مختصری از وصیتنامه شهید سيد غفار اسدي
نام شهید: سيد غفار
نام پدر: سید نادر
تاریخ تولد:1348
محل تولد: روستاي دره چاه بيك باشت
تاریخ شهادت: 65/5/8
محل شهادت: کردستان
زیارتگاه : روستای تلخاب سفلی
وصيتنامه
به نام الله يگانه پاسدار حريم ولايت و امت و حافظ خون شهداى اسلام و با سلام و صلوات بر حضرت ختمى مرتبت محمد (ص) و ائمه معصومين و تنها منجى عالم بشريت حجت ابن الحسن العكسرى (عج) و نايب برحقش اين قلب تپنده ملت ايران و مسلمانان جهان اين بتشكن زمان و كمال عاشق و ضمير روشندل و اين پير جماران. به نام امام امت امام خمينى و سلام و درود بر شهيدان به خون غلطان اسلام از صدر تاكنون به ويژه شهداى جنگ جمهورى اسلامى ايران و سلام و درود بر شيرمردان جبهههاى نور عليه ظلمت اين شيران روز و زاهدان شب،
وصيتنامه خود را چنين غاز مىكنم:
و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتاِ بل احياً عند ربهم يرزقون
هرگز مپنداريد آنها كه در راه خدا كشته مىشوند مردهاند، بلكه زندهاند و در نزد خداى خود روزى مىخورند. (قرن كريم)
اينجانب سيدغفار اسدى فرزند سيدنادر اسدى نظر به عقيده شخصى و اسلامى و شيعهگرى، بنده خدا يكى است و خدايى نيست جز الله و پيامبران فرستادگان خدايند و ائمه معصومين جانشينان برحق آنان مىباشند و بنده حقير هم سربازى فداكار و پايبند به مكتبم و دينم و رهبرم مىباشم. لذا بنا به گفته رهبرم چون جنگ ما در حساسترين لحظههاى خود قرار گرفته و آنهايى كه مىتوانند به جبهه بروند بايد به جبهه بروند و آنهايى كه نمىتوانند به جبهه بروند در پشت جبهه كمك نمايند، من اين بار مسئوليت را بر دوش خود پذيرفتم و وظيفه اسلامى شرعى دانستم كه در جبهه حضور داشته باشم و اما بايد اعتراف كنم كه انقلاب اسلامى به رهبرى امام امت بوده كه من و امثال من را از گردابها و لجنزارها و ضلالتها بيرون كشيد و به جمع انسانهاى متعهد و مكتبى پيوند نمود و انقلاب اسلامى و رهبرى بود كه به آمريكا و ديگر جنايتكاران و نوكرانش فهماند كه نمىتوانند هيچ غلطى بكنند و به حول قوه الهى از خواب غفلت بيدار شدهايم. خدايا تو به آنانى كه غير ترا به دوستى گرفتهاند چه مىكنى، آنهايى كه پول و مال و خانه و زن و فرزند اسيرشان كرده و فريبشان داده است و به دنيادارى مشغولند با آنها چه مىكنى، يا تاكنون لحظهاى فكر كردهاند كه اين جوانان شهادتطلب به دنبال چه سرمايهاى اين گونه بىباكانه تجارت مىكنند يا هيچ يك از پديدههاى عظيم آنها را تحريك نكرده است. اى كسانى كه قلبتان را سياه و خالى از نور توحيد كردهايد به خود آييد و از جوانان به خون تپيده عبرت گيريد و دست از اين زندگى فانى بشوييد و به آخرت چنگ زنيد و در غير اين صورت عذاب دردناكى در انتظار شما است. همه بدانند كه ما اين راه را دانسته و با رضاى خود انتخاب كردهايم همه بدانند كه ما تنها براى خدا آمدهايم و ما تنها براى اسلام و قرآن آمدهايم و براى پيروزى اسلام و تداوم انقلاب به رهبرى نايب الامام خمينى و به دنبال عشق و ايمان به راهش و براى نجات همه عالم از زير كفر و الحاد و ستم و ظلم و استكابر جهانى در همه زمانها و مكانها آمدهايم كه اينجا ميدان جنگ اسلام عليه تمامى كفر و ظلم و استكبار است و اينجا نبرد حق عليه باطل به هر شكلش مىباشد و ما امروزه در چنين جنگى هستيم آنان كه در خانههايشان خزيدهاند و چشم و گوش خود را فرو بستهاند و مانند كبك سر خود را زير برف كردهاند بدانند اگر ما رفتيم فردا نوبت آنان است كه تفنگهاى بر زمين افتاده ما را برگيرند و اين راه خونين را ادامه دهند و اگر چنين نكنند نفرين بر آنان باد، آنان كه به دنبال هواها و هوسها و شهوات و عيش و خوشيها و آنها كه به دنبال فرهنگ الحادى و استعمارى و بىشرفى و بىحيايى مىروند و آنان كه به هر طريق احتكار و گرانفروشى و ترويج فرهنگ غربى از روزنامهها و نوارها و فيلمها و كتابها و اجناس و غيره تيشه به ريشه اين انقلاب مىزنند بهوش باشند و برگردند و تا برنگردند به اسلام، از آنها راضى نخواهيم شد.
چند كلمه با پدر و مادر و برادران و خواهرانم:
پدر و مادر از اين كه شما از بودن من در جبهه رضايت داريد آرامش خاطر دارم و اين را هم بدانيد كه من (فرزندان) امانت خدا در نزد شما بودهام و شما به وسيله رضايت خود اين امانت را به خدا پس مىدهيد و ناگفته نماند كه فرزندان وسيله آزمايش شما هستند و چه خوب است كه شما از اين آزمايش قبول شديد، عزيزان من فكر نكنيد كه اگر من به جبهه نمىرفتم كشته نمىشدم خير زيرا خدا مىفرمايد (اينما تكونو يدرككم) يعنى هر كجا باشيد مرگ شما را فرا مىگيرد اين را بدانيد كه اگر من از ميان شما رفتهام زياد طول نمىكشد كه دوباره يكديگر را ملاقات خواهيم كرد. بنا بر اين زياد خود را ناراحت نكنيد كه انشاًالله در بهشت پيامبران (ص) ائمه (ع) را با سربلندى و افتخار ملاقات خواهيد كرد. من به پدر و مادرم كه رنج تربيت من پيرشان كرده است دعاى خير مىكنم و اميدوارم همان طور كه خداوند در احترام و نيكويى كه به ايشان امر فرموده خودش جزاى خير دهد. مسلماً مىدانم كه شهادت من شما را بىتاب نخواهد كرد و نمىكند و اما برادر و خواهر به پاى آزادى و استقلال و جمهورى اسلامى بايد خون داد آن هم چه خونهايى پاك و چه انسانهاى پاكباختهاى. "محو جمال الله" حسين زمانتان خمينى را تنها نگذاريد زيرا او سفير حضرت مهدى (عج) مىباشد. جبهه را تقويت نماييد و پشتيبان ولايت فقيه و روحانيت متعهد باشيد و مخصوصاِ منافقان داخلى را مجال فعاليت ندهيد، لباس رزمم را بر تن برادر كوچكم بپوشانيد تا منافقان بدانند كه بچههاى خردسال دنبالهروى حسين (ع) مىباشند. درپايان با همه خويشان - اقوام، عموها و عموزادگان و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم خداحافظى مىكنم.
سرباز كوچك امام زمان - سيدغفار اسدى
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى (عج) خمينى را نگهدار
منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد