مختصری از زندگینامه شهید حسين وحدتى‌فر
سه‌شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۵۹
جهاد بر شما مقرر شده در حالي كه از آن اكراه داريد و بسا چيزي كه از آن بي ميل هستيد ولي براي شما خير است و بسا چيزي كه به آن علاقه داريد در حال يكه براي شما بلا و مصيبت است و خداوند بهتر مي داند و شما نمي دانيد .
نام شهید : حسین
نام پدر : محمديار
تاریخ تولد : 1348
محل تولد : گراب
تاریخ شهادت : 65/5/5
محل شهادت : جبهه مهران
زندگينامه
بسم الله الرحمن الرحيم
كتب عليكم القتال و هو كره لكم عسي ان تكرهو شيئا و هو خير لكم و عسي ان تحبوا شيئاً و هو شر لكم و الله يعلم و انتم لاتعلمون :جهاد بر شما مقرر شده در حالي كه از آن اكراه داريد و بسا چيزي كه از آن بي ميل هستيد ولي براي شما خير است و بسا چيزي كه به آن علاقه داريد در حال يكه براي شما بلا و مصيبت است و خداوند بهتر مي داند و شما نمي دانيد .
شهيد حسين وحدتي فر فرزند محمديار در سال 1348 در خانواده اي معمولي و محروم
در روستاي گراب طيبي سردسير پا به عرصه وجود گذاشت . دوران كودكي را مانند ساير
كودكان روستاي خود در محيطي پر از فقر و مصيبت ادامه داد تا در سن شش سالگي كه به
مدرسه رفت . در مدرسه با علاقه فراوان به درس دل مي داد و اوقات فراغت و تعطيلي
همگام با خانواده در امور كشاورزي و دامداري كه شغلهاي سنتي هر خانواده روستايي
است از مشكلات و نارساييها مي كاست . پس از گذراندن دوران ابتدايي در همان روستا
به علت محروميت منطقه ناچار از عزيمت به دهدشت به قصد ادامه تحصيل شد و در مدرسه
راهنمايي طالقاني دهدشت مشغول تحصيل گرديد . در اينجا كه محيط بزرگتري بود با
حقايق بيشتري آشنا شد و به تدريج در جريان مسائل جنگ و جبهه قرار گرفت و علاقه
حضور در جنگ و ياري رزمندگان در جان و روح وي شوري به پا كرد كه سرانجام در سال
بعد يعني در سال دوم راهنمايي به اين نداي وجدان و تكليف پاسخ مثبت داد و عازم
جبهه شد و درس و مدرسه را ناتمام گذاشت و در مدرسه ديگري يعني مدرسه شهادت مشغول
تحصيل شد . از آن پس تا لحظه شهادت چندين بار عازم جبهه شد تا سرانجام به آرزوي
ديرين خود يعني شهادت نائل آمد . عشق و علاقه وي به جبهه چندان بود كه با اصرار در
از بين بردن موانع مي كوشيد . براي نمونه مكرر از مسئولين ثبت احوال تقاضا مي نمود
كه شناسنامه اش را طوري تغيير دهند تا مانع سني براي حضور در نبرد حق عليه باطل
نداشته باشد و از خانواده و خويشاوندان مي خواست كه مانع عزيمت وي به جبهه نشوند .
شهيد هنگام شهادت پاسدار افتخاري بود كه در تيرماه 65 در جبهه مهران در اثر اصابت
تركش موشك هواپيما به شدت مجروح و در تاريخ 65/5/5 پس از بيست روز بستري شهيد در
بيمارستان شهيد مدرس تهران به درجه رفيع شهادت نائل آمد . شهيد دلباخته در سال
1364 ازدواج نمود كه ثمره آن فزند دختري است به نام سميه كه از ايشان به يادگار
مانده است . خصوصيات اخلاقي شهيد براي كساني كه او را مي شناختند قابل تحسين است .
در خانواده از اخلاق معتدل و آرامي برخوردار بود و نسبت به افراد خانواده بسيار
صبور و پرحوصله بود . از دوران دبستان به قرآن و معارف اسلامي علاقمند و پيوسته به
مسائل مذهبي وصيتنامه خويش را علاوه بر نوشتن در نواري هنگام راز و نياز و خلوت
شبانه با معبود با زبان خود با دعاي توسل همراه ساخت و ضبط نمود كه اينك نوار آن
موجود است . دوستان و آشنايان و همسنگرانش از محبتها و ايثارگريها و مبارزاتش
سرگذشتها دارند كه براي جلوگيري از اطاله كلام از نقل آنها خودداري مي گردد .
نظر شما
