ششمین سایت شهید گلستان
سردار شهید محمد زمان شاهینی در سال 1345 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود، و در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل شد.
وصیت نامه شهید : 

بنام آنکه جان آفرين و جان متان است اي خصم امان خورد و خوابت ندهم تا از دم تيغ تيز آبت ندهم کم گو سخن از صلح که در پهنة رزم جز بانگ مسلسلم جوابت ندهم قلم قاصر است و زبان خاموش تا بتواند آنچه را که گذشته سپري کند و آنچه را که بايد بگويد و بنويسد تراوش کند مگر خدا لطفي کند و قلم و فکر را فرمان دهد تا بنويسد آنچه را که قلبها را ميلرزاند و روح را به سوي ملکوت اعلي وا ميدارد. ن والقلم و ما يسطرون: بنام الله مينويسم تا همه بدانند در کجا هستند و چه بار مسئوليتي بر اندام دارند مينگارم تا همه بدانند قطره قطرة خون شهيدان چه ميگويد و از ما چه طلب مي کند مينويسم تا روح حسين (ع) را در جبهه ها نشان دهم. حسين جان من نام تو را در قلبها و يادها منّور مي بينم و اگر تو را و کربلاي تو را نديدم يارانت را در کربلاي خونين وطنم ميبينم. اگر عباس دلاور را نديدم در ميان ابوالفضلهاي کشورم زيستم و آنها را لمس کردم و از نواي گرمشان بهره بردم اگر زينب را نديدم لکن زينب وارهاي دوران را ديدم که در مزگ عزيزانشان کلام حق را گفتند اگر حنظلة غسيل الملائکه را نديدم حنظله گونه هاي اين زمان را ديدم که فرداي روز ازدواجشان عازم ديار خون جبهه مي شوند اگر حبيب اين مظاهر را نديدم حبيبهاي اين دوران فضاي سنگرها را منّور کرده اند و در خون خود محاسن را خضاب مي کنند. اي حسين کبوتران سرخ بال گفته اند که تا کربلا راهي نيست گفته اند بارگاهت را مي بينند. کي آن هنگام مي رسد کاروان عاشقان به قافله سالاري امام جماران و به همراهي برادران معلولمان و با دعاي مادران داغديدة شهدا به سويت آييم که مي آيد آن هنگام که کودکان يتيم را بر مقبره ات بنشانيم و با اشک چشم داغديده مان حرم مطهرت را شستشو دهيم. مولا جان هر چه بگويم حقّ مطلب نيست. قصّه غصّه هاي دلمان را براي موقعي گذاشته ايم که در کنارت باشيم در اين سرزمين بر سر دروازه هاي ش تابلوي يا حسين (ع) است و با خطّ ريز در زير آن نوشته شده اگر قلبت حسينيست وارد شو، هر که دارد هوس کرببلا بسم الله. اين ديار رنگ سرخ را بخوبي ميشناسد حتي کودکان خردسالش چرا که زمين و زمان در اينجا سرخ است. يا ابا عبدالله اني سالم لمن سالکم و حرب لمن حاربکم الي يوم القيمه اينان پيمان خون بستند تا آخرين نفس و قطره خون دست از ياريت برندارند. ما در ره عشق نقص پيمان نکنيم گر جان طلبد دريغ از جان نکنيم دنيا اگر از يزيد لبريز شود ما پشت به سالار شهيدان نکنيم جهاد چه واژة زيبائيست خوش گفت مولاي متّقيان علي (ع) که جهاد دريست از درهاي بهشت و خداوند آن را بر روي خواص مي گشايد جبهه به حقّ دانشگاه است. دانشگاهي که کنکورش ايمان کلاسش ايثار و مدرکش شهادت است و تو اي آقا و اي مولاي ما آموزگار اين دانشگاهي. محبوب من کيست که محجوب من است ساحل بيکرانه و بي انتهائيست که بدن موج گونه ام فقط در کرانة او آرام مي گيرد. محبوب من سکوت حاکي از فريادييست که رضايتش در آن بي صدائي آشکار است. کوهيست که من در دامنه اش اشک ريزان صعود بر قلّة رفيع آن را انتظار مي کشم و بالاخره محبوب من وصف ناشدنيست و فقط مي توانم بگويم او يکي است و بس. الله اکبر. خودم را در اختيارش قرار مي دهم تا از عدم به وجود از دامنه به قله از نيستي به هستي و از زمين به سماء از ديده به دل و آخرش از خود به خدا سفر کنم سفري زيبا و بس طولاني به اعماق وجود آرام نجوا مي کنم و آهسته اشک بر کوهسار گونه ام جاري مي سازم تا غير از من و او هيچ نفهمد ميخواهم به درد خود بسوزم و خاکسترم سيه خراش نسيم صبحگاهان شود. ( سورة تکاثر) در اين زمان حساس و سرنوشت ساز براي اسلام که ميهن اسلاميمان مورد هجوم و تجاوز بي شرمانه بس بي حياترين مردمان قرن قرار گرفته هر انسان آزاده و مسلمان که از انسانيت بويي برده باشد بر خود فريضه داشته و به حراست و پاسداري از نواميس مسلمان همّت مي ورزد. واي به حال آن کسيکه با شناختن حق از باطل دست از حمايت حق برنداشتند دل به دنياي فاني خوش کردند و حاضر نشدند با ديدن حجّتهاي حقيقي انقلاب به خود بيايند و لحظه اي به خاطر خدا و دين خدا قدم بردارند آنهمه شهيد را بر سر دستها ديدند ولي عبرت نگرفتند آنهمه ظلم وجنايت از دشمن اسلام ديدند ولي به خود نيامدند آنهمه معجزه و قدرت غيبي خداوند را در خنثي کردن مکر کافران ديدند ولي سر خود را چون کبک زير برف کردند به خيال اينکه کسي نيست تا به حسابشان رسيدگي کند. دنيا با تمام زيبايي و تجمّل فاني و زودگذر است و روزي بايد از آن جدا شد هر قدر هم که زيبا باشد باز چون سرايي بيش نيست و دلبستگي به آن جز تباهي و ظلالت ارمغاني ندارند. مواظب باشيد و بهوش که زرق و برق پر ؟؟؟؟ دنيا گولتان نزند که سراي آخرت منزل جاويد است و دنيا محل آزمايش. آگاه باشيد که در آخرت مورد سوال قرار خواهيد گرفت از نعمتهايي که شبي ارزاني شد تا شکرش را بجا آوريد، از نعمت انقلاب امام، جنگ و همة برکتهايي که بهمراه دارند و ما آنها را نشناختيم همين جنگ که خود نعمتيست براي ما و لطفيست از الطاف فضيه الهي حال آنکه ما آنرا ماية خوابي و مرگ ميدانيم هرگز چنين نيست و آنهاييکه اين خيال را در سر دارند در اشتباهي بس عظيم به سر ميبرند. جنگ موجب شناخت ارزشهاي والاي انساني ما گشت جنگ موجب بدست آوردن عزّت و شرف اصيل ما شد و همين جنگ انشاالله باعث رهايي همة محرومان تحت ستم خواهد شد پس حمايت از جنگ تا حصول پيروزي نهائي و رفع فتنه از عالم را فرضيه اي واجب بدانيد . شکرگذار نعمت رهبري باشيد و از خداوند سلامت و طول عمر با عزت براي او بخواهيد، در سراي آخرت از ما سوال خواهد شد چطور شکرد کرديد نعمت رهبري را، چطور شکر کرديد نعمت آزادي و شرفي را که در سايه اسلام به شما ارزاني شد آيا جوابي خواهيم داشت، در مقابل شهيدان رسول الله ائمه چطور جواب خواهيم داد. به ولله قسم اگر قدر اين رهبر و انقلاب را ندانيم پشيمان خواهيم شد و آنروز ديگر ندامت دستگيرمان نخواهد بود اي جوانهائيکه زندگي را در آسايش و خوشگذراني خلاصه کرديد مگر انسان نيستيد مگر داراي عقل و شعور انساني نيستيد چرا اجازه ميدهيد امريکا و اعمالش آنطور که ميخواهند شما را مورد مضحکه قرار دهند و خوابتان کنند زندگي فقط در خورد و خواب و تجمّل و لباس خوب و اينطور قيد و بندها خلاصه نميشود زندگي يعني تلاش و کوشش در راه بهتر شدن و ترقي نه رکود و سکون اگر زندگي فقط به معني آسايش و شهوتراني و پيروي از خواهشهاي نفس پس چه فرقي است ميان انسان و حيوان بهوش باشيد بياد خدا و آخرت باشيد که سعادتمند گشت آنکس که خود را از قيد و بند اسارت دنيا و متعلقات آن رها ساخت. وصيت به مادر: مادر جان اکنون که به ياد تو افتادم و ميخواهم تو را سفارش به صبر کنم در ذهنم خاطرات آن روزهاي خوب که برايم زحمت ميکشيدي زنده است و شرمنده ام از اينکه فرصتي نيافته ام تا آن مصائب و زحمات شما را جبران نمايم. کوششهاي شبانه روزي و خون دلهاي فراوان شما همچون آتشي در زير خاکستر نهان است و خداوند خود ميداند چگونه پاداشي آن زحمات را بدهيد در زندگي که نتوانستم ماية شادي تو باشم امّا اميدوارم شهادتم باعث دستگيري تو در قيامت گردد مادر جان خداوند را شکرگذار باشي به خاطر اينکه قدرت و توان اينرا به تو داد تا فرزندت را يک خدمتگذار اسلام تربيت کني مبادا نگران باشي از اينکه بعد از همه کوشش و تربيت و تلاش فرزندت را از دست دادي شما مرا تازه بدست آورديد. زيرا شهادت خود زندگي دوباره است در سراي ديگر و آنکس که شهيد در راه حق شود زنده و جاويد خواهد بود (ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل ا... امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون) نمي گويم در مرگ من گريه نکن زيرا ميدانم عشق و محبّت مادري چنين اجازه اي را بتو نخواهد داد امّا يک خواهش دارم و آن اينکه هر گاه خواستي براي من گريه کني بياد زينب (س) و حسين (ع) و شهداي کربلا و مادران شهيد داده اي که هنوز پيکر فرزندانشان بدستشان نرسيده گريه کن. وصيت به پدر: پدر جان ميدانم برايم زحمت فراوان کشيدي و آرزو داشتي روزي ثمرة اين تلاش خود را ببيني گرچه نتوانستم زحمت شما را جبران کنم امّا خدا را شکر کن که در راهي قدم گذاشتم که سعادت دنيوي و اخروي من در آن بود و راهي را پيمودم که صالحين و خوبان پيمودند. راهي را رفتم که امام حسين (ع) و يارانش رفتند و هدفي را دنبال کردم که رضايت خدا و رسولش در آن است. زندگي سراسر معبر آزمايش است که بندگان شايسته از آن پيروزمندانه عبور مي کنند و شما نيز با شهادت من مورد امتحان خدا قرار ميگيريد و تنها با صبر و بردباري و ياد خدا ميتوانيد خداوند را از خود راضي نگهداريد خدائي ناکرده حرفهاي بيهودة مردم شما را دلسرد نکند و از ادامة راه حق باز ندارد اين را بدانيد هر کس سخني از روي بي تفاوتي عليه انقلاب و جنگ بزند از اسلام و انسانيت بوئي نبرده و مورد غضب خداوند است. تنها به ياد خدا باش و بر او توکل کن در مشکلات و مصائب اميد به لطف و ياري او داشته باش و از هيچ کس جز او اميد مدد و دستگيري نداشته باش هر وقت دلتنگ شدي و خود را تنها حس کردي. بياد خدا باش و با ذکر او دلت را آرامش ببخش. هنگامي که خبر شهادت مرا شنيدي دو رکعت نماز شکر بدرگاه خداوند بجا بياور و بدانکه از همانموقع آزمايش الهي شروع مي شود و صبر و استقامت شما مايه خشنودي و رضايت اوست. وصيت به خواهران و برادر: زندگي دنيا هر چند که خوب باشد باز هم ساية گناه بدنبال دارد و فقط آنموقع زيبا و عزيز است که گناه و معصيت در آن نباشد و عبادت و بندگي خدا و خدمت در راه او لحظات زندگي را پر کند نه فراموشي و بي خبري از آخرت و جهان ابدي. بياد آخرت باشيد، به ياد توشة راه خود باشيد تنها چيزي که دستگير انسان خواهد شد عمل نيک و شايسته است فرزندان خود را آنطور تربيت کنيد که فاطمه (س) تربيت کرد ز نينوار زندگي کنيد و حسين وار حرمت و شرف انساني خويش را حفظ کنيد رابطة خود را با قرآن بيشتر کنيد و روح و قلب خود را فقط با تلاوت آن آرامش و سکينه بخشيد. وصيت به گمراهان: و امّا سخني چند با شما کساني که هنوز انقلاب و جنگ را درک نکرده ايد و از اسلام چيزي جز نام نميشناسيد و قرآن را فقط زيبايي روي طاقچة منزلتان و جهت گول زدن خودتان نگهداي ميکنيد بدانيد همين قرآن در آخرت از شما شکايت خواهد کرد چرا که قرآن را خوانديد و بدان عمل نکرديد و پا روي احکام آن نهاديد قرآن به شما حکم جهاد داد امّا شما سکوت کرديد و بستر را بر سنگر ترجيح داديد، قرآن شما را به شکر نعمات فرمان داد امّا شما کفران کرديد و محبتهاي حقيقي اسلام را منکر شديد حمايت از انقلاب و امام و جنگ و حق را ترک کرديد و پيروي از شياطين ظاهري و باطني کرديد حق را ديديد و باطل را حمايت کرديد چرا کورکورانه حمايت شرک و کفر را ميکنيد بخود آئيد و سرنوشت خودتان را بدست ديگران نسپاريد اگر آگاه نشويد و راه خدا را نپيماييد خون هزاران شهيد گريبان گيرتان خواهد شد. مبادا خويشتن را واگذاريم امام خويش را تنها گذاريم زخون هر شهيدي لاله اي رست مبادا روي لاله پا گذاريم در پايان از خداوند منان آرزوي هدايت به صراط مستقيم و دوري از گناه و معصيت را مسئلت دارم و براي همة گمراهان و ناآگاهان آرزوي روشن بيني و عرف به حق را دارم از همة دوستان و آشنايان عاجزانه حلاليت ميطلبم.

سایت سردار شهید محمد زمان شاهینیسایت سردار شهید محمد زمان شاهینیسایت سردار شهید محمد زمان شاهینی

سایت سردار شهید محمد زمان شاهینیسایت سردار شهید محمد زمان شاهینیسایت سردار شهید محمد زمان شاهینیسایت سردار شهید محمد زمان شاهینیسایت سردار شهید محمد زمان شاهینی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده