من به پشتيبانى از خون شهيدان صدر اسلام و كربلا به جبهه آمدم
به گزارش نوید شاهد کهگیلویه وبویراحمد،شهید عبدالامير جاويدان درسال 1336 در روستای تنگ راسکو چشم به جهان گشود .وی در 5مهرماه سال 66 در منطقه عملیاتی ماووت شربت شهادت را نوشید. پیکر پاکش را در زادگاهش به خاک سپردند.
مختصری از وصیتنامه شهید:
و قاتلوهم حتى لاتكون فتنه
اينجانـب عبـدالامير جاويــدان كه مى خواهم به يارى رزمندگان بشتابم و آنهــا را در راه ديـن حق يارى كنم وصيت خود را شروع مى كنم .
با سلام و درود فراوان بر امام عصر و نائب بر حقش امام خمينى و سلام بر شهيدان اسـلام از صــدر تــا كنون و سلام بر خانواده هاى شهدا كــه با تقـديــم عزيزان خود درخت اسلام را آبيارى و تقويت نمودند و تا به اينجا رساندند كه درخت تنومند اسلام موقع ثمردادن است كه با غبانان اين انقلاب مستضعفين هستند كه تابحال با هوشيارى كامل علفهاى هرز اين انقلاب را كه همان اشراف شرق و غرب بودند و مى خواستند نقشه هاىضد اسلامى شرق و غرب را پياده كنند كه با اسلام سروكار نداشته باشند با حفاظت كامل دفع نمودند و هم اكنون كه بنده خود را از اين مستضعفين مى دانم بنابه وظيفه شرعى و دينى لازم مى دانستم كه به يارى رزمندگان بشتابم من به پشتيبانى از خون شهيدان صدر اسلام و كربلا به جبهه آمدم .
سخنى با خانواده خودم دارم :
مادرم مى دانستم كه سالها مرا با آن مشكلات زندگى روستايى پروراندى و مشقات زندگى را تحمل نمودى اما وظيفه من است كه به جبهه بروم و ظيفه حراست از اسلام و خون شهدا برتر از آن است كه در آغوش خانواده زندگى كنم ، مادرم از تو مى خواهم كه اگر شهيد شدم شيرت را حلالم كنيد همسرم از شما مى خواهم در داغ من صابر باشيد و زينب گونه زندگى كنيد و صبر را پيشه خود سازيد و به خانواده ام دلدارى بدهيد و با آنها به خوشى گفتگو كنيد و از برادران و خواهران مى خواهم چنانچه مواقعى به يادم افتاديد به ياد كربلاى حسين بفتيد كه با ياران كم شهيد شدند و خانواده اش را به اسارت بردند و آنها را اذيت كردند و چنانچه ميخواهيد فرداى قيامت پيش همرزمان خويش سرافراز باشم لباس سياه برايم نپوشيد. مادر عزيزم اگر ناراحتى از دست من ديديد بايد ببخشيد . دوستان عزيزم اگر بدى از من ديديد به بزرگوارى خودتان ببخشيد .
والسلام
منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد