مختصری از زندگینامه شهيد حسن نرمابي (زماني)
نام شهید : سیدحسن
نام پدر : سيد حسين
تاریخ تولد : 1341
محل تولد : روستای صنوگان
تاریخ شهادت : 65/6/25
محل شهادت : سردشت
زیارتگاه : روستای صنوگان
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه
با نام خدا و با درود بر تمامي پيامبران الهي از آدم تا خاتم (ص)و با درود و سلام فراوان بر جانشين پيامبر(ص) ولي خدا حضرت امير مؤمنان و با درود و سلام بر دوازدهمين ستاره تابناك آسمان منجي عالم بشريت حضرت مهدي (عج)و با درود و سلام بر نايب بر حقش امام امت و با درود و سلام بر تمامي شهيدان راه حق و حقيقت و با آرزوي پيروزي هر چه زودتر رزمندگان اسلام
شهيد سيد حسن زماني فرزند سيد حسين از طايفه سادات امامزاده مير سالار در سال 1341در اوائل فصل سرماي زمستان در سياه چادري در روستاي صفوگان از توابع بخش مركزي در كانون گرم خانواده اي كه از نظر مالي ضعيف ولي از نظر معنوي مزين به انوار الهي اسلام بود ديده به جهان گشود در دامن پر مهر و محبت مادر و پدري كه قلبي سرشار از ايمان به خدا و پيامبران و ائمه اطهار داشتند پرورش يافت و در آن زمان كه ظلم بر جامعه مي رفت تا به تمامي راههاي منحرف كشيده شود در اين خانواده گرامي پرورش يافت پس از پايان هفت سالگي در زادگاهش دوران تحصيلي ابتدائي را شروع كرد و با وجودي كه در آن موقع وضعيت مادي اين خانواده در حد پائين بود و افرادي مي توانستند به تحصيل بپردازند كه از نظر مالي غني باشند ولي پدر او با توكل بر خداي منان او را به سنگر علم و تقوا فرستاد .شهيد عزيز دوران ابتدائي را در زادگاهش روستاي صنوگان به پايان رسانيد در اين دوران كه به سن بلوغ رسيده بود نور ايمان در روحش مي درخشيد و قلب او سرشار از ايمان بود او با تمامي بچه هاي روستا و مدرسه فرق داشت و ايماني قوي تر از همه داشت .پس از دوره ابتدائي براي ادامه تحصيل هجرت كرد چون يكي از خواهران ايشان در شهرستان بهبهان بود به آنجا رفت و دوران تحصيلي خود را در مدرسه فخر بابا شروع كرد در كنار خواهري كه زينب گونه حسين خود را ياري مي كرد مرارتهاي ناشي از گذراندن زندگي مانع تحصيل او نشد و در فصل تابستان در موقع تعطيلي مدارس شروع به كارگري مي نمود تا بتواند هم كمكي به خانواده خود و پدر و مادر خود نمايد و هم مقادير از مخارج تحصيل خود را فراهم كند و در ايام فراغت شروع به خواندن كتابهاي غير درسي در رابطه با مسائل و احكام ديني خود مي كرد و هيچوقت بيكار نمي نشست و در بين دانش آموزان يكي از دانش آموزان ممتاز به حساب مي آمد و در پايان هر سال تحصيلي با معدل بالا به كلاس بالاتر راه مي يافت.در همان دوران تحصيلي راهنمايي بيشتر مسائل ديني را درك كرده و براي تمام افرادي كه با او برخورد داشتند شناخته شده بود و چنان دوستان و آشنايان خود را نسبت به مسائل دين مبين اسلام آگاه مي كرد كه گويا چندين سال در حوزه علميه تحصيل كرده بود در زمان حيات در بين دوستان و آشنايان هيچكس از او آزار و اذيتي نديده بود پس از دوره راهنمائي در رشته اقتصاد دبيرستان دكتر علي شريعتي شهرستان بهبهان شروع به تحصيل كرد شهيد سيد حسن زماني در همين دوران بود كه چنان نور ايمان در روحش دميده و درخشش پيدا كرده بود كه در حالي كه در اوج انقلاب هنوز در چند شهر ايران تبليغات خود را در رابطه با انقلاب در بين دوستان و برادران خود شروع كرد بطوري كه دوستان او خيلي از او متعجب بودند و در آن هنگام مانند يك رهبر دوستان و آشنايان خود را نسبت به مسائل ديني آگاه مي كرد و مبارزات خود را عليه حكومت طاغوتي شاه خائن شروع كرد و چهره نمايان او هميشه هنگام بحث و صحبت آرزويش پيروزي انقلاب اسلامي بود. دوران تحصيلي دبيرستان را با موفقيت به پايان رسانيد پس از اخذ ديپلم علاقه شديدي نسبت به ياري رزمندگان داشت و دوست مي داشت كه به جبهه اعزام شود در همين هنگام سربازي او فرا رسيد با قلبي پر از شور و شوق به خدمت سربازي اعزام شد و سه ماه آموزشي را در يكي از پادگانهاي آموزشي خرم آباد به پايان رسانيد و بعد از مدتي به جبهه هاي خونين در ميان كوههاي سر به فلك كشيده كردستان كه به غيراز نيروهاي عراقي چندين گروه منافق كومله و دمكرات و غيره بر عليه نظام جمهوري اسلامي ستيز داشتند اعزام شد و پس از مدتي مبارزه در حالي كه دو ماه از خدمت مقدس سربازي ايشان باقي نمانده بود آخرين لحظات زندگي خود را وداع گفت و سرانجام در واپسين لحظات روز 65/6/25در جبهه خونين سردشت كردستان به درجه رفيع شهادت نائل آمد .
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران کهگیلویه وبویراحمد