گذری بر زندگی شهید بهلول عصایی
نام شهید: بهلول
تاریخ تولد: 1347
تاریخ شهادت: 82/5/8
محل شهادت:بیمارستان به علت اثرات شیمیایی
زندگینامه
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شهید بهلول
عصایی در یک خانواده پرجمعیت و مذهبی در روستای آرو چشم به جهان گشود.
پدر و مادرش به
خاطر ارادت به امام جعفر صادق (ع) نام او را بهلول که یکی از یاران دانشمند و
فرزانه زمان امام بود گذاشتند.از همان کودکی ایمان، صداقت و ذکاوت در
چهره اش نمایان بود. با رسیدن به سن هفت سالگی جهت تحصیل به مدرسه ابتدایی صاحب
الزمان روستای آرو رفت. با بزرگتر شدن ایشان، مبارزه با حکومت
شاهنشاهی آغاز شد و این مبارزات از تهران به شهرها و روستاها کشیده شد.ایشان روزها با درس خواندن در مدرسه و
جمع کردن دسته هایی از همکلاسی هایش بر علیه شاه مبارزه را آغاز کرد.
شبها با نوشتن
شعارهایی بر علیه شاه بر در و دیوار روستا تنفرو انزجار خود را از حکومت شاهنشاهی
نشان می داد و روزهای تعطیل با رهبری بچه های محله اقدام به راهپیمایی در روستا و
شعار بر علیه حکومت شاهنشاهی می کرد.
با ورودش به
مقطع راهنمایی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید.
با شروع جنگ
تحمیلی با وجود سن کمش و به خاطر عشق و ارادتش به رهبر فرزانه انقلاب تصمیم گرفت
برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی به جبهه برود.از این رو با اعلام فتوای جهاد توسط امام
خمینی(ره) با چند تن از دوستانش به واحد اعزام مراجعه نمودند.ولی به دلیل پایین بودن سنشان از اعزام
آنها جلوگیری بعمل آمد و زمانی که همگی ناراحت بودند فکری به ذهن شهید می رسد.و با خرید تیغی از مغازه ای در همان
حوالی اقدام به تغییر تاریخ تولدشان می نماید و سپس با عوض شدن مسئول ثبت نام
مجدداً مراجعه می کنند .و موفق به ثبت نام می شوند بدون اینکه
مسئول ثبت نام از نقشه ایشان اطلاعی پیدا کند و بدین گونه به جبهه های حق علیه
باطل اعزام می شود.ایشان در سن 16 سالگی در سال 1363 به
منطقه عملیاتی جنوب تیپ المهدی، گردان ابوذر، گروهان یک خط شکن بعنوان تک تیرانداز
به جبهه اعزام شد .بعد از ماهها مبارزه در جبهه در تاریخ 63/12/22
در عملیات خیبر از ناحیه ساق پای راست تیر خورد و زخمی گردید.و در بیمارستان خاتم الانبیاء اهواز
بستری شد ولی به علت شدت جراحات به بیمارستان کامکار قم اعزام گردید
.مدتی از بستری
ایشان نگذشته که دلش هوای جبهه کرد و قبل از بهبودی کامل دوباره به فرمان امام به
جبهه رفت .و در چندین عملیات دیگر شرکت نمود و
چندین بار خبر شهادت و یا اسارتش را می دادند ولی وقتی به مرخصی می آمد
.می گفت شاید خدا
هنوز من را لایق شهادت ندانسته است و چند روزی که می گذشت دلش هوای جبهه می کرد و
آن موقع دیگر هیچ چیز جلودارش نبود تا اینکه در تاریخ 65/10/5 در کربلای چهار در
منطقه آبادان- خرمشهر شیمیایی گردید و ماهها در بیمارستان بستری شد.با پایان یافتن جنگ تحمیلی تحصیلات خود
را با مدرک دیپلم به اتمام رساند و با شرکت و قبولی در آزمون استخدامی تربیت معلم
در تاریخ 69/7/1 تا 71/6/31 به مدت 2 سال این دوره را به اتمام رسانید و در مناطق
بسیار محروم و عشایری و این بار در جبهه فرهنگی مشغول مبارزه و تدریس گردید.ضمن تدریس و با وجود مشکلات ناشی از
اثرات مواد شیمیایی جنگ بر بدنش به ادامه تحصیل تا مقطع لیسانس پرداخت.
شهید بهلول پس
از ازدواج صاحب یک فرزند پسر شد که این فرزندش پس از گذشت دو سال به بیماری مبتلا
شد که با مراجعه به چندین پزشک و از جمله پزشک متخصصی در اصفهان مشخص گردید که
اثرات مواد شیمیایی بر او نیز تأثیر گذاشته و هیچ راهی برای درمان وجود ندارد که
در نهایت منجر به فوت او گردید. ایشان با وجود اینکه ضایعات شدید درونی
در وی شده بود و مرتباً سرفه های شدید باعث اختلال در تنفسش می شد ولی حاضر به
بستری شدن در بیمارستان نبود تا اینکه نهایتاً در ابتدای سال 1380 به علت اثرات
مواد شیمیایی و اصابت گلوله در پای ایشان در بیمارستانهای مختلف بستری گردید
.بعد از تحمل
سالها درد و رنج شربت شهادت را در تاریخ 82/5/8 نوشید و به دیدار سالار شهیدان
اباعبدالله الحسین شتافت.
روحش شاد و یادش
گرامی باد.
منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد