مختصری از زندگینامه شهید سيد صدراله بالوايه
نام شهید: سيد صدراله
نام پدر:امان الله
تاریخ تولد: 1315
محل تولد: روستاي سرفارياب
تاریخ شهادت:62/2/28
محل شهادت:مهاباد
زیارتگاه: روستاي سرفارياب
زندگینامه
وصیتنامه
بسم رب الشهدا و الصديقين
زندگينامه پاسدار فداكار اسلام شهيد
پاسدار شهيد در سال 1315 در روستاي پاده سرفارياب در ميان خانواده اي كشاورز و متدين متولد شد . دوران كودكي را تحت تربيت پدر و مادرش گذراند و در سن شش سالگي وارد مكتبخانه شد . حدود سه سال در مكتبخانه به تحصيل اشتغال داشت تا خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت پس از آن وارد صحنه زندگي شد و به كمك پدر و برادرانش شتافت و مشغول امر كشاورزي شد . در سن چهارده سالگي ازدواج نمود و زندگي مستقلي را آغاز نمود كه حاصل اين ازدواج چهار پسر و چهار دختر مي باشد و براي معيشت خويش شخصاً اقدام نمود و هميشه متوكل به خداوند و متكي به خود بود بعد از گذشت مدتي محيط پشت چنار را به عنوان محل اقامت انتخاب نمود و در آنجا شروع به انجام خدماتي از قبيل حفر و لايه روبي قنوات موجود و احداث مدرسه به خرج خود و احداث جاده و تهيه كتابهاي مطالعاتي مذهبي جهت استفاده دانش آموزان و دعوت از وعاظ و روحانيون در ايام محرم و صفر به طوري كه در سال 57 با وجود ممنوعيت تبليغات اسلامي از جانب رژيم و گرفتن تعهد از مردم منطقه، مبلغان مذهبي را در منزل خويش نگهداري كرده و بدون ترس از تهديدات دستگاه طاغوت با كمال قدرت از آنان حمايت كرده تا صداي اسلام را به گوش مردم برسانند . در دادن زكات و خمس و مالياتهاي اسلامي كوشا و مشوق مردم بود از ديگر صفات بارز شهيد برقراري صلح و آشتي بين اهالي همجوار و مخالف بودن با هرگونه زور گويي خصوصاً از جانب خوانين كه ادعاي مالكيت مناطق سادات و سرفارياب را داشتند مطلقاًمخالف بود و در راه رد ادعاهاي آنان زحمات زيادي كشيد و مشقات بسياري را تحمل كرد در عين حالي كه از انجام امور عام المنفعه مطلقاًغافل نبوده و هر روز دامنه فعاليتهاي عمراني او فزوني مي گرفت كه وجود آباداني هاي باقيمانده از وي گوياي اين واقعيت است همچنان براي اداره زندگي شخصي خود به امر كشاورزي و ايجاد باغ مشغول بود و از زندگي بسيار ساده و غير تجملي برخوردار بود و حتي در پوشيدن لباس از هر گونه تجمل ظاهري پرهيز مي كرد . در عيادت از بيماران بسيار كوشا بود و حتي افراد زيادي را جهت مداوا و معرفي به دكتر به شهرستانهاي دور و نزديك همراهي مي كرد و در مراسم رسمي چه شادي و چه عزاداري يكي از فعالترين افراد منطقه بود و نسبت به تمام مردم متواضع بود .
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني پشتيباني نمود و افراد فاميلش را به محضر رهبر كبير انقلاب اعلام نمود و از هيچگونه فداكاري در راه اسلام غفلت ننمود . از بدو شروع جنگ تحميلي رژيم صهيونيستي عراق و نياز جبهه ها به كمكهاي مالي نيز اقدامات قابل توجهي انجام داد تا اينكه سرانجام تصميم گرفت كه راهي جبهه حق عليه باطل گردد و با مزدوران داخلي و خارجي و وابستگان به ابرقدرتها نبرد كند بنابراين عازم پادگان آموزشي گرديد و دروه آموزش را در كازرون به پايان رسانيد و عازم كربلاي مهاباد گرديد و پس از ابراز رشادتها و دلاوريهايي كه از خود نشان داد آگاهانه مرگ را انتخاب نمود و در روز 62/2/28 به وسيله مزدوران و جيره خواران اجانب به درجه رفيع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پيوست .
روحش شاد و راهش پررهرو باد .
منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد