معرفی کتاب
نوید شاهد در این خبر کتاب "همسران رزمندگان" از مجموعه کتب لشکر فرشتگان که توسط ستاد کنگره ملی نقش امام خمینی(ره) در دوران دفاع مقدس و 6هزار و 200 شهید استان مرکزی به چاپ رسیده است را معرفی اجمالی می‌کند.
کد خبر: ۴۹۸۰۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۰
نوید شاهد - کتاب «به وقت زیارت1» نوشته اسماعیل وکیل زاده که از سوی نشر معبر آسمانی به اهتمام اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس روانه بازار شده است، به موضوع خاطراتی از دیدار با خانواده شهدا می‌پردازد.
کد خبر: ۴۹۸۰۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
نوید شاهد - در آیینی با حضور معاون سیاسی و امنیتی استاندار کهگیلویه و بویراحمد و جمعی دیگر از مسئولان از 4 عنوان کتاب دفاع مقدس رونمایی شد.
کد خبر: ۴۹۷۹۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۹
نوید شاهد - سرهنگ «امیرعباس آسمند» گفت: از ابتدای امسال تاکنون 40 عنوان کتاب دفاع مقدس در کهگیلویه و بویراحمد تولید و چاپ شده که از این تعداد، 30 عنوان مکتوب و 10 عنوان کتاب صوتی است.
کد خبر: ۴۹۷۹۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۹
نويد شاهد – همت الله در زمان اوج گیری مبارزات مردم علیه رژیم خودکامه شاه در زمینه پخش نوار و کتاب فعالیت هاى چشمگیری داشت. وى به همراه دوستانش کتاب خانه «سجادیه» قلعه کش را تشکیل داد. گزيده زندگينامه اين پاسدار شهيد را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
کد خبر: ۴۹۷۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۸
نوید شاهد- به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس از ۱۰ عنوان کتاب صوتی دفاع مقدس در کرمانشاه رونمایی شد.
کد خبر: ۴۹۷۹۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۸
نوید شاهد_ با حضور رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس از ۲۰ عنوان کتاب این مجموعه در استان همدان رونمایی شد.
کد خبر: ۴۹۷۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۸
نوید شاهد- غلامرضا پیامنی درباره شهید «بهروز بیات» تعریف می کند: قبل از شهادتش به او گفتم انگشتر و چفیه اش را به من بدهد و زمانی که شهید شد متوجه شدم که انگشتر و چفیه اش را به من هدیه داده است.
کد خبر: ۴۹۷۸۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۷
نوید شاهد - «حنانه شو» عنوان کتاب ی به قلم «زهره سادات علمدار» نوشته شده و خاطرات «نسرین سرلک» را از دوران دفاع مقدس ارایه کرده است.
کد خبر: ۴۹۷۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۷
نوید شاهد - «سیدمحمد جواد موسوی» یکی از زندانیان دوران انقلاب می باشد که با مشارکت و امضاء بیانیه ای از طرف جمعی از زندانیان موافقت خود را برای پشتیبانی از مردمی که خود را برای یک انقلاب با شکوه آماده می کردند اعلام کرد.
کد خبر: ۴۹۷۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۸
با روایت خاطرات همسر شهید "ذوالقدر"؛
نوید شاهد - کتاب "ماه و پروین" با روایت داستانی خاطرات همسر شهید "جلال‌الدین ذوالقدر" در قزوین منتشر شد.
کد خبر: ۴۹۷۷۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
نوید شاهد_ کتاب "داس و شمشیر" روایتی متفاوت از جنگ ایران و عراق، به قلم محمدعلی صمدی است. نویسنده این کتاب سال 1365 را در تاریخ معاصر ایران، برجسته دانسته و معتقد است که این سال از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است. نوید شاهد تهران بزرگ به معرفی این کتاب پرداخته که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۴۹۷۷۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
نوید شاهد- علاقه‌مندان به آثار نشر شاهد دو روز دیگر برای خرید از نمایشگاه کتاب مجازی فرصت دارند.
کد خبر: ۴۹۷۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
خاطراتی از یادگاران انقلاب/ 1
نوید شاهد –«سیدمحمدجواد موسوی» یکی از زندانی های دوران انقلاب است که توسط ماموران ساواک دستگیر و شکنجه می شود و به کاری که انجام نداده اعتراف کرده و باعث خنده پنهان مامور ساواک می شود.
کد خبر: ۴۹۷۶۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۲
نوید شاهد - رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران منطقه یک کرج از برگزاری جلسه هماهنگی برنامه‌های یوم‌الله دهه فجر خبر داد.
کد خبر: ۴۹۷۶۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
نوید شاهد - کتاب «بهشت تخریب» دریچه‌ای به دنیای بهشت‌گونه تخریب‌چیان کم‌سن‌وسال باز می‌کند، آنان که یکی از پرمخاطره‌ترین واحد‌های رزمی را برگزیده بودند.
کد خبر: ۴۹۷۶۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
نوید شاهد_ کتاب "راه ستاره‌ها" روایت زندگی و مجموعه خاطرات، شهید مدافع وطن «محمد غفاری» است.
کد خبر: ۴۹۷۵۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۴
نوید شاهد – مصطفی احدی برادر شهید حمید احدی در کتاب " چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: مرتضی آمده بود دنبال‌مان تا برای اقامه‌ی نماز ظهر به مسجد «چهل ستون» برویم. با اصرار حمید، پسر همسایه‌مان اصغر اسکندری هم همراه‌مان آمد. ماه رمضان بود و در خانه گرسنگی را بیش‌تر احساس می‌کردیم. دل‌مان می‌خواست یک جورهایی خودمان را سرگرم کنیم تا وقت افطار برسد.
کد خبر: ۴۹۷۵۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
نوید شاهد - اصغر اسکندری دوست شهید "حمید احدی" در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: نیمه‌های فیلم یادم افتاد که بعد از نماز با حمید قرار داشتم. می‌خواستیم برویم دیدن یکی از دوستان و سر راه بستنی بخوریم. تماشای فیلم در سالن تاریک سینما، مزه‌ی دیگری برایم داشت که با وجود نصیحت‌های حمید، باز هم قایمکی به آن‌جا می‌رفتم.
کد خبر: ۴۹۷۵۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۸
نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: سرم را پایین انداختم و دستم را به کمرم گرفتم. فرمانده کنارم ایستاد و به آسمان نگاه کرد. تنهایی در دلم رخنه کرد و بغضی گلویم را گرفت. دلم برای عطر غذای مادر تنگ شد. نفس عمیق کشیدم و ریه هایم را از هوا پر کردم. فرمانده چوب توی دستش را به گوشه ی کفشش کوبید.
کد خبر: ۴۹۷۵۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۴