نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات دفاع مقدس
شهید سید ابراهیم سیادت
دخترمون رو از همین حالا با خودت به نماز جمعه ببر. سّید مصطفی رو هم با داداشم بفرست. از داداش خواستم که هر وقت به جلسه ی دعا یا نماز می ره اون رو با خود
کد خبر: ۴۱۹۹۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۴

نامه های ماندگار
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان حراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۳۰

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۲

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۳

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۳

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۳

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۳

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۱

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۱

نویسنده محمد عزیزی
شوکت پور پس از گفتن این حرف ها به طرف آنان دوید. عزیزی هم پشت سرش بود. به انها که رسیدند کمکشان کردند تا از داخل باتلاق نجات پیدا کنند. فقط یک نفر از رزمندگان درون باتلاق ماند و هر کاریمی کرد نمی توانست خود را به آن سمت که حسن می گفت بکشاند و هر لحظه بیشتر در باتلاق فرو می رفت و فریاد می کشید: «کمک!کمک!»
کد خبر: ۴۱۹۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

شهید والامقام حسین سنگسری
وضو گرفتم و دو رکعت نماز شکر خواندم. آخر پسرم عاقبت به خیر شده بود. بارها از او خواستم که پیش فاطمه ی زهرا رو سفیدم کند.
کد خبر: ۴۱۹۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

گفتم:«می خواهی چه کار کنی؟! اگر پایین بروی، تو هم دچار گرداب می شوی.» گفت:«می خواهم غواصم را نجات دهم، باید نجاتش دهم.»
کد خبر: ۴۱۹۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

خاطرات «پرویز نوروز» از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه؛
دشمن شبانه فاصله بین خودرو‌ها را مین‌گذاری می‌کند. شهید «ابوالحسن یاری» همیشه عادت داشت در این‌گونه کار‌ها نفر اول باشد. ما از این‌گونه ایثارگری‌های او بسیار دیدیم و بهره‌ها برده بودیم. اولین ماشین را که حرکت می‌دهد، با مین برخورد کرده و به شدت مجروح و در حال انتقال به پشت جبهه، به شهادت می‌رسد.
کد خبر: ۴۱۹۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۶

حسين به طرف سيم هاي خاردار رفت، خودش را روي سيم ها انداخت و گفت:« از روي من عبور کنيد، معطل نشويد.»
کد خبر: ۴۱۹۲۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۵

همزمان با 25 دیماه سالروز عملیات بیت المقدس
عملیّات بیت‌المقدس ۲ در تاریخ ۲۵/۱۰/۶۶ و با رمز مقدس «یا زهرا (س)» در منطقه عملیّاتی شمال سلیمانیه و با هدف آزادسازی ارتفاعات غرب شهر ماووت عراق آغاز شد.
کد خبر: ۴۱۹۱۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۶

معرفی کتاب:
«ده متری چشمان کمین» خاطرات جعفر مظاهری از رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس در استان همدان است که در برگیرنده خاطرات وی از ایام کودکی ، دوران انقلاب اسلامی ، حوادث کردستان ، آغاز جنگ تحمیلی و حضور در سرپل ذهاب و دیگر مناطق جنگی و عملیات هایی چون رمضان و ثارالله است.
کد خبر: ۴۱۹۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۵

شهید عباس سعدالله
بابا! مگه تو برای مردم کار می‌کنی؟ وقتی برای خداست. بذار هر کی هر چی می‌خواد بگه
کد خبر: ۴۱۸۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

عروسم جنگ است، حجله ام سنگر، تير و تركش ها نقل و نبات عروسي ام
کد خبر: ۴۱۸۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

معرفی کتاب
کتاب «چراغ راه»؛ به قلم حسن جلالی و سکینه صرفی، زندگی‌نامه و خاطرات شهید «مهدی باقریان» است.
کد خبر: ۴۱۸۸۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

خاطراتی از شهید والامقام غلام رضا سالار
اون نمازش رو سر وقت نمی‌خونه، دیگه نمی‌خوام باهاش دوست باشم
کد خبر: ۴۱۸۸۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳