را باز می‌کرد و کمی به اسرای جوان آب می‌داد. به اکبر قاسمی رسید، جلوی پایش ایستاد و گفت «چیزی طلب کن» قاسمی هم در جواب گفت «کمی آب به من بده و دستانم را باز کن» من که نوجوانی ۱۶ ساله بودم کمی این درخواست به نظرم سنگین آمد و در دل گفتم «من با سن کمم آب نخواستم». اکبر قاسمی آب را گرفت و شروع به وضو گرفتن کرد و بعد از پیدا کردن قبله به نماز ایستاد.»
کد خبر: ۵۷۴۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

«امیرمجتبی جعفری» آزاده و همرزم شهدای غریب در اسارت در یادواره شهرستان ‌های استان تهران که روز پنجشنبه یکم شهریور ۱۴۰۳ در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، گفت: «ما را اسیر کردند و دست‌هایمان را به ستون بستند و گفتند این جاده را بگیرید تا به کامیون برسید، به محض اینکه حرکت می‌کردیم صدای تیراندازی می‌آمد. هر بار که صدای شلیک می‌شنیدیم می‌دیدم یک نفر روی زمین افتاد. کمی اینطرف و آنطرف را نگاه کردم و دیدم دو سرباز عراقی روی تپه‌ها نشسته‌اند و با شرط‌بندی به سمت اسرای دست بسته تیراندازی می‌کنند.»
کد خبر: ۵۷۴۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

به مناسبت برگزاری اولین یادواره شهدای غریب در اسارت شهرستان‌های استان تهران؛
قطعه موسیقی «غریب» با موضوع شهدای غریب در اسارت به همت معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امورایثارگران شهرستان ‌های استان تهران تولید شد.
کد خبر: ۵۷۴۵۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

پوستر نقاشی دیجیتال شهدای غریب در اسارت شهرستان ‌های استان تهران جهت گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدایی که در دوران اسارت به درجه رفیع شهادت نایل شدند، تقدیم مخاطبان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۴۵۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

همسر شهید مدافع حرم «علیرضا بریری»
همسر شهید مدافع حرم «علیرضا بریری» می‌گوید: همسرم به حدی برای شهادت بی‌تابی می‌کرد که خودم به این نتیجه رسیدم اگر قرار است روزی بین من و ایشان جدایی شود، این جدایی همراه با شهادت باشد.
کد خبر: ۵۷۴۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ‌های استان تهران، تصویر شهدای غریب در اسارت این استان را در قالب نقاشی دیجیتال تهیه و تولید نموده است که در ادامه برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند. قسمت اول این تصاویر را در نوید شاهد مشاهده می‌کنید.
کد خبر: ۵۷۴۵۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

شهید «محمدرضا خانی» در وصیت‌نامه‌ای خطاب به پدر و مادرش می‌نویسد: «عزیزانم؛ تا زمانی که زنده هستید از این انقلاب روی برنگردانید و پشتیبان انقلاب باشید و مسجد زیاد بروید تا آنجا که امکان دارد. چون تمام این مبارزات از مسجد شروع شده است.»
کد خبر: ۵۷۴۵۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

وصیت نامه و دستنوشته شهید «محمدحسین بیاتانی داویجانی»
من از اقا و سرورم حسین (ع) درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را یاد گرفتم.
کد خبر: ۵۷۴۵۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴