فاتحان خرمشهر
شهید در سال 1342 در خانواده ای مستضعف به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در کوخدان زادگاهش ادامه داد و برای ادامه تحصیل دوره راهنمایی را در سی سخت به پایان رساند ،تا اینکه زمان دفاع از کشور و جلوگیری از تجاوز دشمن فرا رسید و روانه جبهه های حق شد.

نام شهید : اکرم

نام پدر : محمد جان

تاریخ تولد : 1342

محل تولد : کوخدان

تاریخ شهادت : 61/3/3

محل شهادت : خونین شهر

زیارتگاه :روستای کوخدان

زندگینامه

شهید در سال 1342 در خانواده ای مستضعف به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در کوخدان زادگاهش ادامه داد و برای ادامه تحصیل دوره راهنمایی را در سی سخت به پایان رساند ،تا اینکه زمان دفاع از کشور و جلوگیری از تجاوز دشمن فرا رسید و روانه جبهه های حق شد و عاقبت در این راه شربت شهادت نوشید .

جاودانگیش در مجلس ملکوتیان مبارک باد

بسم رب الشهداء

ما به آغوش شهادت مى رويم و بسويش پرواز مى كنيم

بنام خدا كه همه چيزم از اوست بنام خدا كه زندگى ام در جهت اوست و زنده به اويم و بنامش كه زندگى ام به خاطر اوست و معشوق و معبود و مرادم اوست در اينجا كه مى گويم شهادت سرآغاز پايندگى است نپرسم زمرگى كه خود زندگى است . خدا را شكر مى كنم كه قدرى مهلتم داد تا اسلام واقعى را بشناسم و در خاموشى و جهل از دنيا نروم . حزب جمهورى اسلامى باعث شد كه من از درون خود بيرون آيم و دوروبر خود را بنگرم و بزندگى از ديد ديگرى نگاه كنم .

آرى امام كارى بس عظيم كرد . وى باعث شد دنيا از خواب بيدار شود و انسانيت را دوباره يادآورد . خوشحالم كه جانم را نثار اسلام و مكتب محمد(ص) و على(ع) و نايب امام زمان خمينى بت شكن مى كنم و افتخار مى كنم كه ايدئولوژيم اسلام است اسلامى كه بمن فهماند چگونه بينديشم و چگونه راهم را انتخاب كنم در واقع من از زمانى توانستم براه واقعى اسلام بيايم كه شهيد مظلوم بهشتى عزيزمان را به شهادت رساندند و بعد ازمدتى پا به سپاه پاسداران نهادم تا از معنویات درون سپاه استفاده كنم و بهتر به مكتبم آشنا شوم تا آنجا كه خونم را نثار اين مكتب مى كنم . من امروز عازم جبهه هستم و هيچگونه وحشت و نگرانى در وجودم احساس نمى كنم بلكه خيلى مسرورم كه اين آگاهى را دريافتم كه مى توانم فرمان امام را بلادرنگ و اجراشدنى است و با رضايت كامل مجرى آن هستم من اين مرگ را از عسل بر وجودم گواراتر مى دانم چون اطاعت از امام است و اين وظيفه شرعى هر مسلمان است . اكنون من عازم جبهه و ميدان نبرد هستم . شهادت را كاملا در وجودم  احساس مى كنم و ذره اى ترديد بر من مستولى نيست . پدر ، مادر برادران و خواهران و همچون اقوامان عزيزم سلام . ممكن است وقتى كه شما نوشته ها را مى خوانيد من ديگر نباشم و از حالت مادى كه دارم خارج شده باشم چون براى يك مسلمان مرگى وجود ندارد . و اين حالت تحولى است . اميدوارم كه زياد بى تابى نكنيد كه اين كار از اجر شما مى كاهد . انسان براى گذراندن امتحان در اين جهان آفريده شده و تمام كارها و مسائل براى امتحان انسان است و فرزند دار شدن هم جزئى از اين امتحان مى باشد ، امانتى است پيش شما از طرف خداوند كه د رموقع لزوم آن را بايد پس دهيد و آنگهى اين مرحله براى همه مى باشد . « انا لله و انا اليه راجعون»پس چه خوب است كه انسان در راه خدا از اين مرحله بگذرد . وصيتم به پدر و مادر و برادران و خواهران و اقوامانم اين است كه بعد از شهادتم سياه نپوشند و عزا نگيرند چون شب داماديم است و خوب مى د انم كه قلبم و روحم هميشه پيش معبودى است كه افريننده جهان است و اين آرزوى من بود و مى خواهم جشن بگيريد و افتخار كنيد كه براى اسلام و براى مردى به جهاد رفتم كه نايب صاحب الزمان (عج) و براى حق و حقيقت و مبارزه با كفار است چون خداوند گفته :

« مان من قطره احسب الله من قطره دم فى سبيل الله  يعنى هيچ قطره اى در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره اى كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست » و من مى خواهم كه با اى قطره خون به عشقم برسم .

خدا را سپاس بيكران مى گويم كه در رحمت جهاد را بر من گشود و جرأتم داد تا از مرگ نهراسم و زنده و مرزوق بمانم . مادر مهربانم وصيتم به تو اين‌است :

تو نيز زينب زمان باش و تا الان كه امانتى خداوند به تو داده بود خيلى خوب اماندارى كردى و اميدوارم كه بتوانى بطور كامل زينب زمان باشى مادر كوه باش وچون كوه استوارى كن هرگونه افسردگى و ناراحتى تو مطمئنا باعث عذاب روح من مى شود خوشحال و اميدوارم كه هيچوقت تو را فراموش نخواهم كرد و هميشه روحم همراه با تست مادرم فرزندانت را آنچنان تربيت كن كه فقط در راه الله بروند و بدان كه اجر تو بيشتر خواهد بود . خداوند هركس را دوست مى دارد و مى خواهد به او كرامت كند و او را ترفيع درجه اى بدهد او را با سختى ها از قبيل نقصان مان يا مريض يا با گرفتن اولاد و يا غير او را مى آزمايد مادر اميدوارم كه ما هم جزء اولياء الله باشيم و از اين امتحان روسفيد در آييم و بر تو هم نزد پروردگارت سربلند باشى و در اين گونه امتحانها موفق باشى پس چندان ناراحت نباش كه خدا خود صبر مى دهد . مادر گريه نكن چون با گريه كردن دشمن خوشحال خواهد شد و ما هم دوست نداريم كه دشمن خوشحال باشد مادرم من پسر خوبى براى تو نبودم اميدوارم كه مرا عفو كنى و شيرت را بر من حلال سازى ، مادر از شهادت مرا باكى نيست شهادت مانند مادرى است كه تنها فرزندش را در آغوش مى گيرد . شهادت نقطه اوج و آرزوى مسلمين است شهادت قله رفيع انسانيت است ما به آغوش شهادت مى رويم و بسويش پرواز مى كنيم .

پدر ارجمندم : در راه خدا اسماعيلهاى خود را م‌اده كنيد مبادا اگر فرزندت در راه اله شهيد شد غمى به چهره مردانه ات بنشيند ، شادان باش و بدان كه شهادت يكى از اعضاء خانواده باعث سربلندى و عزت و شرف خانواده بلكه اسلام است .

برادرانم سعى كنيد درك كنيد كه راه خدا بهترين راههاست پوينده و كوشنده اين راه باشيد و الا پشيمان مى شويد . خواهرانم : مى خواهم همچون زينب باشيد و او را بشناسيد و مقلدش باشيد و تحمل و صبرش را در مصيبت كربلا به آن بزرگى كه جلو چشمش اتفاق افتاد سرمشق خودم قرار دهيد و با حفظ حجاب و نجابت و عفت خود او را خشنود نمائيد . از همه مردم مى خواهم كه بريسمان متين خدائى چنگ زنيد و از تفرقه بپرهيزيد و گرنه مديون خون شهدائيد و آن بر سر شما خواهد آمد كه يزيديان به شما حاكم باشند .
برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۳
انتشار یافته: ۱
سعیدرضایی کوخدان
|
United Arab Emirates
|
۰۲:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۱
0
2
باعرض سلام خدمت همه ی شما دوستان که زحمت کشیدید شهید رو معرفی کنید
شهید پناهی عمویه بنده میباشند
واقعا غصه میخورم که ایشون رو ندیدم
چون خیلی شهید مهربون بودند و مردم دار
به همه احترام میزاشتن.همه ایشونو دوس داشتن
وهنوز هم دارن چون یک شخصیته روحانی داشته
وخیلی شوق شهادت داشت
ایشون یعد از باز پس گیری خرمشهر شهید میشن
به نقل از همرزمشون آقای عبدالله پور :
شهید پناهی میگفت شهرو پس گرفتیم ولی شهید نشدم وچیزی نگذشت که ایشون به درجه رفیع شهادت رسیدند و بعداز اصابت گلوگه به ایشان که
ایشون هم مثل امامش حسین تیر به گلوشون اصابت کرد به شهادت رسیدند.ودر لحظه آخر گفتند که دیدی منم شهید شدم
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده