شهید دی ماه
پنجشنبه, ۰۲ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۳۸
شهید محمد حیات بخش فرزند اصغر در سال 1342 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در تاریخ 16/10/59 در منطقه هویزه در حادثه ناشی از درگیری مستقیم با دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد

بسم رب الشهدا 

 

من اگر مى‌ميرم صد چو من زنده شوند                                               

همگى در جهت مرگ تو آماده شوند

 

آنان كه گستاخى آن را نداشتند تا مرگ سرخ را انتخاب كنند، مرگ سياه با ذلت به سراغ آنان خواهد آمد.

به فرمان امامم اسلحه بر دوش مى‌گيرم و تا آخرين قطره خونم از اين وطنم حفاظت خواهم كرد. من امروز شنبه 24/8/59 عازم جبهه حق و باطل، حسين و يزيد، جبهه اسلام و كفر مى‌شوم تا در كنار ديگر برادران جانبازم از خاك وطنم حراست كنم. و درخت اسلام را با خونم آبيارى كنم. مى‌روم تا به صدام و صداميان، مزدور و مزدوران، جهان و جهانيان بفهمانم كه ايران ديگر ويران نخواهد شد.

ايران ايران است با تمام ابعاد و مردمانش. ايران ديگر احتياجى به شماها و كمكهايتان ندارد. از تهديدهايتان نمى ترسد. مى‌روم تا درخت اسلام را پس از 1400 سال بار ديگر با برادران و خواهرانم با خونهايمان آبش دهيم. مى‌روم تا به خائنين بفهمانم، دينمان اسلام، كتابمان قرآن، مكتب معلممان حسين و رهبرمان خمينى و هدفمان شهادت است.

من در اين وصيت‌نامه‌ام چند كلمه‌اى با شما ملت بيدار و شهيدپرور سخنى دارم:

اى ملت مبادا يك لحظه از سخنان امام و يك آن از فرمانهايش چشم‌پوشى كنيد. اى مردم از فرمانهاى اين قلب مسلمانان جهان اين چريك پير دنيا اطاعت و سخنانش را با جان خريدارى كنيد. مبادا او را لحظه‌اى تنها بگذاريد. اى شهيدپروران جهان دشمنانتان را تا آخرين نفر از وطنتان بيرون كنيد و به كمك ديگر برادرانتان در افغانستان - اريتره فيليپين، فلسطين و ديگر نقاط دنيا بشتابيد. با قواى مسلح‌تان از ارتش و پاسدار و ژاندارمرى و هوانيروز ، هوابرد و عشاير گرفته تا ديگر برادرانتان همكارى كنيد. آنان را خواهر و برادر خود بدانيد و به كمك آنان بشتابيد. اى اصحاب حسين در صحراى كربلاى ايران با رهبرى خمينى، اين ضدخلقى‌هاى با نام فدايى خلق، اين منافقين با آرم مجاهد، اين ضد كارگران در پوشش پيكار، اين راحت‌طلبان با نام رنجبر، اين عقب‌ماندگان با اسم پيشگام، اين ضد مردمى‌هاى در لباس توده، اين ترسوهاى با نشان رزمندگان و اين مخالفان آزادى با نام دمكرات را همچنان بكوبيد همچنان بكشيد و همواره رسوا كنيد و پوزه آنها را همانند پوزه سگ به خاك بماليد تا ديگر نتوانند سرشان را در ميان جمعيت بلند كنند.

و اى امام از تو به يك اشارت از ما به سر دويدن. به اسم مباركت قسم اگر فرمان دهى دشمن را با دست خالى با چنگ و دندان از وطنمان خواهيم راند. اگر حرف بزنى تا قلب بغداد با پاى پياده پيش خواهيم رفت و صدام را با دست بسته تحويل شما خواهيم داد. اى امام تو بگو تا من تا آخرين قطره خونى كه در رگ، تا آخرين نفسى كه در بدن و تا آخرين فشنگى كه در اسلحه دارم خواهم جنگيد. اى امام فرمان ده تا اسلام را در ديگر كشورهاى دنيا زنده كنيم. بگو تا به ديگر كشورها برويم و برادران مسلمانمان را از چنگ اين ديوها آزاد كنيم، اى امام فرمان بده، بگو، حرف بزن.

ديگر سخنى ندارم فقط چند كلمه‌اى با مادرم حرف، اى مادر  مبادا برايم گريه كنى و يا روى قبرم بنويسيد جوان ناكام چون شهيد احتياج به گريه ندارد و من بهتريم كام گرفته دنيايم. روى قبرم شعر من اگر مى‌ميرم را بنويسيد.

به اميد پيروزى تمام مسلمانان و به اميد اينكه روزى پرچمدار حق مهدى (عج) ظهور كند و حكومت خدا را در سراسر جهان به جاى ظلم و ستم برافراشته كند. به اميد چنين روزى

خداحافظ محمد حيات‌بخش   

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده