زندگی‌نامه خود نوشت شهید«یار‌محمد‌جمشیدی»
شهید«یار‌محمد‌ جمشیدی» در بخشی از دست نوشته خود آورده است: انقلاب که شد زندگی بدون دغدغه را از سر گرفتیم و زندگی همچنان به خوشی می‌گذشت که ناگهان تقدیر و سرنوشت‌مان بهم خورد. رژیم بعث عراق به کشور اسلامی ما حمله کرد من که در دوران انقلاب در جبهه‌های جنگ هم حضور داشتم به دفاع پرداختم. این بود که دیگر بازگشتی وجود نداشت.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «یارمحمد جمشیدی» فرزند خانمراد سال 1309 در خانواده‌ای مذهبی واقع در روستای بیونیج چشم به جهان گشودم. پس از چند سال دوران کودکی خود را در آن روستا سپری کردم. پدرم را از دست دادم به همراه مادرم از طریق کشاورزی زندگی خود را تأمین می‌کردیم در روستایی که ما ساکن بودیم امکانات زیادی وجود نداشت و زندگی به سختی سپری می‌شد. تنها راه در آمدمان کشاورزی شده بود. چون در آنجا مدرسه‌ای نبود من درس نخواندم وقتی به سن بلوغ رسیدم به خدمت سربازی اعزام شدم. مادر و برادر کوچکم را با آن همه مشکلات ناگزیر تنها گذاشتم. در زمان رژیم پهلوی هرج و مرج در جامعه حکم‌فرما بود هیچ قانونی وجود نداشت تا اینکه خدمت سربازی خود را به پایان رساندم و به زادگاه خود برگشتم. متوجه شدم زمین‌ها را از مادرم گرفته بودند و به ناچار آنجا را ترک کردیم به روستای که در نزدیکی سرپل‌ذهاب بود آمدیم و در آنجا مشغول به کار شدم روی زمین‌های مردم کار می‌کردیم تنها راه در‌آمد ما از این طریق تامین می شد.

سَرنوشتم با جنگ گِره خورد

برای تأمین معاش کشاورزی می‌کردم

من همچنان برای آنکه بتوانم زندگی مادر و خواهران و برادران را تأمین کنم روی زمین‌های مردم کار می‌کردم و از پولی که به‌دست آورده بودم و مقداری پس انداز توانستم یک تکه زمین بخرم و به کمک مادر و دیگر اعضای خانواده کار بر روی زمین خود را شروع کردیم و زندگی همچنان به‌ خوبی سپری می‌شد به سنی رسیده بودم که می‌خواستم تشکیل خانواده بدهم و زندگی مشترکم را آغاز کردم. همچنان کار کشاورزی را ادامه دادیم.

حمله عراق به ایران سرنوشت زندگی‌ام را تغییر داد

در آن زمان رژیم پهلوی برای دفاع از مرزهای کشور به نیرو نیاز داشت و من به‌ناچار برای معاش زندگی خود و خانواده‌ام به عضویت نیروی مردمی و در همانجا مشغول به کار شدم و برای دفاع از آب و خاک کشورم وقتی که ماهیت شاه برای همگان روشن شد مردم به تظاهرات علیه آنها پرداختند. تظاهرات همچنان ادامه یافت و ما در تظاهرات شرکت می‌کردیم من از این مسائل گذشته در آن دوران به عضویت ژاندارمری در آمدم. ثمره زندگی ما 3 پسر و 5 دختر بود وقتی که من در جبهه‌ های جنگ بودم فرزندانم همانند اوایل زندگی من به کشاورزی در زمینی که من با مشقت زیاد به‌دست آورده بودم پرداختند این چنین بود که در‌گیر‌و‌دار زندگی و همهمه روزهای انقلاب مردم به آنچه که خواستند رسیدند و انقلابی با آن همه نور درخشان شد و زندگی بدون دغدغه را از سرگرفتیم و زندگی همچنان به خوشی می‌گذشت که ناگهان تقدیر و سرنوشت مان بهم خورد. رژیم بعث عراق به کشور اسلامی ما حمله کرد من که در دوران انقلاب در جبهه‌های جنگ هم حضور داشتم به دفاع پرداختم این بود که دیگر بازگشتی وجود نداشت.

گفتنی‌ است، شهید «یارمحمد جمشیدی» 17فروردین 1360 در روستای داربلوط قصرشیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رســید. مزار شهید والامقام در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

انتهای پیام/

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده