مختصری از وصیتنامه شهید محمد آبستن

نام شهید: محمد

نام پدر: گل  محمد

تاریخ تولد: 1343

محل تولد: تنگ عروه

تاریخ شهادت:64/5/6

محل شهادت:سباکان عراق

زیارتگاه :روستای تنگ عروه

وصیتنامه

و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

مپنداريد آنها كه در راه خدا كشته مى شوند مرده اند بلكه زنده هستند و نزد پروردگارشان روزى مى گيرند .

با سلام و درود بر منجى عالم بشريت مهدى موعود و نايب بر حقش امام خمينى و سلام و درود فراوان بر ارواح طيبه شهداى صدر اسلام تا كنون بلاخص شهداى جنگ تحميلى و با سلام بر تمامى جنگجويان جبهه حق وصاياى خويش را آغاز مى كنم :

در اول بگويم كه بعلت كمى معلومات به وصاياى محلى و وصاياى خانوادگى اكتفا مى كنم  در اول از امت و ملت شريف ايران مى خواهم كه همواره راه شهدا را كه همانا راه رسول اكرم است ادامه بدهند و موعظه هاى امام را فرا راه خود قرار دهند اين جنگ جنگ اسلام و كفر است و هميشه جنگ بين اسلام و كفر بوده و هست و خواهد بود و بهوش باشيد مغلوب ستمگران و طاغوتيان نشويد و با پر كردن جبهه ها پوزه طغيانگران را به خاك بماليد . جوانان وظيفه دارند امروزه جبهه ها را گرم نگه دارند و اما اهالى محترم روستاى همانطور كه تا كنون انقلاب و امام را يارى كرديد و در جبهه ها سهم عظيمى داشته ايد تا سر حد پيروزى انشاء الله اسلام به پيروزى برسد . جوانان عزيز من از ميان شما رفتم و سعى كنيد ادامه دهنده راهم باشيد و سعى كنيد به خانواده ام كمك كنيد و آنها را دلدارى دهيد . اى خانواده محترم نمى دانم چه بگويم كه حقوق شما بر گردن من خيلى زياد است هم اكنون كه دارم به كشورم خدمت مى كنم همه شما را بدون سر پرست گذاشتم ولى خداوند انشاء الله اجرتان را مى دهد . خانواده ام هميشه بايد در زندگى صابر باشيد و در اداره خود سستى راه ندهيد كه منافقين كوردل خوشحال شوند گر چه همه واقفيد و مى دانيد كه امروزه نشستن در خانه ننگ است در حالى كه خاك ايران زير توپ و تانكهاى دشمنان لرزان باشد حسن وطن دوستى و ايمان و دفاع از نواميس اجازه نمى دهد انسان در خانه بنشيند و بگذريم از اين موضوع شما را به تقوى و صبر پايدار فرا مى خوانم من از شما نبودم فقط به صورت امانتى بدست شما سپرده شدم و صاحب اصلى همه ما خداوند است (ما از خدائيم و به سوى خدا باز مى گرديم) برايم لباس سياه اگر امكان دارد نپوشيد خواهرانم زينب وار زندگى كنيد و برادرانم را گرچه از نظر مالى ضعيف هستند ولى بگذاريد درس بخوانند و با زندگى مدارا كنيد و همسرم را گر چه نتوانستم زندگى خوبى هم براى او و هم براى شما مهيا كنم ، سعى كنيد او را احترام بگذاريد و چيزى هم ندارم كه به عنوان مهريه به او بدهم از او مى خواهم كه روبه روى مزارم بايستد و مهرش را حلالم كند و بعد از من طبق رساله و احكام اسلام به زندگى خود ادامه دهد و در آخر از تمام دوستان ، رفيقان ، آشنايان و همشهريان ، عويان ، همه و همه طلب آمرزش مى نمايم .                                         

   والسلام

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد