شهدای کارمند
عزمى جزم ، اراده اى راسخ ، برنامه اى متناسب با شعار ، فرصت تنگ است و بقول على(ع) چون ابر در حال گذر ، شياطين در كمينند ، دشمنان قسم خورده اسلام جمعشان جمع است و در تفكر از هم گسستن پيوند آزادگانند

نام شهید : حميد

نام پدر : یونس

تاریخ تولد : 1342

محل تولد : روستاي سادات ده برآفتاب

شغل: کارمندجهاد کشاورزی

تاریخ شهادت : 65/12/14

محل شهادت : شلمچه

زیارتگاه :گلزار شهدای ده بر آفتاب

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

و قاتلوهم حتى لاتكون فتنه

جنگ جنگ تا رفع كل فتنه

شعارى آميخته با جان اسلام و شعارى گوياى حقيقت زندگى شرافتمندانه شعارى تعيين كننده و جهت دهنده براى كسانى كه مى خواهند تا ظلمى و ظالمى در جهان نباشد و شعار تشيع و چه مى گويم فلسفه وجودى تشيع  اين شعار چه مى طلبيد ؟ عزمى جزم ، اراده اى راسخ ، برنامه اى متناسب با شعار ، فرصت تنگ است و بقول على(ع) چون ابر در حال گذر ، شياطين در كمينند ، دشمنان قسم خورده اسلام جمعشان جمع است و در تفكر از هم گسستن پيوند آزادگانند و چه بايد كرد ؟ آيا بايد چون حسين رفت و در حقيقت ماند و يا چون زينب ايستاه و محكم و استوار پيام رسان حسين بود و يا در كنج خانه خزيد و سجاده پهن كرد و به نماز ايستاد و چه نمازى ؟ ياران حسين حسينيان آماده اند آماده رفتن و نه رفتن كه ماندن و تو اى شيعه اى پيرو ، اى خونين كفن اى مظلوم اى پيرو على ، اى رهرو حسين از چه نشسته اى ، از چه خموشى از چه دنيا گزيده اى ، اگر بخود نيائى و اگر تكان نخورى دير يازود در اين مرداب خواى ماند و خواهى گنديد پس سلاحت را برگير ، كوله بارت را بربند چارقت را بپوش و به قول امام در دستى قرآن و در دستى سلاح و اين است راه فلاح .

 ما زنده از آنيم كه آرام نگيريم

                                  موجيم كه آسودگى ما عدم ماست

و در اين راستا من مى روم ، مى روم تا هل من ناصر حسين را لبيك گويم مى روم تا اسلام بماند و مى روم تا قرآن بماند و مى روم تا تداوم گر خون پاك شهيدان باشم ، اى زمين شاهد باش ، اى زمان شاهد باش ، اى ابر شاهد باش ، اى باد شاهد باش ، اى فرشتگان شاهد باشيد و اى امام شاهد باش كه من به قصد جهاد از خانه خارج ، به قصد جهاد ديارم را ترك كردم نه از روى هوا ، نه به طمع دنيا ، نه براى مقام كه براى خدا ، براى جهاد و براى شهادت ، بدانيد كه من آگاهانه مردم ، و سپاس خداى را كه مرگ مرا محمدو آل محمد قرار داده و تو اى مادر منال و تو اى پدر بيتابى مكن و تو اى برادر گريه مكن كه من رستگارم چرا كه براه حسين گام نهادم ، مگر سعادتمند شدن هم گريه دارد ، ناله دارد و بى تابى دارد نه هرگز .

سلام مرا به هه قوم و خويشان و دوستان و آشنايان برسانيد و از قول من از همه آنها حلاليت بطلبيد ، وعده ما در بهشت .

                     

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده