مختصری از زندگینامه شهید نجف سرلاب
نام شهید : نجف
نام پدر : ظفر
تاریخ تولد : 1348
محل تولد : روستاي چنگلوا
تاریخ شهادت : 65/6/23
محل شهادت : جزیره مجنون
زیارتگاه :روستای چنگلوا
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه
بار ديگر مراحم الهي و لطف پروردگار شامل حال يكي از بندگان خداجو گرديد .
شهيدي ديگر با شهادت خويش شتافت. برادر شهيد نجف سرلاب فرزند
ظفر در سال 1348 در روستاي چنگلوا در خانواده فقيري ديده به جهان گشود . او با يك زندگي
ساده و پر از رنج و تلاش پرورش يافت . تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان شهيد زندباف
چنگلوا به اتمام رساند و سپس وارد دوره راهنمايي گرديد و اين دوره را در مدرسه راهنمايي
سيدجمال الدين اسدآبادي چنگلوا به پايان رساند و از جمله دانش آموزان ممتاز مدرسه و
عضو انجمن اسلامي مدرسه به شمار مي رفت . دوره دبيرستاني خويش را سال اول در دبيرستان
شهيد رجايي سوق و سال دوم در دبيرستان شهيد بهشتي دهدشت با موفقيت كامل به پايان رسانيد
. شهيد عزيز از همان دوران كودكي علاقه خاصي به مذهب داشت و در جلسات و محافل مذهبي
شركت مي كرد و به مطالعه كتابهاي مذهبي خيلي اهميت مي داد و علاقه خاصي به قرآن داشت
و به همين منظور در مسابقات تلاوت قرآن شركت مي نمود . و در اوايل انقلاب نسبت به دانش
آموزان هم رديف خويش فعاليت چشمگيري داشت و هميشه در صف تظاهرات عليه رژيم منحوس پهلوي
شركت مي كرد و شعار مرگ بر شاه و استقلال آزادي جمهوري اسلامي سر مي داد . رشد فكري
ايشان به جايي رسيده بود كه در ميان خانواده و دوستان از نظر خصوصيات اخلاقي و اجتماعي
كم نظير بود و در مواقع برخورد با مردم روستا و آشنايان با روي خندان از آنها استقبال
مي نمود . شهيد عزيز فرزند كوچك خانواده بود كه هميشه مظلوم وار زندگي مي كرد . به
محض اينكه توانايي اسلحه برداشتن را در خود ديد براي اولين بار رهسپار جبهه هاي حق
عليه باطل گرديد و در كنار ديگر برادران همرزمش مشغول خدمت شد . وي همچون پرنده اي
در بند بود و با فراهم شدن امكان شركت در جنگ به سوي كربلاي ايران پرگشود و سبكبال
آكنده از عشق به اسلام و پيروزي انقلاب اسلامي بر كفر جهاني و مزدور حلقه به گوشش صدام
تكريتي به سوي جبهه هاي حق عليه باطل شتافت و بالاخره در تاريخ 65/6/23 در جزيره مجنون
به هنگام انجام وظيفه در سنگر كمين هدف تير دشمن قرار گرفت كه به وسيله تركش خمپاره
خون پاكش در روي زمين نقش بست و به آرزوي ديرينه خويش كه پيوستن به لقاء الله بود رسيد
. آري آنكس كه پاي در ركاب حق بزند و خود را براي خط قرآن قرار دهد خداوند او را براي
خود برگزيند .
روحش شاد و راهش مستدام باد .
شب داماديت گفتم عروست را حنا بندم ز خونت سرخ شد دست عروس بيقرار من
اميدم بود اي مادر كه بندم حجله عيشت فغان از بخت تو آه از دل اميدوار من
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد