مختصری از وصیتنامه شهید حميد كاويانى
نام شهید : حميد
نام پدر : زلفعلی
تاریخ تولد : 1338
محل تولد : کهگیلویه
تاریخ شهادت : 63/1/1
محل شهادت : طلائیه
زیارتگاه : گلزار شهدای دهدشت
وصیتنامه
بسمه تعالى
فلياتقل فى سبيل الله الذين يشرون الحيوه الدنيا بالاخره و من يقاتل فى سبيل الله فيقتل او بقلب فسوف نوبته اجرا عظيما
مؤمنان بايد در راه خدا با آنان كه حيات مادى دنيا را بر آخرت گزيدند جهاد كنند و هركس در جهاد در راه خدا كشته شد يا فاتح گرديد زود باشد كه او را در بهشت ابدى اجرى عظيم دهيم .
با سلام و درود بيكران به مهدى صاحب الزمان و نايب بر حقش امام امت و با درود به رزمندگان اسلام و شهداى انقلاب شكوهمند اسلامى عزيز ايران وصيتم را آغاز مى كنم و چند كلامى به برادران جهادگر مى گويم .
برادران بدانيد كه درآيه اى كه نوشته شده در بالاى صفحه خداوند مى فرمايد كه آنها كه حيوه مادى را بر آخرت گزيدند جهاد كنيد و خداوند با ما اتمام حجت كرده است بايد بلند شويم و چشمها را باز و گوشها را تيز و دندانهايمان را روى هم بفشاريم و با كفار و يهود بجنگيم ، خداوند 2500 سال به ما صبر كرد و امروز با ما اتمام حجت كرده و اگر به سخنان خداوند لبيك نگوييم بدانيد كه در جهل و نادانى به سر مى بريم اگر امروز اماممان حرفى مى زند بدانيد كه از روى قرآن واحكام قرآن است بايد با تمام قدرت لبيك گفت و برادران به روستائيان احترام بگذاريد و قدر اين روستائيان را بدانيد كه براستى اينها هستند و به كمك آنها بشتابيد و صفوف نماز جمعه را هرچه مى توانيد فشرده تر كنيد .
پدر ومادر دنيا چيزى نيست كه انسان عاشق آن شود اين دنيا محل گذر است و ما اگر حساب كنيم روزهايمان را مى بينيم كه روزها زودمى گذرد و ما هيچ كارى نكرديم و دين خود را به اسلام و مسلمين ادا نكرديم ، اميدوارم كه پدر تو مانند كوه استوار باشى و در نبودن من رنج نبرى و مانند پدران شهداى صدر اسلام باشى .
آرى مادرم مى خواهم با تو هم درد دل كنم و بگويم كه مادر من خيلى از تو ممنون هستم كه در دامانت فرزندى را پروراندى كه الان مى خواهد به حسين زمان كمك كند و به گفته هاى او ليبك گويد ، مادرم من مى دانم كه تو دلت زود رنج است اميدوارم مرا حلال كنى مى دانم كه تو زياد گريه مى كنى و نمى خواهم كه بگويم مادر براى من گريه نكن فقط براى مظلوميت حسين (ع) گريه كن چون ما اگر كشته شديم كسى هست كه جنازه ما را بلند كند اما بدن پاك حسين (ع) ساعتها در زير آفتاب سوزان بود ، ديگر عرضى ندارم ، مادر جان فقط در تربيت سعيد كوشا باش و اميدوارم كه مرا حلال كنى .
وصيت به همسر و خواهرانم :
همسر عزيزم در تربيت فرزندان كوشا باش و آنها را خوب تربيت كن ، تا شايد سعادت داشته و بتوانند به اسلام خدمت كنند و اميدوارم كه مرا ببخشى و به خواهرانم مى گويم كه ححاب اسلاميشان را رعايت كنند و در تربيت فرزندانتان كوشا باشند و به خواهران ناتنى خود مى گويم كه حجاب شما از خون من رنگين تر است و واقعا حجابتان را رعايت كنيد .
به برادران بزرگوارم :
آرى برادران عزيز و بهتر از جانم امروز امام مى فرمايد : اين جوانها برومند ، مسئله جنگ را حل كنند و من در خود اين رفتن به جبهه را مى بينم و مى خواهم گه اگر خواست خداوند و آن لياقت كه شهداى ما داشتند به جبهه اعزام شوم و مى خواهم با تو هم چندكلامى حرف بزنم و بگويم كه هرگز خانواده مرا فراموش نكنى و به خانه ام سربزن و در تربيت فرزندانم كوشا باش .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد
