نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
خاطره‌‌ای از شهید «ماشاالله دهقانی سیاهکی»
همسر شهید تعریف می‌کند: من اول مانع‌اش شدم و او گفت: «پسر عمه‌ام قدرت‌الله شهید شده، زینب مادرش چه لیاقتی داشته که مادر شهید شده است.» همین جمله را که گفت من را کمی آرام کرد.
کد خبر: ۵۷۰۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶

مراسم بزرگداشت رئیس‌جمهور شهید «حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی» و شهدای خدمت، برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۷۰۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۴

خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»
برادر شهید تعریف می‌کند: یکی دیگر از خصلت‌هایش این بود که اگر با ماشین یا موتور سپاه به خانه می‌آمد، ما را سوار نمی‌کرد، می‌گفت: «مال بیت‌المال است، ما حق استفاده شخصی نداریم ... »
کد خبر: ۵۷۰۴۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳

خاطره‌‌ای از شهید «اسحاق اسطحی»
همرزم شهید تعریف می‌کند: «فرمانده گردان برای خاموش کردن تیربار داوطلب خواست؛ چون وضعیت آشفته بود اسحق اولین نیرویی بود که اعلام آمادگی کرد، در حالی که تقریباً همه ....»
کد خبر: ۵۷۰۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳

همرزم شهید «محمدعلی آقاجانی» می‌گوید: دائم در فکر عبادت و پرهیزگاری بود. می‌گفت که حتی در سربازی باید در نماز جماعت شرکت کنیم. توصیه همیشگی‌اش تجمع در مساجد و شرکت در مراسم مذهبی بود. معتقد بود که تفریحات انسان نباید او را از جایگاه معنوی و مذهبی‌اش دور سازد.
کد خبر: ۵۷۰۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

شهید «خدا‌کرم کشاورزی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «صبح که از خواب پا شدم ديدم که همه ازدحام کردند و دارند با همکاری يکديگر یک سنگر می‌سازند پس از ساعتی پيش آن‌ها رفتم و سوال کردم اين را برای چه می‌خواهید؟ گفتند: برای نمازخانه و...» متن کامل خاطره چهارم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۰۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲

شهید «خدا‌کرم کشاورزی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به سنگر فرماندهی رفتيم کمی به آن‌ها در ساختن سنگر کمک کرديم و دوباره به سنگر برگشتم و اين چند کلمه را يادداشت کردم خدايا هرچه زودتر ايران را پیروز گردان و...» متن کامل خاطره سوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۰۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

شهید «خدا‌کرم کشاورزی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «شب ساعت 8 باران شروع شد که تا نزديک صبح ادامه داشت. من در اين روز تامين بودم که ساعت 7 صبح از خواب بيدار شدم، پس از شستن دست‌ها و صورتم وسايل انفرادی را مهيا کردم و...» متن کامل خاطره دوم این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۰۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

خاطره‌‌ای از شهید «بابک خورگویی»
پدر شهید تعریف می‌کند: شهید به من گفت «بابا برای من اینجا عروسی گرفتن، شما خبر نداری. ما اینجا زندگی خودمان را داریم و ...»
کد خبر: ۵۷۰۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

مراسم بزرگداشت شهید جمهور خادم الرضا(ع)، حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی و شهدای خدمت در بوئین‌زهرا برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۶۹۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

خاطره‌‌ای از شهید «علی صفت‌زاده»
پدر شهید تعریف می‌کند: «همیشه جوابم را با مهربانی می‌داد. اگر او را برای کاری می‌فرستادم آن کار را با دقت تمام انجام می‌داد. ما هم همین قدر که او ما را دوست داشت و گرامی می‌داشت، دوستش داشتیم...»
کد خبر: ۵۶۹۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

خاطره‌‌ای از شهید «جمعه بذرافشان خیرآباد»
پدر شهید تعریف می‌کند: شهید می‌گفت: «اگر حالم کمی خوب شود دوباره به جبهه می‌روم و برای دفاع از میهنم تلاش می‌کنم و تا آخرین قطره خونم برای کوتاه کردن دست دشمنان از کشور عزیزم می‌جنگم.»
کد خبر: ۵۶۹۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

مادر شهید «فتح‌الله نوروزی» نقل می‌کند: «زمانی که باردار بودم، دوست داشتم فرزندم پسر باشد. نذر کردم خداوند پسری به من عطا کند تا در راه او قدم بردارد و سرباز امام زمان(عج) شود.»
کد خبر: ۵۶۹۹۲۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

به یاد شهید «محمد عباسی‌مهر»؛
مراسم شصت و یکمین مراسم گرامیداشت و خاطره ‌گویی شهدا به یاد شهید «محمد عباسی‌مهر» در گلزار شهدای قزوین برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۶۹۸۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۷

همسر شهید «صادق حبیبی بیزکی» می‌گوید: آنقدر صبور بود که با مقاومت سعی می‌کرد مشکلات خود و دیگران را حل کند، شهادت را دوست داشت و در آرزوی رسیدن به این مقام روز و شب خود را سپری می‌کرد.
کد خبر: ۵۶۹۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۶

همسرشهید «محمد علی سبحانی» می‌گوید: از نظر اقتصادی به فقرا کمک می‌کرد بدون این که کسی بداند. زندگی ساده و دور از تجملات داشت. در برابر مشکلات بسیار صبور بود.
کد خبر: ۵۶۹۷۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۴

خاطره‌‌ای از شهید «علی اکبر صادقی»
در خاطراتی از شهید علی اکبر صادقی نوشته شده است: مادر شهید هنگام تدفین پیکر فرزندش نجوا می‌کند "خدایا از تو می‌خواهم عنایتی کنی تا فرزندم چشمانش را باز کند تا من مانند دوران حیاتش یک بار دیگر برای آخرین بار به چشمانش نگاه کنم" و در این هنگام، شهید چشم باز می‌کند تا درخواست مادرش را اجابت کند.
کد خبر: ۵۶۹۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۳

خاطره‌‌ای از شهید «عیسی کریمی»
داماد برادر همسر شهید تعریف می‌کند: «من به همراه خانواده‌ام در تشییع پیکر شهید شرکت کردیم. پیکر شهید را دیدم که با لب خندان به شهادت که آرزوی دیرینه‌اش بود رسیده و در همان روز ...»
کد خبر: ۵۶۹۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۳

در آستانه سالروز رحلت حضرت امام خمینی(ره)، جانبازان دوچرخه‌سوار بصیر استان آذربایجان شرقی با شهدای قزوین تجدید بیعت کردند.
کد خبر: ۵۶۹۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۳

مادر شهید «حسن علیزاده» می‌گوید: یک روز از جنگ آمده بود، آن روز هم جمعه بود. گفت: برویم نماز جمعه گفتم لباس‌ها را باید بشورم تا خشک شود، گفت: نه لباس‌ها را خیس بده آمدی می‌شوری و من روی بخاری خشک می‌کنم آمد از دستم گرفت و من را تا سر کوچه برد و برایم ماشین گرفت من را فرستاد و گفت خودش پشت سر می‌آید. خیلی اهل نماز و خدا بود.
کد خبر: ۵۶۹۶۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۲