مختصری از زندگینامه شهید مصطفي پروين زاده
نام شهید : مصطفي
نام پدر : جعفر
تاریخ تولد : 1339
محل تولد : روستاي گچي
تاریخ شهادت : 65/12/1
محل شهادت : شلمچه
زیارتگاه : روستاي گچي
زندگينامه
بسم رب الشهداء و الصديقين
زمان چون سمند خطر زين كند شهادت از اين قوم گلچين كند
كجائيد خوبان گلچين شده كه از خونتان عرش آذين شده
در بيكران لاله زار شهيدان هر روز لاله اي كاشته مي شود و اشك چشم يتيمان شهداء و خون پروانه اي سوخته بال نهرهاي جاري اين لاله زار را تشكيل مي دهند . گردونه تاريخ با مركب خون لحظه لحظه هاي خونبار انقلاب اسلامي را از آغاز 15 خرداد را چنين نگاشته است كه هرلحظه گلي پاك باخته براي انقلاب و اسلام با قبول دعوت حق بسوي او مي شتابد تا تداوم بخش خط سرخ شهادت از قابيل تا نهضت خونين كربلاي حسين (ع) باشد . و اما منظور از سخن تلاشگر و پاسداري گرانقدر و والامقامي است كه فقدان او براي همه ما دردناك است اما وصالش به لقاءالله موجب مسرت و مباهات همه ماست . سخن گفتن از او به قلم نمي آيد .
شهيد پروين زاده در سال 1339 در روستاي گچي در يك خانواده فقير و متقي پا به عرصه هستي گذاشت و در آغوش پدري زحمت كش پرورش يافت . او دوران كودكي خود را تا سنين شش و هفت سالگي مانند كودكان ديگر گذراند ولي از همان كودكي علامت تقوا و صبر در چهره او نمايان بود تا به دوره نوجواني رسيد . شهيد پروين زاده دوره نوجواني خود را به علت عدم مدارس به نگهداري و چوپاني گوسفندان خود گذراند و بعد از چندسالي جهت بدست آوردن معاش زندگي خانواده روانه شهرهاي همجوار گرديد و يك بار به مدت يكسال و اندي در تهران به كارگري مشغول بود و در آن سال جهت زيارت مرقد امام هشتم روانه مشهد مقدس گرديد . شهيد پروين زاده چون مدت زيادي در تهران بود و دور از خانواده بسر مي برد و علاقه خاصي كه پدر وي نسبت به ايشان داشت دچار ناراحتي رواني گرديد و براثر همين ناراحتي درگذشت . شهيد عزيز در سال 1358 ازدواج نمود و ثمره اين ازدواج يك پسر به نام نبي اله و يك دختر به نام زينب مي باشد . شهيد پروين زاده در سال 60 با آگاهي ، جهت ثبت نام به بسيج مراجعه كرده و بعد از آموزش لازم روانه جبهه گرديد و از آنجايي كه روحيه سلحشوري در وي پيدا بود و در عملياتها بهترين پيروزيها را بدست مي آورد ايشان به پذيرش سپاه مراجعه كرده و تشكيل پرونده داده و در سال 1360 در تاريخ 60/12/60 به مركز آموزشي سپاهيگري روانه شيراز گرديد و چون وي در عملياتي مجروح شده بود بنا به تشخيص منطقه آموزشي ايشان را با كد پرسنلي سپاه و تحويل دادن لباس رسمي و مقدس پاسداري به پايگاه دهدشت بر گرداندند و شهيد عزيز موقعي كه خود را در لباس مقدس پاسداري ديد احساس مسئوليتي بس بزرگ نمود و فهميد كه پوشيدن چنين لباسي تعهدي بزرگ لازم دارد . ايشان مدتي كه در پايگاه بود در واحد عمليات انجام وظيفه مي نمود . شهيد پروين زاده بعد از مدتي در پايگاه به سوي جبهه حركت نمود و در عملياتهايي از قبيل حصر آبادان – رمضان – محرم- بيت المقدس – والفجر مقدماتي – والفجر 2 – كربلاي 4 و كربلاي 5 شركت نمود و مدت 21 ماه در منطقه كردستان مشغول نبرد با ضدانقلاب داخلي بوده . شهيد پروين زاده در مأموريت يكساله خود در كردستان كه در شهر مهاباد مسئول اداره يك پايگاه درون شهري بود و در طي اين مدت رشادتهاي كم نظيري از خود نشان داده كه اينك يكي از حماسه آفرينيهاي ايشان در كردستان : شهيد پروين زاده در يكي از شبهاي سال 64 كه جهت گرفتن وسايل مورد نياز از پايگاه به مركز در حركت بود و ايشان مسلح به اسلحه كلاشينكف و نارنجك بود به گروهي از شرورترين و جسورترين افراد ضد انقلاب برخورد مي نمايد . يكي از آنها به نام كمال تروريست معروف شهر مهاباد به حساب مي آمد . شهيد پروين زاده با شجاعت خاصي كه داشت و با مددگرفتن از خداوند تبارك و تعالي و با به كار بردن رموزاتي افراد مورد نظر را محاصره و پس از خلع سلاح همه آنها را به جلو انداخته و به سوي پايگاه حركت داد و تحويل يگانهاي نظامي داد . با دستگيري كمال تروريست مهاباد توسط شهيد پروين زاده از ناحيه فرماندهان سپاه منطقه مهاباد تشويقي كتبي دريافت داشته و پس از اتمام مأموريت از كردستان به پايگاه عزيمت كرده و مدت كمي در پايگاه بود و با ز با اصرار زياد و گرفتن مأموريت روانه جبهه هاي جنوب شد و در تيپ 48 فتح در گردان امام علي با سمت معاون گروهان سلمان شروع به فعاليت نظامي نمود و در عمليات كربلاي 4 شركت داشت و دچار بمب شيميايي شده و با استراحت 48 ساعته به منزل آمده و بعد از تمام شدن استراحت مجدداً روانه جبهه گرديد و در عمليات كربلاي 5 شركت كرده و حماسه هاي بزرگي از خود برجاي گذاشت و تمام برادران همرزم وي شاهد غرورآفريني ايشان هستند و بعد از عمليات مرحله اول كربلاي 5 چند روزي به مرخصي آمده و اين چند روز بيشتر منزل نبوده اكثر اوقات شريفش را در مراسمات شهداي منطقه گذراند و چند روزي از مرخصي مانده بود كه طي پيامي از تيپ مجدداً روانه منطقه عملياتي گرديد و بعد از چند روزي مرخصي 24 ساعتي به منطقه آمده و آخرين ديدار خود را با خانواده وداع گفت و در تاريخ 65/12/1 در منطقه شلمچه براثر اصابت تير مستقيم كاليبر به فيض شهادت نائل آمد .
خصوصيات اخلاقي شهيد :
شهيد پروين زاده چنان اخلاق پسنديده اي داشت كه هرگونه برخوردي با هركس حالت دروني وي را منقلب مي كرد ايشان در هر محفلي كه حضور داشت صحبت از خدا و اسلام و جنگ بر زبان مي آورد . شهيد اخلاقي وارسته داشته كه حركات و رفتار وي در اذهان كليه آشنايان و دوستان مجسم است . شهيد پروين زاده طوري مهذب شده بود كه در بين طايفه خود به عنوان شاخص ايمان قلمداد مي گرديد . مي توان گفت يكي از عواملي كه باعث ازدياد نيرو به جبهه از روستاي گچي گرديد نفوذ شهيد پروين زاده در روستاي فوق بوده است طوري كه تعداد افراد اعزامي اين روستا از تمام مناطق دشمن زياري بيشتر است و تعداد شهداء و مجروحين اين روستا شاهد اين مطلب است . شهيد پروين زاده با توجه به اينكه از كلاسيك علم برخوردار نبود ولي در حد يك ديپلم از مسائل شرعي و اجتماعي و سياسي مطلع بود و تا آنجايي كه آگاهي داشت انجام وظيفه مي نمود شهيد پروين زاده يكي از خصوصيات بارز او امر به معروف و نهي از منكر بود كه در هر مكاني كه با مسئله اي خلاف شرع برخورد مي كرد نهي از منكر بود و راه صحيح و شرعي را متذكر مي گرديد و تمام آشنايان شهيد به اين مطلب واقف هستند و صحت مسئله را انكار نمي كنند . شهيد پروين زاده به دعاي كميل و توسل علاقه خاصي داشت چنانكه شبهاي جمعه با پخش دعاي كميل از راديو گوش فرا مي داد و طوري متغير مي شد كه بعضي مواقع از خود بيخود مي گشت شهيد موقع حرف زدن هميشه لباني خندان داشت . ايشان خيلي كم به مسائل دنيوي تكيه مي كرد . شهيد پروين زاده براي رضاي خدا با ايثار خون خويش نهال انقلاب اسلامي را آبياري نمود تا حيات و تداوم و تكامل آن را ثباتي هرچه بيشتر بخشد . ايشان كسي بود كه سواد خواندن و نوشتن را در دانشگاه جبهه آموخت .
روحش شاد و راهش پررهرو باد
اي چرخ فلك خرابي از كينه توست بيدادگري شيوه ديرينه تو ست
اي خاك اگر سينه تو بشكافند بس گوهر قيمتي كه در سينه توست
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد