مختصری از وصیتنامه شهید اسحاق ديماد

نام شهید: اسحاق

نام پدر: عيدى

تاریخ تولد: 1345

محل تولد: روستای دم عباس

تاریخ شهادت:65/3/2

محل شهادت: فاو

زیارتگاه : روستای نورالدین

وصیتنامه

بسمه تعالى

با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى و با درود بر تمامى شهيدان راه حق و آزادى كه با نثار خون خود اسلام را آبيارى نمودند و پرچم جمهورى اسلامى را در جهان به اهتزاز در آوردند و منافقين را خار و رسوا نموده . آرى در زمانى وصيت نامه خود را مى نويسم كه صداى هل من ناصر ينصرنى حسين زمان به گوش مى رسد ما در اين جا مى گوييم اى امام عزيز ما اهل كوفه نيستيم كه با حسين بيعت شكنى كرده اند ، ما تا آخرين قطره خون خود از نظام جمهورى اسلامى دفاع مى كنيم حتى اگر بدنم قطعه قطعه گردد ، چطور مى توانم ساكت بمانم در حالى كه صدام جنايتكار تمام قوانين بين الملل را زير پا مى گذارد و شهرها و هواپيماهاى غير نظامى را هدف قرار مى دهد و عده زيادى از مردم بى دفاع ايران را به خاك و خون مى كشاند . صدام كه نوكر آمريكا هست مى خواست همان اوايل جنگ ايران را اشغال بكند و جمهورى اسلامى را سرنگون بكند . آيا مى شود با صدام كه اين همه جنايت به بار آورد صلح بكنيم ، هرگز تا پيروزى نهائى با صدام خواهيم جنگيد و صلح تحميلى را نمى پذيريم و بايد هميشه گوش به فرمان امام باشيد و دعاى كميل برويد و برپا بكنيد و هر روز پنج شنبه ، جمعه روى قبر شهيدان برويد و كارى نكنيد كه دل خانواده شهيدان بشكند و خانواده شهيدان را هميشه دلدارى نمائيد و جبهه ها را گرم نگهداريد و از مشكلات نترسيد و به جبهه كمك كنيد كه اين دنيا يك دنياى فانى هست و بدانيد كه روز قيامتى در پيش است و كارتان براى خدا باشد و از اين تبليغات هيچ هراسى نداشته باشيد كه انشاءالله اسلام پيروز خواهد شد .

اما وصيتى دارم به پدرم و مادرم : چون برادرم قنبرعلى مدتى است كه مفقود شد و از او خبرى نيست و چون شب و روز در فكرش بوده ام اما تا اين لحظه كه وصيت نامه را مى نويسم خبرى نشد و اگر قنبر على اسير بود حتما از عوض من گلويش را ببوسيد و اگر هم شهيد بود و جنازه اش پيدا شد قبرش را جفت قبرم بگذاريد و اما وصيت ديگرى هم دارم به طايفه سادات امام زاده نورالدينى(ع) اى سيدها ، اى اولادان پيامبر وصيت مى كنم و شما را بخون شهيدان قسم مى دهم كه دست از دودستگى برداريد و كينه و اختلاف را كنار بگذاريد و لعنت خدا بر كسانى كه در اين طايفه تخم نفاق مى كارند و دست به برادر كشى و خرابى و اختلاف مى زنند و اين گروه نفاق افكن روز قيامت بايد جوابگوى خون شهيدان باشند كه شهيدان با بدنى خونى وارد محشر مى شوند. و از برادران روحانى و بسيجى و سپاهى تقاضا دارم كه حتما كارى بكنند تا صلح در طايفه ايجاد بشود و اختلافات محل را از بين ببرند . برادرانم و خواهرانم و عموهايم را سلام مى رسانم . در ضمن اگر كسى طلبى از من خواست رجوع به خانه مان بكند و از پدرم دريافت نمايد ، در ضمن اگر كسى بدى از من ديده به بزرگى خود ببخشد .

والسلام

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد