مختصری از زندگینامه شهيد احمد مرادي
نام شهید : احمد
نام پدر : محمد
تاریخ تولد : 1346
محل تولد : روستاي كوه دهك عليا
تاریخ شهادت : 66/4/31
محل شهادت : سومار
زیارتگاه : گچساران
زندگي نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
سرباز قهرمان و پاكباخته توأم با كمالات قرآني شهيد احمد مرادي در تاريخ 1346/7/1 در روستاي كوه دهك عليا روستايي محروم از همه امكانات اجتماعي و فرهنگي در خانواده اي فقير و مذهبي كه تجسم فقر مادي و در عين حال غناي روحي معنوي بود پا به عرصه وجود گذاشت، از آنجايي كه فقر و ناداري را بر خانواده خويش احساس مي كرد چون اولين و بزرگترين فرزند خانواده بود خود را موظف دانست كه از همان كودكي براي حل مسائل مادي و معنوي خانواده عنصري فعال به حساب بيايد لذا در سن 6 سالگي مطابق معمول پا به محيط مدرسه گذاشت لذا چون روستاي ايشان از داشتن مدرسه محروم بود به روستاي همجوار جهت گذراندن دوره ابتدايي مي رفته و شبها برمي گشتند تا با هوش و استعداد كنجكاوي كه داشت توانست تحصيلات ابتدايي را با موفقيت به پايان برساند. دوران راهنمايي را با آن شرايط جغرافيايي كه روستاي خويش تا محل مدارس راهنمايي كه جهت گذراندن دوران راهنمايي به باشت عزيمت كرده بود با چنان سختي و دلگرمي سپري نمود. در عين حال سال اول راهنمايي ايشان مصادف شد با اوجگيري انقلاب با وجود اين امكانات تحصيلي را از كيلومترها راه بدون وسيله نقليه جهت طي كردن مدت تحصيلات فراهم مي نمود. شهيد مرادي در ميان دانش آموزان از خصوصيات برجسته اخلاقي برخوردار بود،وي فعالانه در راهپيمايي ها شركت داشت. چشمان بيدار ايشان روزها و شبهاي انقلاب را در سنگرهاي دفاعي مي گذراند. در پايگاههاي مقاومت در مراسمات، در مجالس مذهبي فعاليتهاي زيادي داشت،تنها چيزي كه زياد بر او تأثير مي گذاشت درد محرومان بود زيرا شهيد خود در خانواده خويش با محروميت دست و پنجه نرم كرده بود .پس از اتمام دوران راهنمايي وارد مقاطع دبيرستاني گرديد در حين چنين مشكلاتي در تاريخ 62/5/6 با احساس وظيفه شرعي تشكيل خانواده داد و با ازدواج مسئوليت سنگيني را بر دوش خود احساس مي كرد. وي سالهاي دبيرستاني را يكي پس از ديگري طي مي كرد و سرانجام دوران دبيرستان را در باشت گذراند و در سال 64-65 موفق به اخذ مدرك ديپلم نائل آمد. وي هرجا قدم مي گذاشت به خاطر خصوصيات ايده آل اخلاقي كه داشت اخلاقش زبانزد خاص و عام بود و با وجود اين مشكلات به موقع صله رحم را به نحو احسن انجام مي داد. در نشست و برخاست و معاشرت هر فردي را شيفته خود مي كرد. متانت و وقار او طوري بود كه هيچ گاه كسي از او آزرده خاطر نمي شد. او سرانجام به خاطر وضعيت خانوادگي پدر كه صاحب تعدادي فرزند و زن بود در محيط خانواده امرار معاش برادران و خواهران را از راه فعاليت شبانه روزي كه داشت تأمين مي كرد. بخصوص وقتي كه صاحب خانواده شد مسئوليت خانواده خود و پدر را بر دوش خويش احساس مي نمود. پس از اتمام دوران دبيرستان در تاريخ 65/8/15به خدمت مقدس سربازي رفت و دوره آموزشي خود را در مدت 8 ماه در پادگان هوابرد شيراز گذراند وي آموزشهاي مختلف از جمله چتربازي،كماندو، تكاوري و آموزشهاي عمومي و تكميلي را در اين مدت گذراند و به عنوان درجه دار گروهبان دوم به منطقه جنگي سومار اعزام گرديد و در طي تلاشها و زحمتهاي ايشان در خط مقدم جبهه در دفاع از اسلام عزيز سرانجام در تاريخ 66/4/31 در يكي از عملياتهاي سومار شمع پرفروغ زندگي او به خاموشي گراييد و براي هميشه از تعلقات دنيوي چشم پوشيد و در كوي محبوب رحل اقامت افكند و جزو راست قامتان جاودانه تاريخ گشت.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
