مختصری از زندگینامه شهید سروان ارجاسب شجاعی
نام شهید :ارجاسب
تاریخ تولد : 56/1/1
زادگاه:
روستای تنگ انار
تاریخ شهادت
: 86/3/8
محل شهادت
: کرمان
زیارتگاه: گلزار شهدای یاسوج
زندگینامه
بسم رب الشهدا و الصدیقین
مبادا بپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدی شده و در نزد خدا بهره مند خواهند بود آنان به بخشش و رحمتی که خداوند نصیبشان کرده شادمانند و مژده دهند به مؤمنانی که هنوز به آنها نپیوسته اند و در پی آنها به سرای آخرت خواهند شتافت که از مردن نترسند و برای از دست دادن دنیتا غم نخورند.
شهید سروان ارجاسب شجاعی سرشت اول فروردین 1356 در روستای تنگ انار کهگیلویه در خانواده ای متدین و شریف اولین فرزندی بود که پا به دنیا گذاشت و مایه شادمانی و شور و اشتیاق و برکت در خانواده شد. آثار بزرگی و نیک سیرتی از همان اوان کودکی در چهره او پیدا بود تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و دوران راهنمایی را در روستای شیخ هابیل در جوار حرم امامزاده یحیی(ع) به پایان رساند و برای ادامه تحصیل راهی شهر دهدشت شد . وی با همه سختی ها و مشکلات و محرومیت ها دوران دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و با وجود قبولی در کنکور به دلیل پیش آمدن بعضی مشکلات از ثبت نام در دانشگاه منصرف گردید. سال بعد راهی خدمت مقدس سربازی شد و با عشق و علاقه این دوره را به پایان رساند. شهید شجاعی علیرغم کار کردن برای تأمین مایحتاج زندگی خانواده اش دوباره تصمیم به ادامه تحصیل گرفت در چندین رشته دانشگاهی قبول شد نهایتاً به مرکز تربیت معلم دارالقرآن کریم اصفهان راه یافت بعد از فراغت از تحصیل به خاطر علاقه ای که به نظام اسلامی و نیروی انتظامی داشت در آزمون ورودی دانشکده علوم انتظامی تهران شرکت نمود و موفق به اخذ گواهی نامه دوره آموزشی و درجه افسری گردید و در لشکر 101 کرمان تیپ تکاور ابوذر مشغول به خدمت شد .
شهید سرافراز شجاعانه و بدون ترس و واهمه به مبارزه با دشمنان دین و میهن پرداخت و همواره به شغل مقدس خود افتخار می کرد. تا اینکه سرانجام در تاریخ 86/3/8 در کرمان در درگیری با اشرار پلید و نامرد قاچاقچیان مواد مخدر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پاره ای از خصوصیات اخلاقی و فردی شهید :
شهید فردی با تقوا ، مؤمن، قرآنی ، صبور و مهربان بود در برخورد با دیگران همیشه لبخندی بر لب داشت اگر خودش سخت ترین ناراحتی را هم داشت هرگز به روی خود نمی آورد و حس شوخ طبعی داشت و دوست می داشت همیشه اطرافیانش شاد و خوشحال باشند. در هر مجلس و محفلی می نشست به دلیل اخلاق خاص و صحبتهای گیرایش همه را تحت تأثیر می گذاشت لباس ساده می پوشید اما همواره ظاهری زیبا و آراسته داشت . برای خود اهل قناعت بود و هرچه داشت به دیگران می بخشید جذبه های دنیوی در مقابل روح بزرگ و منش والای او پست و بی ارزش می نمود در کارهای کشاورزی و دامداری و حتی خانه داری از دل و جان به جای پدر و مادر کار می کرد. غرور و تکبر و ادعا نداشت اهل تلاش و مجاهدت بود . در ایان تعطیلات و در حین تحصیل برای معاش خانواده و کسب رزق حلال با همت و اراده قوی که داشت کار می کرد . او وظیفه خویش می دانست که که هزینه معاش خود و خانواده اش را تأمین کند. لذا در دوره دانشجویی ضمن اشتغال به تحصیل و شرکت در برنامه های مختلف فرهنگی و ورزشی در بعضی روزها کارگری می کرد . اهل صله رحم بود هرجا قوم ، فامیل و آشنایی داشت در فرصت های مختلف به او سرکشی می کرد.