مختصری از زندگینامه شهید فريدون عباسي
نام شهید : فريدون
نام پدر : بهمن
تاریخ تولد : 1339
محل تولد : روستاي سروك
تاریخ شهادت : 64/12/23
محل شهادت : فاو
زیارتگاه : روستاي سروك
بسمه تعالی
زندگینامه
برادر عباسي در تاريخ 1339در روستاي سروك از توابع شهرستان بويراحمد چشم به جهان گشود و دوران ابتدائي و راهنمايي را در روستاي سروك با مشكلات زيادي به پايان رسانيد و دوران دبيرستان را در شهر ياسوج كه روستاي سروك در چند كيلومتري اين شهر واقع مي شود و در اكثر روزها براي ادامه تحصيل و يا نداشتن امكانات رفاهي مجبور مي شدند اين فاصله چند كيلومتري را با پاي پياده طي نمايند تا اينكه با زحمات فراوان توانستند مدرك ديپلم را اخذ نمايد و بعد از اخذ مدرك ديپلم براي ورود به دانشگاه ثبت نام نموده كه همزمان به فرمان امام خميني (ره)در سال 1358سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تشكيل شد و ايشان به فرمان امام خميني (ره)لبيك گفته و در همان سال ادامه تحصيل در دانشگاه را رها كرده و لباس سبز پاسداري را به تن كرد و در سپاه ناحيه مشغول خدمتگزاري به اين مملكت اسلامي شدند و در اوايل زندگي خود علاقه زيادي به قران و نماز و اذان داشتند و مردم اين روستا ايشان را به عنوان يك شخص به تمام معنا از لحاظ صداقت و برخورد خوب ايشان با ديگران و دوستان و همسايگان و مؤذن و امام جماعت اين روستا قبول داشتند و در اوايل انقلاب ايشان براي ارشاد و راهنمائي اهالي اين روستا به مسجد مي رفتند و براي تشكيل كلاسهاي قرآني و برگزاري نماز جماعت تأكيد فراوني داشتند و هر زماني كه برق اين روستا قطع مي شد ايشان به پشت بام مي رفتند و با صداي دلنشين خود بانگ الله اكبر كه دلهاي پاك اهالي اين روستا را به خداوند متعال نزديكتر كند اذان مي گفتند تا اهالي اين روستا در منزلهايشان به نماز و خواندن قرآن بپردازند.در اجراي برنامه هاي ديني بسيار جدي بود و نسبت به شرعيات بسيار پاي بند و مقيد بود و لحظه اي آرام نداشت در مدارس بويژه در مدرسه ابتدائي با آموزگاران همصحبت مي شد.در مورد تشكيل كلاسهاي قرآن و احكام وديگر كلاسهاي ضروري آن وقت به ايراد سخن مي پرداخت در مقابل ستمگران و زورگويان قاطع بود و اجازه نمي داد كه آنها اهداف شوم خود را به معرض اجراء بگذارند.بسيار رئوف و مهربان بود در بيان حقيقت قصور نمي ورزيد و سخن حق را با قدرت و شجاعانه بيان مي كرد افرادي كه با دين ميانه اي نداشتند از ديدن او خوشبين نبودند.رفتار محترمانه اي با افراد بويژه با محرومين و رنج ديدگان داشت همواره از احاديث سخن مي گفت در مقابل سختي ها و نارسايي هاي زندگي بسيار مقاوم بود و در دوران خدمت خود و اوايل جنگ تحميلي حق عليه باطل وظيفه خود دانسته كه خدمت در جبهه آنهم در خط مقدم وظيفه مهمي است كه راهي جبهه شده و در اكثر عملياتها شركت فعال داشتند تا اينكه در يكي از عملياتها ايشان مجروح مي شوند و حدود چند ماه بستري در منزل ايشان مجدداً به خط مقدم اعزام مي شوند و در مورخه 64/12/23به سمت فرمانده گردان يدالله در عمليات و الفجر هشت منطقه فاو و درياچه نمك و درگيري مستقيم با دشمن به درجه رفيع شهادت نائل آمد و پيكر پاك و مطهرش ايشان در تاريخ 76/4/16حدود 12سال در زير خاك دشمن با همكاري گروه تفحص شناسايي شده و با همكاري بنياد شهيد انقلاب اسلامي ياسوج و تيپ48فتح و سپاه پاسداران ناحيه و اهالي روستاي سروك به خاك سپرده شد .
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد