خاطرات شهید سیدجابر عوض پور از زبان برادرش
چهارشنبه, ۰۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۵
گفتند پدر جان اگر ما جوانان نرويم و از اسلام و انقلاب دفاع نكنيم و جلوي دشمن را نگيريم چطور تحمل كنيم و شاهد باشيم كه دشمن ما را مورد هجوم و تاخت و تاز قرار داده است.
نام شهید: سید جابر
تاریخ تولد:1345
تاریخ شهادت:62/5/2
محل شهادت: حاج عمران
بسم الله الرحمن الر حيم
من سيد عبدالعلي عوض پور برادر سيد جابر عوض پور هستم.
شهيد در روستاي ده برآفتاب درس مي خواند ايشان رفتار و برخورد خيلي خوب و
پسنديده با مردم روستا داشت ايشان مردم را احترام مي كرد و مردم هم متقابل ايشان
را مورد احترام قرار مي دادند شهيد روحيه ورزشكاري داشت البته خودش هم اهل ورزش
بود و حتي اهالی روستا و اعضاي فاميل را
تشويق مي كرد كه به ورزش بپردازيم.به حضرت امام خميني (ره)خيلي علاقه داشت و تنفر شديدي به
آمريكا ، اسرائيل و كشورهاي ابر قدرت و زورگو داشت.چون ما عشايري زندگي مي
كرديم شهيد اولين بار در سال 62ما را به كوه برد. در همان سال ضمن تحصيل درس به
جبهه اعزام شد.مدت سه ماه در جبهه بود كه به مرخصي آمد و بعد از 8هفته مرخصي و
استراحت دوباره تصميم به اعزام گرفت پدرم از ايشان خواست .كه ديگرنرود وبه كارهاي
منزل بپردازد چون كه به وجود ايشان خيلي نياز داشتيم. ايشان گفتند پدر جان اگر
ما جوانان نرويم و از اسلام و انقلاب دفاع نكنيم و جلوي دشمن را نگيريم چطور تحمل
كنيم و شاهد باشيم كه دشمن ما را مورد هجوم و تاخت و تاز قرار داده است برايمان
سخت است كه ببينيم دشمن به ميهن اسلامي ما حمله كرده و ما بي تفاوتيم.ما بايد براي
اسلام و انقلاب فداكاري كنيم و حتي از جان مايه بگذاريم ،شهيد اين حرفها را كه گفت
براي بار دوم به جبهه رفت.و در منطقه حاج عمران و در عمليات والفجر 2در سرپل ذهاب در
تاريخ 62/5/2شربت شهادت را نوشيد و به ديدار حق شتافت .شهيد فردي با ايمان و با
خدا بود و همواره از خط امام ،اسلام و انقلاب و روحانيت جدا نشد.
يادش گرامي و راهش پررهرو باد
منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد
نظر شما