مختصری از وصیتنامه شهید بهادر افروز

نام شهید : بهادر

نام پدر : فرج اله

تاریخ تولد : 1335

محل تولد : کوپن

شغل: پاسدار

تاریخ شهادت : 65/11/5

محل شهادت : شلمچه

زیارتگاه :گلزار شهدای گچساران

شهيد بهادر افراز

اللهم الرزقنا توفيق شهادت في سبيله

به نام خدايي كه همه چيزم از اوست ، معشوقم اوست، بنام او كه زنده به اويم ، زندگيم به خاطر اوست ، بودنم از اوست ، رفتنم از اوست . به نام خداي شهيدان ، شهيداني كه با شهادتشان از زندان تن آزاد مي شوند .

سلام بر تمامي انبياء الهي و ائمه اطهار از آدم تا خاتم و از خاتم تا مهدي (عج) ، آنها كه در طول تاريخ چنان مشعلي فرا راه بشريت قرار گرفتند تا انسانها را از افتادن به منجلاب فساد و تباهي و كفر باز دارند . سلام بر امام امت ، فريادگر عصرها و نسلها در طول تاريخ ، اسوه ايمان و صبر و مقاومت ، الگوي قاطعيت و نبرد عليه زورگويان و ستمگران تاريخ . خدايا عمر تباهي دارم ، در لحظه لحظه عمرم آرزويم اين بود كه بتوانم سعادت خدمت در راه ترا داشته باشم ليكن سعادت نداشتم ، اكنون كه اين افتخار بزرگ را نصيب اين بنده ناقابل نمودي تا در صحنه ي نبرد حق و باطل به قيام عليه كفر و ظلم و آنچه بوي كفر و شرك مي دهد قيام كنم ، سپاسگزارم . اين براي من افتخاري بزرگ است كه در چنين زماني زيست مي كنم و تحت رهبري امام به جهاد مشغولم و چه زيبا و دوست داشتني است خالصانه در راه خدا قدم برداشتن و به درجه رفيع شهادت نائل آمدن و چه زشت و ناپسند است در خانه مردن كه هميشه از اينگونه مردن وحشت داشتم زيرا كه دنيا محل گذر است و رو به فناست پس چه بهتر كه فرزندان آخرت باشيم ، بگذار سوراخ سوراخمان كنند ، بگذار پيكرمان را صدپاره كنند ، بگذار گلوگاهمان را به برق ضربات شمشيرهايشان پاره كنند . خدايا اگر جز با ريختن خون من اسلام به پيش نمي رود ، بگذار كه قطره خون ناچيز من در درياي بيكران خون شهيدان حل شود . پروردگارا اميد رحمت از تو دارم نااميدم مكن ، خدايا اگر شهيد نشوم با چه رويي در حضور سرورم امام حسين (ع)ظاهر شوم . خدايا شهادتي نصيبم كن كه با بدني پاره پاره حضور آقايم امام حسين مشرف شوم ، خدايا مگر اين ملت چه كرده اند كه اينچنين عليه اش ناجوانمردانه بسيج گشته اند ، آخر مگر در اين دنيا استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي جرم است كه اينها اينچنين وحشت دارند . به جهانخواران شرق و غرب بگوييد كه اگر خانه و كاشانه ام را به اسارت بريد و اگر سرمايه اي را كه ندارم تاراج كنيد ، اگر گلوله هاي شما قلب ما را سوراخ كند ، آرزوي فروختن دينم را به گور خواهيد برد و در لحظه مرگ نيز فرياد مي زنم اسلام پيروز است ، كفر و نفاق نابود است .

اي خوشا با فرق خونين در لقاي يار رفتن                           سر جدا پيكر جدا در محفل دلدار رفتن

اما شما اي امت حزب ا... اگر بخواهيد كه روح شهدا از شما گله مند نباشد امامتان را تنها نگذاريد چرا كه او بود كه سيلي محكم اسلام و انقلاب را بر صورت كفر نواخت و با مشت حق بر دهان باطل كوفت و او بود كه درس ايستادگي و مقاومت و شهادت را به ما داد  . امام را تنها نگذاريد كه در اين صورت به ياري خدا پيروزيد . هميشه در صحنه باشيد و با حضور انبوه و يكپارچه تان مهر باطل بر گفته هاي اهريمني دشمنان بزنيد .

برخيز برادر كه طريق حق ، گام زنيم                                از بادة گلرنگ شرف ، جام زنيم

از خون شهيدان ، شرري برگيريم                                   صد شعله به تاج و تخت صدام زنيم

شما پدر و مادر عزيزم مي دانم كه من پسر خوبي براي شماها نبودم و مي دانم كه در طول عمرتان زحمات زيادي كشيديد ولي چه كنم كه خدا بالاتر و والاتر از شماست . اگر لطف حق شامل حالم شد و وارد بهشت شدم مي روم نزد فاطمه براي تو مادرم و نزد پيامبر و علي و حسين براي تو پدرم شفاعت مي كنم . پدر و مادر عزيزم به خدا قسم آنقدر شماها را دوست دارم كه قلم از نوشتن آن و زبان از گفتن آن عاجز است . خداوند به شماها صبر عنايت فرمايد . اگر مي خواهيد گريه كنيد و جاي خالي مرا با قطرات اشكتان جبران كنيد جلوي مردم گريه نكنيد  كه دشمنانم شاد شوند . دستتان را مي بوسم و به فرزندبودنتان افتخار مي كنم . پدرجان يادت هست كه در كوچكي تفنگ به دست من مي دادي و رزم و جنگ ياد من مي دادي . پس نبايد پدرجان حالا ناراحت شوي چون كسي كه فرزند تيرانداز و رزمي تربيت كند بايد او را در رزم براي خدا فدا كند . پدر و مادرم مهربانم من از اين جهان به جهان ديگر رخت برمي بندم ، جايي كه ديگر ظلم نيست ، تبعيض نيست و صدام و معاويه وجود ندارد ، جايي كه همه امت ها در آن به اوج كمال مي رسند . صديقه كوچولو دخترك دلبندم ، سمانه شيرين و عزيزم ، كبراي كوچكم و زهره درخشانم شما را مي بوسم و بر ديده جاي مي دهم . عزيزانم هيچوقت در انتظار پدر نباشيد چرا كه شايد اين انتظار عمري به طولاني عمر خودتان داشته باشد چرا دلتنگي برايتان مرا رنج مي دهد ولي چه كنم كه دلتنگم از اينكه خدا راضي نباشد از من – مرا ببخشيد . اما شما برادران عزيزم حلالم كنيد كه از مشمولين رحمت خدا گردم ، صبر داشته باشيد و مطمئن باشيد كه انقلاب با شهادت رهروانش از بين نمي رود . تا رهبري چون امام و تا امتي چون حزب ا... و تا مكتبي چون اسلام داريد ، پيروزيد . عزيزانم درست است كه جاي من در ميان شماها خالي است ولي بدانيد كه دنيا گذرگاه موقتي است كه دير يا زود همه انسانها بعد از اقامت كوتاهي در آن آنجا را بايد ترك گويند ، صبر داشته باشيد برادران عزيزم كه خدا با ماست . با همسر و فرزندانم مهربان باشيد و آنان را چون فرزندان خودتان تربيت كنيد . بگذاريد به درسشان ادامه دهند و تا آنجا كه مي توانند به تحصيل ادامه دهند . حتي اگر تمام دارايي ام را فدايشان كنيد آنها را فاطمه وار و زينب گونه بار بياوريد .. به اسلام و امام وفادار باشيد .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد